@zhuanchannel
چای داغ ممکن است باعث خونریزی شود
عادت به نوشیدن چای داغ می تواند تاثیر بدی بر عروق نازوفارنکس داشته باشد .
بخار حاصل از فنجان باعث انبساط این عروق شده و اغلب باعث خونریزی داخلی می شود.در ضمن یکی از علل سرطان مری نوشیدن چای داغ است
دمای مطلوب نوشیدنی 50 تا 60 درجه سانتیگراد در نظر گرفته می شود. برای رسیدن به ایده آل کافی است یک فنجان نوشیدنی تازه دم کرده به مدت 5-7 دقیقه در دمای اتاق بماند.
چای داغ ممکن است باعث خونریزی شود
عادت به نوشیدن چای داغ می تواند تاثیر بدی بر عروق نازوفارنکس داشته باشد .
بخار حاصل از فنجان باعث انبساط این عروق شده و اغلب باعث خونریزی داخلی می شود.در ضمن یکی از علل سرطان مری نوشیدن چای داغ است
دمای مطلوب نوشیدنی 50 تا 60 درجه سانتیگراد در نظر گرفته می شود. برای رسیدن به ایده آل کافی است یک فنجان نوشیدنی تازه دم کرده به مدت 5-7 دقیقه در دمای اتاق بماند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@zhuanchannel
تحقیقات نشون داده افتاب سپیده دم تاثیرات خیلییی مثبتی رو سیسم عصبی و خلق و خو داره
تحقیقات نشون داده افتاب سپیده دم تاثیرات خیلییی مثبتی رو سیسم عصبی و خلق و خو داره
@zhuanchannel
اگر این علائم را دارید، بهتر است به روانشناس مراجعه کنید
۱. هیجاناتی احساسی داشته باشید که کنترلی بر آنها ندارید. از کوره در رفتن، ترس از تعلق داشتن، کشمکشهای افسردگی و ...
۲. کودکی سختی داشتهاید، والدینتان در زندگیتان حضور نداشتهاند یا ارتباطتان با آنها ضعیف بوده است.
۳. در زندگی آسیبهای بزرگی را تجربه کردهاید. مثل فوت کسی که دوستش داشتهاید، مشکلات جدی سلامتی و ...
۴. رفتارهای جبریای دارید که دیگر قسمتهای زندگیتان را تحتالشعاع قرار میدهند. مثل اعتیاد به الکل یا مواد مخدر ...
۵. روابط عاطفیتان ناکارآمد یا ناسالماند. همیشه دعوا میکنید و بسیار سرزنش میشوید و... . این موضوع در رابطه با دوست، همسر و اعضای خانواده هم صدق میکند.
۶. یکی از وجوه زندگیتان باقی وجوه را در بر میگیرد. مثالهای رایج برای این موضوع عقدهی روحی باحال بودن، معروف بودن، وسواس فکری تحت تأثیر قرار دادن دیگران، نیاز مداوم برای تصدیق شدن از جانب دیگران و حتی وسواس فکری پیشرفت کردن، همیشه احساس کنید به اندازهی کافی خوب نیستید و ...
unknown
اگر این علائم را دارید، بهتر است به روانشناس مراجعه کنید
۱. هیجاناتی احساسی داشته باشید که کنترلی بر آنها ندارید. از کوره در رفتن، ترس از تعلق داشتن، کشمکشهای افسردگی و ...
۲. کودکی سختی داشتهاید، والدینتان در زندگیتان حضور نداشتهاند یا ارتباطتان با آنها ضعیف بوده است.
۳. در زندگی آسیبهای بزرگی را تجربه کردهاید. مثل فوت کسی که دوستش داشتهاید، مشکلات جدی سلامتی و ...
۴. رفتارهای جبریای دارید که دیگر قسمتهای زندگیتان را تحتالشعاع قرار میدهند. مثل اعتیاد به الکل یا مواد مخدر ...
۵. روابط عاطفیتان ناکارآمد یا ناسالماند. همیشه دعوا میکنید و بسیار سرزنش میشوید و... . این موضوع در رابطه با دوست، همسر و اعضای خانواده هم صدق میکند.
