.
سلام بر رنگ اندوه
در چشمانت
سلام بر خورشیدی
که در دستانت طلوع می کند
سلام بر گنجشکی
که بین لبهایت می خواند
سلام بر قلبی
که در دو پهلوی تو
جای گرفته است...!
#محمود_درویش
ترجمه: یدالله گودرزی
سلام بر رنگ اندوه
در چشمانت
سلام بر خورشیدی
که در دستانت طلوع می کند
سلام بر گنجشکی
که بین لبهایت می خواند
سلام بر قلبی
که در دو پهلوی تو
جای گرفته است...!
#محمود_درویش
ترجمه: یدالله گودرزی
يكی ديوانهای آتش بر افروخت
در آن ھنگامه جان خويش را سوخت
ھمه خاكسترش را باد میبرد
وجودش را جھان از ياد میبرد
تو ھمچون آتشی ای عشق جانسوز
من آن ديوانه مرد آتش افروز
من آن ديوانه آتش پرستم
در اين آتش خوشم تا زنده ھستم.
#فریدون_مشیری
در آن ھنگامه جان خويش را سوخت
ھمه خاكسترش را باد میبرد
وجودش را جھان از ياد میبرد
تو ھمچون آتشی ای عشق جانسوز
من آن ديوانه مرد آتش افروز
من آن ديوانه آتش پرستم
در اين آتش خوشم تا زنده ھستم.
#فریدون_مشیری
ای آرزوی اوّلین گامِ رسیدن
بر جادههای بیسرانجامِ رسیدن
كار جهان جز بر مدارِ آرزو نیست
با اینهمه دلهای ناكامِ رسیدن
كِی میشود روشن به رویت چشم من، كِی؟
وقتِ گلِ نِی بود هنگامِ رسیدن؟!
دل در خیال رفتن و من فكر ماندن
او پختهی راه است و من خامِ رسیدن
بر خامیام نامِ تمامی میگذارم
بر رخوتِ درماندگی، نامِ رسیدن
هرچه دویدم، جاده از من پیشتر بود
پیچیده در راه است ابهامِ رسیدن
از آن كبوترهای بیپروا كه رفتند
یک مشت پَر جا مانده بر بامِ رسیدن
ای كالِ دور از دسترس! ای شعر تازه!
میچینمت اما به هنگامِ رسیدن...
#قیصر_امینپور
بر جادههای بیسرانجامِ رسیدن
كار جهان جز بر مدارِ آرزو نیست
با اینهمه دلهای ناكامِ رسیدن
كِی میشود روشن به رویت چشم من، كِی؟
وقتِ گلِ نِی بود هنگامِ رسیدن؟!
دل در خیال رفتن و من فكر ماندن
او پختهی راه است و من خامِ رسیدن
بر خامیام نامِ تمامی میگذارم
بر رخوتِ درماندگی، نامِ رسیدن
هرچه دویدم، جاده از من پیشتر بود
پیچیده در راه است ابهامِ رسیدن
از آن كبوترهای بیپروا كه رفتند
یک مشت پَر جا مانده بر بامِ رسیدن
ای كالِ دور از دسترس! ای شعر تازه!
میچینمت اما به هنگامِ رسیدن...
#قیصر_امینپور
اگر خطا نکنم، عطر عطر یار من است
کدام دسته گل امروز بر مزار من است
گلی که آمده بر خاک من نمی داند
هزار غنچه ی خشکیده در کنار من است
گل محمدی من، مپرس حال مرا
به غم دچار چُنانم که غم دچار من است
تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد
خود این خلاصه ی غم های روزگار من است
بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم
اگرچه سوخته ام، نوبت بهار من است
فاضل_نظری
کدام دسته گل امروز بر مزار من است
گلی که آمده بر خاک من نمی داند
هزار غنچه ی خشکیده در کنار من است
گل محمدی من، مپرس حال مرا
به غم دچار چُنانم که غم دچار من است
تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد
خود این خلاصه ی غم های روزگار من است
بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم
اگرچه سوخته ام، نوبت بهار من است
فاضل_نظری
.
از یاد نَبَر که از یاد نبُردَمت!
از یاد نبَر که تمامِ این سالها،
با هر زنگِ نابهنگام تلفن از جا پریدم،
گوشی را برداشتم
و به جای صدای تو،
صدای همسایه ای،
دوستی،
دشمنی را شنیدم!
