https://gowharin.ir/gowhar/120138
باشدم خرمی از هر چه درین عالم ازوست از غمش نیز دلم شاد بود کین هم ازوست نبود هیچ تفاوت ز نشاط و غم دهر به وصالم چو نشاط و به فراقم غم ازوست زخم هجرش به دلم مرهم وصلش بر وی خوشم آید که مرا زخم ازو مرهم ازوست جان اگر رفت و غم ودست به جایش بنشست از چه خوشحال نباشم مگر اینم کم ازوست؟ نیستم آدمی ارشاد نباشم ز غمش چون غم و شادی انواع بنی آدم ازوست از غم یار ملولم اگرم باده دهد نه ز می خرمیم دان که دلم خرم ازوست فانیا ماتم و سور همه یکسانست ازانک سور در وصلم ازو هجر چو شد ماتم ازوست امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۳ - تتبع شیخ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120138