https://gowharin.ir/gowhar/36986
ابن ادهم کرد ازان رهبان سؤال کز کجا سازی تو قوتی حسب حال گفت از روزی دهنده بازپرس روزیم او میدهد زو راز پرس چون بظاهر روزیئی بینی حلال میمکن از باطن روزی سؤال ترک جان پاک هر روزی کنی تا زجائی چارهٔ روزی کنی ای شده غافل ز مجروحی خویش چند در بازی سبک روحی خویش ای سبک دل گشته از خواب گران وی بخورد و خواب قانع چون خران تا نیائی تو بهمرنگی برون کی شود از تو گران سنگی برون چون بهمرنگی سبک گردی چو کاه در کشندت زود سوی بارگاه کاه چون با کهربا همرنگ بود کهربا را زان بدو آهنگ بود بود مغناطیس چون آهن برنگ زان بهم رنگی درآوردش به تنگ چون کسی در اصل همرنگ اوفتاد دولتش زاغاز هم تنگ اوفتاد عطار نیشابوری : مصیبت نامه : بخش بیست و نهم : الحكایة و التمثیل گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/36986