۶. یکی از وجوه زندگیتان باقی وجوه را در بر میگیرد. مثالهای رایج برای این موضوع عقدهی روحی باحال بودن، معروف بودن، وسواس فکری تحت تأثیر قرار دادن دیگران، نیاز مداوم برای تصدیق شدن از جانب دیگران و حتی وسواس فکری پیشرفت کردن، همیشه احساس کنید به اندازهی کافی خوب نیستید و ...
unknown
@zhuanchannel
ثروتمندترین مرد روی تایتانیک
اون شبی که تایتانیک غرق شد، یکی از مسافرانش «جان جیکوب آستور» بود. پولدارترین مرد روی تایتانیک و یکی از ثروتمندترین آدمهای تاریخ بود که از قضا شوق زیادی برای سوار شدن بر مجللترین کشتی تاریخ رو داشت و از اولینایی بود که بلیتهاش رو تهیه کرد.
آستور در کل با هوش تجاری بالایی که داشت، در طول دوران زندگیش تونسته بود روز به روز به ثروت خود و خانوادهش (Astor's family) اضافه کنه و به نسبت دوران خودش، صاحب یک ثروت نجومی شده بود و از ثروتمندترین آدمای تاریخه که جزئيات کاریش مفصله. اما برسیم به ماجرای تایتانیک.
خیلیها آرزوی سوار شدن بر کشتی تایتانیک رو داشتن و آستور ماجراجو هم طبیعتا از اولین نفراتی بود که میخواست این تجربهی ناب رو مال خودش کنه. اون موقع مدلین، همسر آستور، که در این سفر همراهیش میکرد باردار بود و قصد داشتن بچهشون تو آمریکا به دنیا بیاد.
اینطور شد که آستور بلیت بهترین جایگاه در کشتی تایتانیک رو برای این سفر مهیج تهیه کرد. خودش و همسرش همراه با دو خدمتکار و یک پرستار شخصی و البته سگشون سوار بر تایتانیک از ساوتهمپتون انگلیس راهی نیویورک شدن. اما هرچند ثروتمندترین مسافران اون کشتی بودن،
تو اون شب وحشتناکی که کشتی با کوه یخ برخورد کرد، سرنوشتشون با بقیهی مسافرها گره خورد. تو گزارش یکی از نجاتیافتههای تایتانیک به نام آیزاک فرائنتال که وکیلی نیویورکی بود اومده که مدت کوتاهی بعد از برخورد کشتی با کوه یخ،
کاپیتان کشتی رو دیده که به آستور گفته همسرش رو بیدار کنه چون ممکنه لازم بشه سوار قایق نجات بشن. آستور هم همسرش رو تو جریان حادثه قرار میده ولی بهش میگه به نظر نمیاد خیلی جدی باشه. حتی وقتی همه داشتن قایقهای نجات رو آماده میکردن،
آستور اصلا نگران به نظر نمیرسیده، تا حدی که همراه مدلین مشغول بازی تو سالن ورزشی بودن. حتی وقتی وحشت و پنیک دستهجمعی رو دیده بودن، یه جلیقهی نجات رو جلو چشم همسرش با چاقو پاره کرده تا بهش نشون بده که «اینا اصلا به درد نمیخورن و تو کشتی جامون امنتره».
اما هرچند در ابتدا با رفتن به داخل اون قایقها مقاومت میکرد و نمیخواست این سرنوشت رو قبول کنه اما با گذشت زمان، وقتی سر و کله افسر عرشه برای پر کردن قایقهای نجات پیدا میشه، آستور به همسرش و خدمتکارا و پرستارشون کمک میکنه که سوار قایق نجات بشن.
از افسر عرشه میپرسه که میتونه بخاطر وضعیت خاص مدلین همراهش سوار قایق بشه یا نه که افسر بهش جواب میده تا زمانی که همهی زنها و بچهها سوار قایقها نشدن، هیچ مردی حق سوار شدن نداره. تنها کاری که از دستش بر میومد این بود که شماره قایق مدلین رو بپرسه که بهش گفتن: قایق شماره ۴.
اونایی که از سانحه نجات پیدا کردن میگن بعد از اینکه قایق نجات شماره ۴ رو ساعت ۱:۵۵ نصف شب پایین بردن، آستور تنها ایستاده بوده و بقیه رو نگاه میکرده. آخرین بار آستور رو روی بال غربی کشتی با نویسنده و روزنامهنگاری به اسم ژاک فوترل و یه سیگار تو دستش دیدن.
تنها نیم ساعت بعد از این قضیه کشتی کامل زیر آب غرق میشه. اینطور بود که مدلین، پرستار و خدمتکار شخصیش که همگی زن بودن نجات پیدا کردن. ولی خود جیکوب آستور به همراه خدمتکار شخصی و سگش زنده نموندن و همراه با کشتی رفتن زیر آب.
