کو مطرب عشق چست دانا؟ کز عشق زند نه از تقاضا مردم به امید و این ندیدم در گور شدم بدین تمنا ای یار عزیز اگر تو دیدی طوبی لک یا حبیب طوبی ور پنهان است او خضروار تنها به کنارههای دریا ای باد سلام ما بدو بر کندر دل ما ازوست غوغا دانم که سلامهای سوزان آرد به حبیب، عاشقان را عشقیست دوار چرخ، نز آب عشقیست مسیر ماه، نز پا در ذکر به گردش اندرآید با آب دو دیده، چرخ جانها ذکراست کمند وصل محبوب خاموش که جوش کرد سودا مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۱۲۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/2751