https://gowharin.ir/gowhar/114839
شاها تویی آنکه از بزرگی بر سقف سپهرت آستانه ست دست ستم زمانه بکشست تا دست تو بر سر زمانه ست از دور فلک نصیبه تو اقبال و بقای جاودانه ست هر تیر که هیبت تو انداخت آنرا دل دشمن نشانه ست چون بنده رای تست خورشید شک نیست که چرخ بنده خانه ست از رشک تو دشمنت که کم باد پرخون شده دل چو نار دانه ست می خواست کمینه بنده تو کاندر ره بندگی یگانه ست شعری گفتن به رسم نوروز زان شکل و نمط که در خزانه ست لیکن چو بدید روز نوروز واپس تر و کوچ در میانه ست خود راست بگوید این چه شوخیست! زیرا که دروغ خوش فسانه ست با یاد تو داد خویشتن را نوروزی و تهنیت بهانه ست مجیرالدین بیلقانی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۲۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/114839