https://gowharin.ir/gowhar/124022
این حریفان که گهی زاهد و گه اوباشند از پی وسعت روزی، نخود هرآشند رفته دندان و، پی نقش و نگارند هنوز گویی این طفل مزاجان صدف نقاشند جمله بینا به عیوب هم و، کور از هنرند همه در شام سیه رویی خود خفاشند عیب هم را همه چشمند و زبان، چون مقراض روز و شب همدم یکدیگر و، در پرخاشند سینه ها، ز آتش کینها شده فانوس خیال رازها زان همه در پرده دلها فاشند نه همین کلک تو واعظ گهرافشان شده است راست گویان همه با دیده گوهر پاشند واعظ قزوینی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۱۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/124022