از ۱۵۱۷ مسافر و خدمه که تو آب غرق شدن، فقط ۳۳۳ تا جنازه پیدا شد و جنازه آستور رو هم روز ۲۲ آوریل پیدا کردن.در حقیقت اون رو از روی حروف اول اسمش که روی برچسب کتاش دوخته شده بود شناسایی کردن. تو وسایلی که همراهش بود، یه ساعت جیبی طلا هم پیدا شد که بعدها به پسر اولاش وینسنت رسید.
یکی از بازماندهها گفته که آستور رو آخرین لحظات توی آب دیده که همراه ویلیام توماس استید مشهور، به یه قایق نجات چسبیده بودن اما کمی بعد بخاطر یخ زدگی پا و کمرشون، مجبور شدن رهاش کنن و هر دو غرق شدن. جیکوب آستور تو قبرستان ترینیتی تو منهتن نیویورک دفن شده.
آقای آستور موقع مرگ حدود ۸۵ میلیون دلار ثروت داشت. چیزی معادل دو میلیارد و ششصد و هشتاد میلیون دلار در سال ۲۰۲۴. کل این ثروت برای پسر بزرگش وینست به ارث رسید. چهار ماه بعد از این حادثه، مدلین دومین پسرشون رو به دنیا آورد. اسم این نوزاد رو به یاد پدرش گذاشتن جان جیکوب آستور ششم.
@faridhub
ثروتمندترین مرد روی تایتانیک
اون شبی که تایتانیک غرق شد، یکی از مسافرانش «جان جیکوب آستور» بود. پولدارترین مرد روی تایتانیک و یکی از ثروتمندترین آدمهای تاریخ بود که از قضا شوق زیادی برای سوار شدن بر مجللترین کشتی تاریخ رو داشت و از اولینایی بود که بلیتهاش رو تهیه کرد.
آستور در کل با هوش تجاری بالایی که داشت، در طول دوران زندگیش تونسته بود روز به روز به ثروت خود و خانوادهش (Astor's family) اضافه کنه و به نسبت دوران خودش، صاحب یک ثروت نجومی شده بود و از ثروتمندترین آدمای تاریخه که جزئيات کاریش مفصله. اما برسیم به ماجرای تایتانیک.
خیلیها آرزوی سوار شدن بر کشتی تایتانیک رو داشتن و آستور ماجراجو هم طبیعتا از اولین نفراتی بود که میخواست این تجربهی ناب رو مال خودش کنه. اون موقع مدلین، همسر آستور، که در این سفر همراهیش میکرد باردار بود و قصد داشتن بچهشون تو آمریکا به دنیا بیاد.
اینطور شد که آستور بلیت بهترین جایگاه در کشتی تایتانیک رو برای این سفر مهیج تهیه کرد. خودش و همسرش همراه با دو خدمتکار و یک پرستار شخصی و البته سگشون سوار بر تایتانیک از ساوتهمپتون انگلیس راهی نیویورک شدن. اما هرچند ثروتمندترین مسافران اون کشتی بودن،
تو اون شب وحشتناکی که کشتی با کوه یخ برخورد کرد، سرنوشتشون با بقیهی مسافرها گره خورد. تو گزارش یکی از نجاتیافتههای تایتانیک به نام آیزاک فرائنتال که وکیلی نیویورکی بود اومده که مدت کوتاهی بعد از برخورد کشتی با کوه یخ،
کاپیتان کشتی رو دیده که به آستور گفته همسرش رو بیدار کنه چون ممکنه لازم بشه سوار قایق نجات بشن. آستور هم همسرش رو تو جریان حادثه قرار میده ولی بهش میگه به نظر نمیاد خیلی جدی باشه. حتی وقتی همه داشتن قایقهای نجات رو آماده میکردن،
آستور اصلا نگران به نظر نمیرسیده، تا حدی که همراه مدلین مشغول بازی تو سالن ورزشی بودن. حتی وقتی وحشت و پنیک دستهجمعی رو دیده بودن، یه جلیقهی نجات رو جلو چشم همسرش با چاقو پاره کرده تا بهش نشون بده که «اینا اصلا به درد نمیخورن و تو کشتی جامون امنتره».
