https://gowharin.ir/gowhar/129903
دیدم بخواب خوش که بدستم پیاله بود تعبیر رفت کار بدولت حواله بود در جواب او والا بباغ رخت بدیدیم و لاله بود بر جیب دکمهای درش همچو ژاله بود آن جرم آل و لالی و گلگون بشاهدی صد بار به زرنک گل و روی لاله بود در بزم رخت می همه از رنک قرمزی و زکله کلاه مغرق پیاله بود دیدم بپرده شاهد والا که تافته بر رویش از شرابه مشکین کلاله بود اطلس عروس میشد و داماد کشته صوف زابیاری و حریر خطیشان قباله بود زیر کلاه بود خوش آنیده کله پوش مانند ماه بدرو زهش همچو هاله بود تشریفی رسید پس از شش مهم زغیب و آن خود بقد جامه طفلی سه ساله بود قاری بخواب دید سقرلاط یکشبی تعبیر رفت چکمه و ماشا حواله بود نظام قاری : دیوان البسه : غزلیات : شمارهٔ ۷۳ - خواجه حافظ فرماید گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/129903