https://gowharin.ir/gowhar/120274
در خرابات مگو کام چه خواهد بودن در رخ مغبچه و جام چه خواهد بودن ساقیا جام می آغاز بکن چون کس را نیست معلوم که انجام چه خواهد بودن صبحدم جام چو خورشید به دستم ده ازانک روشنم نیست که تا شام چه خواهد بودن ایکه گویی ز کف ساقی گلچهره مگو چه بود جز می گلفام چه خواهد بودن جام می خواه که یک لحظه به کامی برسی دانی آخر که بناکام چه خواهد بودن من دعا گویم و گوید که مرادت چه بود به جز از یک دو سه دشنام چه خواهد بودن گویی از کعبه خیالت چه بود ای فانی جز سوی کوی تو اسلام چه خواهد بودن امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۴۹ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120274