https://gowharin.ir/gowhar/134590
نسیم صبح پیامی رساند در گوشم که شد گل چمن انتظار آغوشم کدام سرو مرا در کنار می آید چو بال فاخته پرواز دارد آغوشم بود ز بوی گلم کوچه باغها لبریز از این چه سود که گلچین کند فراموشم به کوی عشق سبکروترم ز سایه خویش به دامنی نرسیدست گرد پاپوشم به دام بی پر و بالی کشیده اند مرا نمی کنند رها آنقدر که می کوشم حذر ز تیر ملامت نمی کنم هرگز لباس پاره به بر دارم و زره پوشم برون ز هستی خود سیدا نمی آریم که داده است مرا دارویی که بیهوشم سیدای نسفی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/134590