اما هرچند در ابتدا با رفتن به داخل اون قایقها مقاومت میکرد و نمیخواست این سرنوشت رو قبول کنه اما با گذشت زمان، وقتی سر و کله افسر عرشه برای پر کردن قایقهای نجات پیدا میشه، آستور به همسرش و خدمتکارا و پرستارشون کمک میکنه که سوار قایق نجات بشن.
از افسر عرشه میپرسه که میتونه بخاطر وضعیت خاص مدلین همراهش سوار قایق بشه یا نه که افسر بهش جواب میده تا زمانی که همهی زنها و بچهها سوار قایقها نشدن، هیچ مردی حق سوار شدن نداره. تنها کاری که از دستش بر میومد این بود که شماره قایق مدلین رو بپرسه که بهش گفتن: قایق شماره ۴.
اونایی که از سانحه نجات پیدا کردن میگن بعد از اینکه قایق نجات شماره ۴ رو ساعت ۱:۵۵ نصف شب پایین بردن، آستور تنها ایستاده بوده و بقیه رو نگاه میکرده. آخرین بار آستور رو روی بال غربی کشتی با نویسنده و روزنامهنگاری به اسم ژاک فوترل و یه سیگار تو دستش دیدن.
تنها نیم ساعت بعد از این قضیه کشتی کامل زیر آب غرق میشه. اینطور بود که مدلین، پرستار و خدمتکار شخصیش که همگی زن بودن نجات پیدا کردن. ولی خود جیکوب آستور به همراه خدمتکار شخصی و سگش زنده نموندن و همراه با کشتی رفتن زیر آب.
از ۱۵۱۷ مسافر و خدمه که تو آب غرق شدن، فقط ۳۳۳ تا جنازه پیدا شد و جنازه آستور رو هم روز ۲۲ آوریل پیدا کردن.در حقیقت اون رو از روی حروف اول اسمش که روی برچسب کتاش دوخته شده بود شناسایی کردن. تو وسایلی که همراهش بود، یه ساعت جیبی طلا هم پیدا شد که بعدها به پسر اولاش وینسنت رسید.
یکی از بازماندهها گفته که آستور رو آخرین لحظات توی آب دیده که همراه ویلیام توماس استید مشهور، به یه قایق نجات چسبیده بودن اما کمی بعد بخاطر یخ زدگی پا و کمرشون، مجبور شدن رهاش کنن و هر دو غرق شدن. جیکوب آستور تو قبرستان ترینیتی تو منهتن نیویورک دفن شده.
آقای آستور موقع مرگ حدود ۸۵ میلیون دلار ثروت داشت. چیزی معادل دو میلیارد و ششصد و هشتاد میلیون دلار در سال ۲۰۲۴. کل این ثروت برای پسر بزرگش وینست به ارث رسید. چهار ماه بعد از این حادثه، مدلین دومین پسرشون رو به دنیا آورد. اسم این نوزاد رو به یاد پدرش گذاشتن جان جیکوب آستور ششم.
@faridhub
کیف های بهاره ترند یا روزمره می خوای ؟
بیا تو شهرِ کیف کُـ کُـ استايليش🌿
هر کیفی بخوای ، اینجا پیدا میکنی👜
به مناسب روز دختر از الان تا فردا شب تمام ارسالی ها رایگان🥰
لينك كانال تلگرام👇
https://t.me/cucustylish
بیا تو شهرِ کیف کُـ کُـ استايليش
هر کیفی بخوای ، اینجا پیدا میکنی
به مناسب روز دختر از الان تا فردا شب تمام ارسالی ها رایگان
لينك كانال تلگرام
https://t.me/cucustylish
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
@zhuanchannel
چه داروهایی می توانند باعث تلخی دهان شوند؟
نویسندگان یک مطالعه منتشر شده در مجله Canadian Family Physician تخمین زدند که حداقل 250 داروی مختلف می توانند باعث ایجاد تلخی در دهان شوند.
از جمله :
آنتی بیوتیک ها مانند تتراسایکلین
داروهای فشار خون
دیورتیک ها
تمام داروهای میگرن
داروهای ضد افسردگی
داروهای آرام بخش و خواب آور
آنتی هیستامین ها
داروهای مختلف ضد التهاب، ضد ویروسی و ضد قارچی.
چه داروهایی می توانند باعث تلخی دهان شوند؟
نویسندگان یک مطالعه منتشر شده در مجله Canadian Family Physician تخمین زدند که حداقل 250 داروی مختلف می توانند باعث ایجاد تلخی در دهان شوند.
