https://gowharin.ir/gowhar/108402
صاحب قلاده اهل نزاع و غلو بود کارش نکو بود اگرش جست و جو بود واعظ، مکن مبالغه، ترسم که زهد ما در راه عشق شیوه سنگ و سبو بود آبم ز سر گذشت و دمی دست و پا زدم ناچار هر که غرقه شود چاره جو بود از وصل دور ماند و از یار بی نصیب هر جان که در متابعت آرزو بود گه بت شود تمام و گهی بت شکن شود اول همو بدست و بآخر همو بود گر کنج صومعه است و گر دیر سومنات هر جا که هست روی دلم سوی او بود قاسم صفات حسن تو گوید بصد زبان هر جا سخن ز وجه نکو شد نکو بود قاسم انوار : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۳۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/108402