https://gowharin.ir/gowhar/135683
تا نظر بر آن رخ چون آفتاب افکنده ایم ای بسا پروین که از چشم پر آب افکنده ایم او بما دلسرد و ما محو تماشای رخش فصل دی خوش الفتی با آفتاب افکنده ایم یار را بی پرده بتوان دید هر سو بنگری ما زوهم خود بروی او نقاب افکنده ایم چشم زاهد بر کناب و چشم ما بر خال یار ما نظر بر نقطه‌ام الکتاب افکنده ایم نیست باک ار خود گیاه فتنه روید از تراب تا بسر ظل لوای بوتراب افکنده ایم ازدنی طبعان چه غم وزفتنهٔ ایشان که ما دست بر دامان آن عالی جناب افکنده ایم گر دل خود جز بمهر او دهیم الحق صغیر خویشتن را دور از راه صواب افکنده ایم صغیر اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۱۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/135683