https://gowharin.ir/gowhar/46242
آفتاب خوشی هویدا گشت شب نهان شد چو روز پیدا گشت چشم ما قطره قطره آب بریخت جو به جو شد روان و دریا گشت در هزار آینه یکی بنمود یک مسمی هزار اسما گشت غیر دلبر نیافت این دل ما گرچه در جستجو به هرجا گشت در خرابات می کند دستان هرکه در عشق بی سر و پا گشت او که عالم مسخر او بود خود بیامد مسخر ما گشت رند مستی نیافت همچون ما طالب ارچه به زیر و بالا گشت عقل می گشت گرد میخانه دید مستی ما ز در واگشت نعمت الله چون ظهوری کرد صورت و معنئی مهیا گشت شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۶۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/46242