برگیر مهر از آنکه بکام دل تو نیست برکن دل از کسی که دلش مایل تو نیست تا چند گوییم که به خوبان مبند دل ناصح ترا چکار، دل من دل تو نیست دادی نویدی وصلم و خرسند نیستم با یکدیگر یکی، چو، زبان و دل تو نیست ره در دلش که سخت تر از سنگ خاره است ای دیده غیر گریه بی حاصل تو نیست گفتی که نیست جای، کسی را، به محفلم غیر از طیب جای که در محفل تو نیست؟ طبیب اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/114284