https://gowharin.ir/gowhar/117116
ای لعل تو آب زندگانی عشق تو حیات جاودانی گفتم که ترحمی نمایی چون حال دل مرا بدانی حال دل خویش با تو صدره گفتم بزبان بی زبانی پیش تو عیان چو گشت حالم کردی بنیاد مهربانی رحمی بدل تو آمد اما نگذاشت غرور نوجوانی چون هیچ نتیجه ندارد در پیش تو عرض ناتوانی آن به که فضولی ار بمیرد ظاهر نکند غم نهانی فضولی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۴۱۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/117116