https://gowharin.ir/gowhar/114718
آن زلف پر از پیچ و شکن را چه توان گفت؟ وان عارض چون برگ سمن را چه توان گفت؟ رویش چمن و رنگ رخ او گل خودروست با آن گل خودروی چمن را چه توان گفت؟ عهد دل دلسوخته بشکست و دلم بست دل بستن آن عهد شکن را چه توان گفت؟ هر چند سخنهاش همه تلخ چو زهرست شیرینی آن تلخ سخن را چه توان گفت؟ شمع ختنش گویم و دانم که خطا نیست جز شمع ختن شمع ختن را چه توان گفت؟ گفتی که مجیر این همه سوزی و نگویی ای تنگدل آن تنگ دهن را چه توان گفت؟ مجیرالدین بیلقانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/114718