زهرهٔ عشق هر سحر بر در ما چه میکند؟ دشمن جان صد قمر بر در ما چه میکند؟ هر که بدید ازو نظر باخبر است و بیخبر او ملک است یا بشر بر در ما چه میکند؟ زیر جهان زبر شده آب مرا ز سر شده سنگ ازو گهر شده بر در ما چه میکند؟ ای بت شنگ پردهیی گر تو نه فتنه کردهیی هر نفسی چنین حشر بر در ما چه میکند؟ گر نه که روز روشنی پیشه گرفته ره زنی روز به روز و رهگذر بر در ما چه میکند؟ ورنه که دوش مست او آمد و در شکست او پس به نشانه این کمر بر در ما چه میکند؟ گر نه جمال حسن او گرد برآرد از عدم این همه گرد شور و شر بر در ما چه میکند؟ از تبریز شمس دین سوی که رای میکند؟ بحر چه موج زد گهر بر در ما چه میکند؟ مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۵۵۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/3183