https://gowharin.ir/gowhar/11620
عشق تو در جان من ای جان من آتشی زد در دل بریان من در دل بریان من آتش مزن رحم کن بر دیدهٔ گریان من دیدهٔ گریان من پرخون مدار در نگر آخر به‌سوز جان من سوز جانم بیش ازین ظاهر مکن گوش می‌دار این غم پنهان من درد این بیچاره از حد درگذشت چاره‌ای ساز و بکن درمان من خود مرا فرمان کجا باشد ولیک کج مکن چون زلف خود پیمان من هرچه خواهی کن تو به دانی از آنک زاریی باشد نه فرمان زان من جان عطار از تو در آتش فتاد آب زن در آتش سوزان من عطار نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۶۶۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/11620