https://gowharin.ir/gowhar/116083
ای بجائی که پیش صورت تو خانه بشکست نقشبند خرد در نبندد شکسته بند قضا هرکه را دست کین توشکرد جامه ئی داد خازن تو مرا که کس از من به نیم جونخرد ور ندوزم مشبک است کزو هفت عضوم برون همی نگرد زه جیبش چو چنگ ناله کند لقمه از حلقم ار فرو گذرد ور بسرفم در آن میان ناگاه چو انار کفیده باز دَرَد مرد باید که در میانه او نه بسرفد، نه دم زند، نه خورد بیش از وصف او قلیل و کثیر نتواند زبان که برشمرد زانکه گر هیچ دم زنم تادیر تا باقصای کاشغر ببرد داد باشد ز خازن تو مرا با رهی این معاملت سپرد بال این قطعه را بباید بست پیش از آن، کز دهان من بپرد اثیر اخسیکتی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116083