https://gowharin.ir/gowhar/120100
در دلم تیره گی از فرقت مشکین خالیست که ازو هر نفسم آمده مشکل خالیست مرغ دل کش نبود بال به سوی تو پرد چه عجب از غم این دلشده فارغ بالیست دود اندوه ملامت دل پر خون مرا از غم طره مشکین عذار آلیست از غم دهر به یک جام حمایت نکنی ساقیا جانب رندان عجبت اهمالیست صبح در دیر مغان مغبچه باده فروش جام می داد صباحم چه همایون فالیست بین سوی پیر زن عشوه گر دهر که چون رستمانند زبونش چه عجایب زالیست هجر آن ماه دو هفته کشدم ای فانی «ما هم این هفته شد از شهر و به چشمم سالیست ». امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۷۵ - ایضا له گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120100