https://gowharin.ir/gowhar/132459
سعد ملک ای وزیر دریا دل کف راد تو ابر پر ژاله روید از ژاله کف رادت پر رخ سائلان تو لاله بهر گاوی خجندی رواق بضعیفی شد است بزغاله مار بر گاو ناله بر گردون گاو را نیست طاقت ناله شبکی ده بحاله وام شد است پنج ازو حوله پنج ازو ماله من و گوساله ویم با وی شده ایم بیست و سی و چل ساله بدو شاخ قلم چمید آرام بهر وی مال و نعمت و کاله خمره خمره همی برم هر روز بهر وی شیر عمه و خاله نکند شاخ بند و عیدی وی عاجزم و آن خود درین حاله بی جل و شاخ بند هر دو بویم باده عید را بدنباله سعد دین برد کاه آخور ما نیمه کاه و نیمه کنجاله بزبان خرد زن لب و بینی اگرت نیست ریش و پنجاله جل خود و شاخ بند و عید افروز از برای وجیه گوساله وز ملک خواه عمر سعد الملک صد و ده عید و مثله ایضا له سوزنی سمرقندی : دیوان اشعار : هزلیات : قطعات : شمارهٔ ۴۴ - سعد ملک گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/132459