https://gowharin.ir/gowhar/120123
زان لعل می آلود شدم مست خرابت ای مغبچه شوخ چه مستست شرابت ای عشق هوایت چه بهار است که بادا بر خرمت ما تیره دلان برق سحابت با عارض نسرین وش اگر باده بنوشی بر چهره چه گلها شگفاند می نابت در نور صفا چونکه ز خورشید فزونی هرگز نشود حایل رخسار نقابت زان خلعت تو حله گلگون شده ای سرو کز خون دل و دیده همه داده شد آبت ای مغبچه بس تو به شکستی و گنه بود گر توبه مرا شکنی هست ثوابت فانی چو غریب آمده در بحر معانی نبود عجب اندر سخنش رنگ غرابت امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۹۸ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120123