https://gowharin.ir/gowhar/22219
در پرده عشق آهنگ زد ای فتنه قانون ساز کن صحبت گذشت از زمزمه ای دل خروش آغاز کن دست خرد کوتاه شد از ضبط ملک عافیت ای عشق فرصت یافتی بنیاد دست انداز کن آمد صدای طبل باز از صید گاهی در کمین شهباز عشقی پر گشوده‌ای مرغ جان‌پرواز کن عشق اینک از ره می‌رسد ای جان به استقبال رو غم حلقه بر در می‌زند ای دل برو در باز کن شد زنده از یک پرسشت تا زنده‌ام مانند من داری گواهی این چنین رو دعوی اعجاز کن نوعی که هستی خویش را بنما و بر هم زن جهان از عهد دیگر دلبران این عهد را ممتاز کن چون بر مراد محتشم غمگین نواز است آن صنم ای دل تو نازان شو به غم ای غم تو بر دل ناز کن محتشم کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۷۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/22219