https://gowharin.ir/gowhar/120224
هر دم رسد به دل چو ز عالم غمی دگر غم نیست چون ز من بودت عالمی دگر دارد گدای میکده از باده قدح آئینه سکندر و جام جمی دگر گویم به نزد پیر مغان جور مغبچه چون نیستم به دیر جز او محرمی دگر نابود شد دلم ز غم هجر کاش حق بخشد نشاط وصل و دل خرمی دگر این دم غنیمت است برانکس که نبودش غیر از حریف مشفق و می همدمی دگر فانی ز سیل اشک تو غمخانه سپهر خم یافت آنچنان که فتد از نمی دگر امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۹۹ - تتبع میرشاهی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120224