https://gowharin.ir/gowhar/113173
ای صبا بویی از آن زلف پریشان به من آر مژده ای زآن گل سیراب به سوی چمن آر لب جان پرور او چشمه حیوان منست شربت آبی ز سر لطف مرا زان دهن آر خسته ی بار فراق رخ یارم شکری به دوای دل رنجور جهانی به من آر حالت دیده ی مهجور ستمدیده ببین ای بشیر دل من بویی از آن پیرهن آر گل به بستان ملاحت ز صبا روی نمود بلبل طبع مرا ای دل و دین در سخن آر ای سهی سرو به بستان ملاحت بگذر لرزه از قامت خود در بدن نارون آر نیست جز سوختن و ساختنت چاره جهان همچو شمع از سر خود بگذر و پا در لگن آر جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۲۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/113173