https://gowharin.ir/gowhar/128733
بود هر درد را درمان شکی نیست ولی دردا که درد من یکی نیست به راه عشق رو گر مرد راهی کز این به سالکان را مسلکی نیست به هر تارک بود آن خاک در تاج ولی این تاج بر هر تارکی نیست به قتل من چه حاجت ناوک آن که تیر غمزه کم از ناوکی نیست خوشم با مجلس مستان که آنجا بزرگی را جدل با کوچکی نیست رفیق از غم به صورت کو چه پیر است به دل کودک‌تر از وی کودکی نیست رفیق اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/128733