از یاد نبَر که همیشه،
بعد از شنیدن آهنگِ «جان مریم»
در اتاقِ من باران بارید!
یغما_گلرویی
#زادروز 🌻
از یاد نَبَر که از یاد نبُردَمت!
از یاد نبَر که تمامِ این سالها،
با هر زنگِ نابهنگام تلفن از جا پریدم،
گوشی را برداشتم
و به جای صدای تو،
صدای همسایه ای،
دوستی،
دشمنی را شنیدم!
از یاد نبَر که همیشه،
بعد از شنیدن آهنگِ «جان مریم»
در اتاقِ من باران بارید!
یغما_گلرویی
#زادروز 🌻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوباره صبح شد
یک شروع تازه
زمانی برای با هم بودن
مهرورزی را دوره کردن
از زندگی لذت بردن
گل خنده به یکدیگر هدیه دادن
صبح زیبای تابستونیتون بخیر
امروزتون پر از خبرهای خوب،خوب
🔺🔻🔺🔻
یک شروع تازه
زمانی برای با هم بودن
مهرورزی را دوره کردن
از زندگی لذت بردن
گل خنده به یکدیگر هدیه دادن
صبح زیبای تابستونیتون بخیر
امروزتون پر از خبرهای خوب،خوب
🔺🔻🔺🔻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یارب تو چنان کن که پریشان نشوم
محتاج به بیگانه و خویشان نشوم
بی منت خلق خود مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نشوم
غمناکم و از کوی تو با غم نروم
جز شاد و امیدوار و خرم نروم
از درگه همچون تو کریمی هرگز
نومید کسی نرفت و منهم نروم
✍ابوسعید ابوالخیر
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
🧿💓💓🧿
محتاج به بیگانه و خویشان نشوم
بی منت خلق خود مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نشوم
غمناکم و از کوی تو با غم نروم
جز شاد و امیدوار و خرم نروم
از درگه همچون تو کریمی هرگز
نومید کسی نرفت و منهم نروم
✍ابوسعید ابوالخیر
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
🧿💓💓🧿
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊♥️🕊
چو خویش جان خود جان تو دیدم
ز خویشان بهر تو بیگانه گشتم
فسانه عاشقان خواندم شب و روز
کنون در عشق تو افسانه گشتم
#حضرت_عشق_مولانا
🕊♥️🕊🌹🕊♥️🕊
دلِ به گریه نشسته میانِ خاطره هایَش، چه تعبیری از رَنجِ آدمیست
#همیشه_بمان🌹
#همیشه_بخوان🌹
قطعه آسمان ابری ست
#همایون_شجریان
از اجرای تازه خود در نیویورک
چو خویش جان خود جان تو دیدم
ز خویشان بهر تو بیگانه گشتم
فسانه عاشقان خواندم شب و روز
کنون در عشق تو افسانه گشتم
#حضرت_عشق_مولانا
🕊♥️🕊🌹🕊♥️🕊
دلِ به گریه نشسته میانِ خاطره هایَش، چه تعبیری از رَنجِ آدمیست
#همیشه_بمان🌹
#همیشه_بخوان🌹
قطعه آسمان ابری ست
#همایون_شجریان
از اجرای تازه خود در نیویورک
.
چقدر زیباست این دلبری #شمس_لنگرودی
از پوستم صدای تو می تراود.
بر پاهای تو راه می روم.
با چشم تو شعر می نویسم.
من که ام؟!
به جز تو که
در رگ و پوستم نهانی
و نام مرا به خود داده ای .
چقدر زیباست این دلبری #شمس_لنگرودی
از پوستم صدای تو می تراود.
بر پاهای تو راه می روم.
با چشم تو شعر می نویسم.
من که ام؟!
به جز تو که
در رگ و پوستم نهانی
و نام مرا به خود داده ای .