از جمله :
آنتی بیوتیک ها مانند تتراسایکلین
داروهای فشار خون
دیورتیک ها
تمام داروهای میگرن
داروهای ضد افسردگی
داروهای آرام بخش و خواب آور
آنتی هیستامین ها
داروهای مختلف ضد التهاب، ضد ویروسی و ضد قارچی.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@zhuanchannel
از آنجایی که افراد ADHD به راحتی و بیشتر از افراد دیگر توسط محرک های اطراف منحرف می شوند،گوش دادن به brown noise باعث به حداقل رساندن حواس پرتی آنها می شود
از آنجایی که افراد ADHD به راحتی و بیشتر از افراد دیگر توسط محرک های اطراف منحرف می شوند،گوش دادن به brown noise باعث به حداقل رساندن حواس پرتی آنها می شود
@zhuanchannel
چگونه در یک ساعت از شر آکنه خلاص شویم
درمان جوش در این مدت کوتاه غیرممکن است. پیشنهاد ما رفع قرمزی و تورم و التهاب است.
_قطره چشم . هر محصولی که برای از بین بردن قرمزی چشم طراحی شده باشد ، مانند Visine، این کار را انجام می دهد. کمی مایع را روی یک گوش پاکن بریزید، آن را به مدت 1 دقیقه در فریزر قرار دهید و روی جوش بمالید.
_یخ . سرما باعث کاهش جریان خون در پوست و کاهش تورم می شود. یک تکه یخ باید به مدت 20 تا 40 ثانیه روی جوش گذاشته شود.
اسید سالیسیلیک
محلول اسید سالیسیلیک 1 درصد بخرید. اسید سالیسیلیک را روی یک پنبه بمالید و التهاب را درمان کنید.
چگونه در یک ساعت از شر آکنه خلاص شویم
درمان جوش در این مدت کوتاه غیرممکن است. پیشنهاد ما رفع قرمزی و تورم و التهاب است.
_قطره چشم . هر محصولی که برای از بین بردن قرمزی چشم طراحی شده باشد ، مانند Visine، این کار را انجام می دهد. کمی مایع را روی یک گوش پاکن بریزید، آن را به مدت 1 دقیقه در فریزر قرار دهید و روی جوش بمالید.
_یخ . سرما باعث کاهش جریان خون در پوست و کاهش تورم می شود. یک تکه یخ باید به مدت 20 تا 40 ثانیه روی جوش گذاشته شود.
اسید سالیسیلیک
محلول اسید سالیسیلیک 1 درصد بخرید. اسید سالیسیلیک را روی یک پنبه بمالید و التهاب را درمان کنید.
@zhuanchannel
اگه نوههام و بچههام اطراف بالینم گرد هم اومده بودن، به جای اینکه بگم برید چند تا تیکه چوب بیارید، وصیت زیر رو میکردم:
1 رضایت همه هرگز، رضایت اکثریت بله
شما هیچوقت نمیتونید مورد رضایت همه باشید، ولی با شناخت بازار هدفتون و نیازشون و معرفی درست محصول، میتونید رضایت اکثریت مشتریانتونو به دست بیارید.
2 هیچ چیز ثابت نیست
روشی که 6 ماه پیش جواب داد، الان ممکنه جواب نده. محتوایی که سه ماه پیش ترکوند، ممکنه الان کسی توجهی بهش نکنه. برای همین دنبال فرمول ثابت و روشهای همیشگی هیچوقت نباشید و مغزتون باید فعالترین عضو بدنتون باشه.
3 بزرگنمایی کنید ولی دروغ نگید
دروغ خورشیدیه که خودشو از پشت ابرا بالاخره میکشه بیرون و اونجاست که شما دیگه هیچ ارزشی برای مشتری نخواهید داشت.
دروغ گفتن تکنیک دزدهای رهگذره نه کسایی که قراره عمری در محلی با آبرو زندگی کنن.
4 با مشتری زندگی کنید
پشت شیشه، خوندن اخبار وصحبت پشت درای بسته برای بازاریابی کافی نیست. با مشتریاتون زندگی کنید، درد و نیاز اونارو درک کنید و قبل از یه فروشنده بودن، رفیق و مشاور مشتری باشید.
5 اگه شما با کسی کار نداشته باشید، همه با شما کار دارن!
