https://gowharin.ir/gowhar/108516
در ملک وصال او ظل شجری دارم در باغ وصال او شیرین ثمری دارم از دولت او شادم، از بند غم آزادم در خلوت جان و دل زیبا قمری دارم گر تیغ زند بر دل، آن خسرو مستعجل از تیغ نمی ترسم، من هم جگری دارم هرگه که شود پنهان آن شاهد مهرویان در حسرت دیدارش آه سحری دارم این ملکت آب و گل گر جمله شود باطل در عالم جان و دل خوش جلوه گری دارم گر کوه، اگر دریا، ای چاره بر دلها بیچاره نخواهم شد، چون چاره بری دارم قاسم ز رقیبان شد مجنون و دل آشفته گر خانه پریشان شد، عزم سفری دارم قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۴۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108516