https://gowharin.ir/gowhar/119692
اگر به گوشه چشمی نظر کنی ما را به یک نگاه کنی صید خویش دل ها را! هزار عابد و زاهد همی شود می نوش به محفلی که توگیری به دست صهبا را! به طوق بندگی گردن نهد چو قمری سرو ببیند ار به چمن این قد دلارا را! کشیده مردم چشمت برای قتلم تیر کجا رهم که زند ناوک تو عنقارا! مشام جان و دل از نکهت تو تر گردد اگر به باد دهی زلف عنبراسا را! سنای پیر خرابات بایدم گفتن که داد با من مخمور پای خمجارا! بیار ساقی قدح را چه جای اهمال است به رهن باده دهم خرقه مصلا را! شهید خنجر مژگان او شدم طغرل بکش ز تربت من گر گذر کنی پا را! طغرل احراری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/119692