https://gowharin.ir/gowhar/134730
قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست می رنجی نهالت گفته ام سرو لب این جوست می رنجی شد از نظاره رخسار تو گلدسته مژگانم نگاهم مارپیچ طاق این ابروست می رنجی به فکر روی تو عمریست من پشت خمی دارم سرم چون غنچه در آئینه زانوست می رنجی مرا جرمی نباشد آه من غیر از گرفتاری کمند گردن من حلقه آن موست می رنجی به حال سیدا عمریست پروایی نمی سازی بیابان گرد از دست تو چون آهوست می رنجی سیدای نسفی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۵۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/134730