توی دنیای رقابت چیزی به نام من با کسی کار نداشته باشم، بقیه هم با من کار ندارن وجود ندارن. شما هرجوری که باشید رقیب کرمشو خواهد ریخت و برای گرفتن بازار شما تلاش خواهد کرد. پس آماده هر واکنشی و هر کاری باشید.
پیمان محمدی
اگه نوههام و بچههام اطراف بالینم گرد هم اومده بودن، به جای اینکه بگم برید چند تا تیکه چوب بیارید، وصیت زیر رو میکردم:
1 رضایت همه هرگز، رضایت اکثریت بله
شما هیچوقت نمیتونید مورد رضایت همه باشید، ولی با شناخت بازار هدفتون و نیازشون و معرفی درست محصول، میتونید رضایت اکثریت مشتریانتونو به دست بیارید.
2 هیچ چیز ثابت نیست
روشی که 6 ماه پیش جواب داد، الان ممکنه جواب نده. محتوایی که سه ماه پیش ترکوند، ممکنه الان کسی توجهی بهش نکنه. برای همین دنبال فرمول ثابت و روشهای همیشگی هیچوقت نباشید و مغزتون باید فعالترین عضو بدنتون باشه.
3 بزرگنمایی کنید ولی دروغ نگید
دروغ خورشیدیه که خودشو از پشت ابرا بالاخره میکشه بیرون و اونجاست که شما دیگه هیچ ارزشی برای مشتری نخواهید داشت.
دروغ گفتن تکنیک دزدهای رهگذره نه کسایی که قراره عمری در محلی با آبرو زندگی کنن.
4 با مشتری زندگی کنید
پشت شیشه، خوندن اخبار وصحبت پشت درای بسته برای بازاریابی کافی نیست. با مشتریاتون زندگی کنید، درد و نیاز اونارو درک کنید و قبل از یه فروشنده بودن، رفیق و مشاور مشتری باشید.
5 اگه شما با کسی کار نداشته باشید، همه با شما کار دارن!
توی دنیای رقابت چیزی به نام من با کسی کار نداشته باشم، بقیه هم با من کار ندارن وجود ندارن. شما هرجوری که باشید رقیب کرمشو خواهد ریخت و برای گرفتن بازار شما تلاش خواهد کرد. پس آماده هر واکنشی و هر کاری باشید.
پیمان محمدی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
تصویر کدام نویسنده تابهحال روی اسکناس ده پوندی انگلستان چاپ شده است؟
@zhuanchannel
یکی از مکانیزمهای دفاعیای که شخص برای نپذیرفتن مسئولیت به کار میگیرد، بازیکردنِ نقش قربانی است.
اینکه همیشه دیگران را مقصر اتفاقات زندگیاش میداند و هدفش دستکاریِ احساسات در دیگری است.
بازی کردنِ نقش قربانی با کسی که واقعا در اتفاقی قربانی شده، تفاوتهایی دارد:
قربانیِ واقعی، همدلی و بازخوردِ دیگری را میپذیرد.
اما قربانیِ نمایشی، به دنبال حالِ بهتر نیست و از این نقش برای کنترلکردن دیگری استفاده میکند.
قربانیِ واقعی نگران این است که حرفزدن در مورد حالِ بدی که گاهی تجربه میکند، باعث خستهشدن دیگری شود.
اما قربانیِ نمایشی، به دیگری احساس گناه میدهد و حتی گاهی با گرفتنِ ترحم دیگری، سعی میکند رابطهٔ از دسترفته را نگه دارد.
unknown
یکی از مکانیزمهای دفاعیای که شخص برای نپذیرفتن مسئولیت به کار میگیرد، بازیکردنِ نقش قربانی است.
اینکه همیشه دیگران را مقصر اتفاقات زندگیاش میداند و هدفش دستکاریِ احساسات در دیگری است.
بازی کردنِ نقش قربانی با کسی که واقعا در اتفاقی قربانی شده، تفاوتهایی دارد:
قربانیِ واقعی، همدلی و بازخوردِ دیگری را میپذیرد.
اما قربانیِ نمایشی، به دنبال حالِ بهتر نیست و از این نقش برای کنترلکردن دیگری استفاده میکند.
قربانیِ واقعی نگران این است که حرفزدن در مورد حالِ بدی که گاهی تجربه میکند، باعث خستهشدن دیگری شود.
اما قربانیِ نمایشی، به دیگری احساس گناه میدهد و حتی گاهی با گرفتنِ ترحم دیگری، سعی میکند رابطهٔ از دسترفته را نگه دارد.
unknown