https://gowharin.ir/gowhar/37522
بخیالت نمی توانم زیست بی جمالت نمی توانم زیست تشنهٔ بادهٔ وصال توام بی وصالت نمی توانم زیست بی جمال تو نیست ار امم با جمالت نمی توانم زیست هر چه با بنده میکنی نیکوست بی فعالت نمی توانم زیست زان دهان تلخ و شور و شیرینت بی مقالت نمی توانم زیست از لبت آب زندگی خواهم بی زلالت نمی توانم زیست شربتی زان لبم حوالت کن بی نوالت نمی توانم زیست جای جولان تست عرصهٔ دل بی مجالت نمی توانم زیست پای دل را بزلف خویش ببند بی عفالت نمی توانم زیست غم عشقش کمال تست ای فیض بی کمالت نمی توانم زیست فیض کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/37522