https://gowharin.ir/gowhar/134302
پیمانه یی که باده ندارد شکستنیست دستی که نیست مصدر ایجاد بستنیست زلفی که صرف شانه کند عمر کنده به دامی که صید زنده نگیرد گسستنیست امروز رخت خود بنه ای خضر ره در آب چون عاقبت برهنه ازین جوی جستنیست در گوش غنچه باد سحر آمد و بگفت در هر دلی که بوی وفا نیست خستنیست دیدم تو را به غیر و گرفتی کناره یی یعنی که روز سرد به کنجی نشستنیست در دیده یی که غیر کند خانه کور به چشمی که سرمه دان شود آن چشم بستنیست جستم علاج داغ دل خود ز سیدا گفتا صبور باش که زین درد رستنیست سیدای نسفی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/134302