https://gowharin.ir/gowhar/120182
حسن روی حور جنت را فلک اظهار کرد چون رخ خوب تو دید از کعبه استغفار کرد وه چه کافر بود آن کز دیر مست آمد برون بهر قیدم رشته تسبیح را زنار کرد باغبان تا کرد تشبیه دهانش غنچه را در دلم از زخم پیکانها فزونتر کار کرد کلک قدرت حل آن در دوره ساغر نهاد مشکلاتی را که در نه گنبد دوار کرد رندیش بادا حلال آن کو به عشق مغبچه خرقه سجاده رهن کلبه خمار کرد لعل جان بخشش ز مردم جان بآسانی گرفت سخت خوانی های من این قصه را دشوار کرد بر سر بازار حسنش خود فروشی را گذاشت یوسف و پیش رخش بر بندگی اقرار کرد دوش چون میمردم از هجران صراحی خون گریست شمع نیز از سوز دردم خودکشی بسیار کرد مست و عاشق فانی از دیر مغان آمد برون هر دو ثابت شد باو گرچه بسی انکار کرد امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۵۷ - تتبع میر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120182