https://gowharin.ir/gowhar/101272
بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریختند آتش را از شراب نساب روغن ریختند کی بود در سوختن سبقت به من خاشاک را؟ رنگ آتشخانه از خاکستر من ریختند تا گذشتی از چمن دامن کشان چون آفتاب لاله و گل، رنگ و بوی خود ز دامن ریختند در بهشت آتش نباشد، بهر بزمش عاشقان موم دل بگداختند و شمع روشن ریختند از تماشای رخش برخاست دود از دل سلیم آتشی در خانه ام از راه روزن ریختند سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101272