https://gowharin.ir/gowhar/14764
یارب لیل مظلم قد قلت یارب ارحم حتی تجلی الصبح لی فی‌الساترین المعلم جام صبوحی ده قوی چون صبح بنمود از نوی بوئی چو باد عیسوی رنگ چو اشک مریمی هات من الدن دما فاشرب هنیا فی‌الملا فالنفس من قبل الصبی ربت جنانا بالدم خون خورده‌ای نه مه پسر خون رزان می خور دگر کاین آدمی را آبخور خون است مسکین آدمی خاقانی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۹۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/14764