https://gowharin.ir/gowhar/102095
دل که بزم عشقبازی را بسامان چیده است شمع ها در هر طرف از داغ حرمان چیده است می تواند باعث احیای عالم شد دلت گر گل فیض سحر چون مهر تابان چیده است غنچه هم عرض بساط دردمندی می دهد ته به ته لخت دل خونین به دکان چیده است خار در پیراهنش دست مکافات افکند گر گل شمعی حریفی زین شبستان چیده است شادی بی اختیاری در گره دارد دلش زین چمن هر کس به رنگ غنچه دامان چیده است سرخ رو شد عاشق از پهلوی خوناب جگر مجلس رنگینی از مال یتیمان چیده است پیش اهل درد خون بیگناهی ریخته است غافلی جویا گلی گر زین گلستان چیده است جویای تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۲۰۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/102095