https://gowharin.ir/gowhar/112966
فریاد کاین طبیب به دردم نمی رسد دستم به دور وصل تو هر دم نمی رسد مجروح شد دلم به سر نیش اشتیاق مشکل که از وصال تو مرهم نمی رسد راضی شدم به نکهت زلفین دلکشت فریاد و الغیاث که آن هم نمی رسد دلدار اگرچه همدم یاران محرمست ما را به غیر غم ز تو همدم نمی رسد نیش فراق روی تو دانی که هر نفس بر جان خستگانت ز صد کم نمی رسد جرّاح هجر روی تو بس نیش می زند بر دل ولی چه سود که بر دم نمی رسد چندانکه دیده بر در شادی نهاده ام بس حلقه بر در دلم از غم نمی رسد جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۱۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/112966