https://gowharin.ir/gowhar/129318
من اول ره که رفتار تو دیدم به درد این گرفتاران رسیدم به دستی دامن از دستم کشیدی که از دستت گریبان ها دریدم به هشیاری شکستم شیشه و جام شراب از چشم سرمستت کشیدم ز قتلم تا دگر نایی پشیمان به زیر تیغت اینسان آرمیدم شهم در ششدر نرد غمت مات به دل تا مهره ی مهر تو چیدم به میدان بلا از تیر مژگان چو ابروی کمان دارت خمیدم ز حرمان من آخر حاصلت چیست مکن چندین خدا را ناامیدم فشانم باد را برخاک ره جان رساند از وصالت گر نویدم به شوق قتل خود زان دست مخضوب نماید تیغ خنجر برگ بیدم به قیدی دل برو بستم صفایی که از قید دو عالم وارهیدم صفایی جندقی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۶۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/129318