https://gowharin.ir/gowhar/134254
بی قرار امروز آن سیمین بدن دارد مرا خار در پیراهن آن گل پیراهن دارد مرا تا حدیثی از لب او در قلم آورده ام در میان طوطیان شیرین سخن دارد مرا آدمی را میوه فردوس می سازد جوان تازه و تر یاد آن سیب ذقن دارد مرا بود همچون پسته از نعمت لبالب خانه ام تنگ روزی آرزوی آن دهن دارد مرا خط مشکینش مرا با چشم او کرد آشنا تربیت امروز آهوی ختن دارد مرا از خود آن یوسف چو یعقوبم نمی سازد جدا در بغل پنهان چو بوی پیرهن دارد مرا کاکل مشکین پریشان کرده در بزمم رسید بر سر خود نامه‌ای بر هم زدن دارد مرا می رود هر جا چو شمع و خانه روشن می کند مضطرب پروانه یی در انجمن دارد مرا سیدا خطش جواب بوسه تا آورده است مهر خاموشی به لب او در دهن دارد مرا سیدای نسفی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۸۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/134254