https://gowharin.ir/gowhar/122626
دل من بی تو حکایت ز دهان تو کند تن من بی تو روایت ز میان تو کند که تواند که کند با لب پرخنده مرا گر کند خنده آن تنگ دهان تو کند سال و مه قصد به کاسد شدن عنبر و مشک زلف عنبر شکن مشک فشان تو کند دل پر آتشم اندر خم زلفین تو ماند حاش لله که آهنگ زیان تو کند لاله رخساری و چون لاله مرا سوخته دل عشق رخساره چون لاله ستان تو کند هر زمانم چو کمان چفته و چون تیر نزار تیر آن غمزه ابروی کمان تو کند به زبان تلخ چه گویی و تو را لب چو شکر چه شود گر دل (من) شکر زبان تو کند ادیب صابر : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/122626