در قید غمم، خاطر آزاد کجایی؟
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه نیاوردی ، یک بار ز ما یاد
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟
#حزین_لاهیجی
تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی؟
با آنکه نیاوردی ، یک بار ز ما یاد
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟
#حزین_لاهیجی
من کویری خشکم اما ساحلی بارانیم
ظاهری آرام دارد باطنِ طوفانیم
مثل شمشیر از هراسم دست و پا گم میکنند
خود ولی در دستهای دیگران زندانیم
بس که دنبال تو گشتم شهرهی عالم شدم
سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانیم
میزند لبخند بر چشمان اشک آلود شمع
هر که باشد باخبر از گریه ی پنهانیم
هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد
عاقبت کاری به دستم میدهد نادانیم
ظاهری آرام دارد باطنِ طوفانیم
مثل شمشیر از هراسم دست و پا گم میکنند
خود ولی در دستهای دیگران زندانیم
بس که دنبال تو گشتم شهرهی عالم شدم
سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانیم
میزند لبخند بر چشمان اشک آلود شمع
هر که باشد باخبر از گریه ی پنهانیم
هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد
عاقبت کاری به دستم میدهد نادانیم
دل به لالایی چه بستی!؟مرد می خوابد مگر!؟
شهر اگر خوابیده،باشد!درد می خوابد مگر ؟!
غیر ما دراین جهان کَس بَد نمی بیند مگر!
حال ما را آنکه می بیند نمی بیند مگر!؟
این همه امّا و شاید!؟بر نمی گردد مگر؟!
مُنجی از راهی که باید برنمی گردد مگر؟!
آنکه مُرد ازتشنگی سیراب خواهد شد مگر؟!
اسم دریا را نوشتن آب خواهد شد مگر؟!
آنچه در دل داشتیم ابراز میگردد مگر!؟
آبِ از جو رفته ی ما باز می گردد مگر!؟
هرچه مرهم می گذارم بند می آید مگر!؟
ای وطن!خون تو از اروند می آید مگر؟!
قصه ی پُرغُصه ات پایان نمی گیردمگر؟!
پس دعاهامان چه شد؟!باران نمی گیرد مگر...!؟
شهر اگر خوابیده،باشد!درد می خوابد مگر ؟!
غیر ما دراین جهان کَس بَد نمی بیند مگر!
حال ما را آنکه می بیند نمی بیند مگر!؟
این همه امّا و شاید!؟بر نمی گردد مگر؟!
مُنجی از راهی که باید برنمی گردد مگر؟!
آنکه مُرد ازتشنگی سیراب خواهد شد مگر؟!
اسم دریا را نوشتن آب خواهد شد مگر؟!
آنچه در دل داشتیم ابراز میگردد مگر!؟
آبِ از جو رفته ی ما باز می گردد مگر!؟
هرچه مرهم می گذارم بند می آید مگر!؟
ای وطن!خون تو از اروند می آید مگر؟!
قصه ی پُرغُصه ات پایان نمی گیردمگر؟!
پس دعاهامان چه شد؟!باران نمی گیرد مگر...!؟
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ ، ﺩﻝ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﻏﻢ ، ﻏﻢ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ برمن
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ ، ﺗﻮ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﻢ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭼﻮ ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎنه
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﻏﻢ ، ﻏﻢ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ برمن
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ ، ﺗﻮ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﻢ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭼﻮ ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎنه
صبح شد، آی نمیباید خفت
چشم بگشای که خورشید شکفت
باز کن پنجره را با دم صبح
باید از خانهی دل، گَرد پریشانی رُفت
#سلمان_هراتی
سلام یاران جان صبحتون پر نشاط🌻🌻
چشم بگشای که خورشید شکفت
باز کن پنجره را با دم صبح
باید از خانهی دل، گَرد پریشانی رُفت
#سلمان_هراتی
سلام یاران جان صبحتون پر نشاط🌻🌻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز #محسن_چاوشی آقای خاص موسیقی ایران است.
از او به عنوان یکی از بهترین خوانندههای ایران بعد از انقلاب یاد میشود. کمتر هنرمندی مانند او پیدا میشود که تلاشش بر دیده نشدن باشد و هر روز بیشتر از قبل دیده شود .
محسن چاوشی هرماه صدها نفر را با کمک خیرین از زندان آزاد میکند و همچنین تعداد زیادی از محکومین به اعدام را از چوبه دار نجات داده است.
اسطوره شمایی آقای چاوشی!تولدت مبارک🍿🎂
از او به عنوان یکی از بهترین خوانندههای ایران بعد از انقلاب یاد میشود. کمتر هنرمندی مانند او پیدا میشود که تلاشش بر دیده نشدن باشد و هر روز بیشتر از قبل دیده شود .
محسن چاوشی هرماه صدها نفر را با کمک خیرین از زندان آزاد میکند و همچنین تعداد زیادی از محکومین به اعدام را از چوبه دار نجات داده است.
اسطوره شمایی آقای چاوشی!تولدت مبارک🍿🎂