https://gowharin.ir/gowhar/28510
کی بود کین سپهر حادثه زای جمله از یکدگر فرو ریزد تا چو پرویز نست او که مدام بر جهان آتش بلا بیزد در جهان بوی عافیت نگذاشت چند از این رنگ فتنه آمیزد برنخیزد مگر به دست ستم مکن ندانم کزین چه برخیزد می نیارم گریخت گرنه نه من دیو از این روزگار بگریزد به بیوسی چو گربه چند کنم زانکه چون سگ ز بد نپرهیزد بالله از بس که این لئیم ظفر با مقیمان خاک بستیزد آنچنان شد که بر فلک به مثل شیر با گاو اگر برآویزد زانکه باشد که درمزاج فلک چون پلنگان فسادی انگیزد هر کجا در دل زمین موشی است سرنگون سار بر فلک میزد انوری : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۱۷۹ - درشکایت دهر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/28510