This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیشنهادهای جذاب تابستانی شاتل برای خرید سرویسهای اینترنت غیرحجمی به همراه مودم، فقط تا ۳۱ تیر. 🎉
اطلاعات کامل:👇🏻
https://goo.gl/AdxzkF
@shatel
http://wispi.me/channel/shatel
اطلاعات کامل:👇🏻
https://goo.gl/AdxzkF
@shatel
http://wispi.me/channel/shatel
@zhuanchannel
فروش خیار به صورت دانه ای درسوئد.
نصف یک خیار هم اگه بخواین به فروش می رسه! :)
(آب کشور رو برای اینکه تو کویر هندونه بکارن هدر نمیدن واسه همین میوه زیاد نیس)
#شما_فرستادین
فروش خیار به صورت دانه ای درسوئد.
نصف یک خیار هم اگه بخواین به فروش می رسه! :)
(آب کشور رو برای اینکه تو کویر هندونه بکارن هدر نمیدن واسه همین میوه زیاد نیس)
#شما_فرستادین
@zhuanchannel
اینم کار قشنگ مسجد النبی شهرساری که دیگه دو سوم چراغ های مسجد رو برای صرفه جویی خاموش میکنن
#شما_فرستادین
اینم کار قشنگ مسجد النبی شهرساری که دیگه دو سوم چراغ های مسجد رو برای صرفه جویی خاموش میکنن
#شما_فرستادین
@zhuanchannel
تبلیغ طرفداران جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا:
35 میلیون چاله خیابانی در انگلستان وجود دارد
اما شما پولهاتون خرج ساختن پلهای آنچنانی در یونان میکنید
یونانو رها کن فکر ی به حال ما کن:))
تبلیغ طرفداران جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا:
35 میلیون چاله خیابانی در انگلستان وجود دارد
اما شما پولهاتون خرج ساختن پلهای آنچنانی در یونان میکنید
یونانو رها کن فکر ی به حال ما کن:))
@zhuanchannel
در اکثر شهرهای آمریکا و اروپا، زباله واحدهای مسکونی و ساختمان های اداری تنها هفته ای یک بار جمع آوری می شود.
یک یا چند سطل نسبتا بزرگ در اختیار هر خانه قرار دارد تا زباله های خود را طی یک هفته در آنها جمع و نگهداری کنند.
در آپارتمان ها و مجتمع های بزرگ هم کانکس های خاصی برای نگهداری زباله وجود دارد که ساکنان آنها باید زباله های خود را در آن بریزند.
در ساعت و روز خاصی از هفته که ماشین های حمل زباله می آیند باید سطل ها را جلوی خانه گذاشت.
جمع آوری زباله همانند برق و آب و ... هزینه جداگانه ای دارد که باید به صورت ماهیانه پرداخت کرد.
البته می توان هزینه مدت طولانی تری مثلا برای یک سال را پیش پرداخت کرد که شامل تخفیف خواهد شد.
البته می توانید درخواست کنید که زباله های خانه شما را به صورت روزانه ببرند؛ مشکلی هم ندارند، پولش را می گیرند.
طبیعی ست هزینه اش نسبت به حالت هفته ای یک بار خیلی بالاتر می شود به خاطر همین تقریبا همه مردم همان هفته ای یک بار را انتخاب می کنند.
در بعضی از شهرها حتی مسوولیت جمع آوری زباله های واحدهای مسکونی و اداری با شهرداری ها نیست! بلکه چند شرکت خصوصی تایید شده هستند که در قبال دریافت هزینه، زباله های خانه های شهر را جمع آوری می کنند.
اگر زباله منزل را به صورت تفکیک شده در سطل های جداگانه تحویل بدهید (مثلا زباله های تر در سطل های سبز، و پسماندهای خشک در سطل های آبی) تخفیف های ویژه ای از برخی شرکت های جمع آوری پسماند خواهید گرفت.
در سطح شهر نیز، سطل های زباله ای وجود ندارد که بخواهید زباله های خود را داخل آنها بریزید و بیخیال پرداخت هزینه جمع آوری زباله شوید! در صورت هرگونه تخلف نیز قوانین و جریمه هایی وجود دارد.
جمع آوری زباله معابر نیز وجود ندارد! چون زباله ای وجود ندارد که بخواهند جمع کنند! به عبارت بهتر مردم آشغال های خود را روی زمین یا سطح معابر نمی ریزند که شهرداری بخواهد به صورت روزانه یا هفتگی شهر را جاروکشی کند
جریمه های سنگینی برای ریختن زباله در سطح شهر وجود دارد. مثلا اگر در اتوبان از شیشه ماشین زباله ای به بیرون ریخته شود 1200 دلار (تقریبا معادل حقوق یک ماه دانشجوی دکتری) جریمه دارد.
علاوه بر جریمه، یک عامل مهم بازدارنده دیگر وجود دارد. مردم و شهرداری ها با یک منطق خاصی با این موضوع مواجه شده اند
.
شهرداری به ما می گوید ما هرچه برای خدمات شهری هزینه کنیم مستقیما از خودتان می گیریم؛ اگر دوست دارید زباله روی زمین بریزید ما جمع کنیم مشکلی نیست! هزینه جمع آوری زباله معابر را مستقیما از طریق بالا بردن مالیات و عوارض شهری از خودتان می گیریم.
مردم هم می گویند آشغال روی زمین و معابر و جوی ها نمی ریزیم که هیچ؛ اگر کسی هم خواست این کار را بکند طوری جریمه اش کنید که دفعه آخرش باشد
هر چند ماه یک بار فقط شاخ و برگ درختان که روی زمین ریخته شده است را جمع می کنند.
پ.ن: تو پست بعدی عکسش رو میذارم
#شما_فرستادین
#امیرعلی
در اکثر شهرهای آمریکا و اروپا، زباله واحدهای مسکونی و ساختمان های اداری تنها هفته ای یک بار جمع آوری می شود.
یک یا چند سطل نسبتا بزرگ در اختیار هر خانه قرار دارد تا زباله های خود را طی یک هفته در آنها جمع و نگهداری کنند.
در آپارتمان ها و مجتمع های بزرگ هم کانکس های خاصی برای نگهداری زباله وجود دارد که ساکنان آنها باید زباله های خود را در آن بریزند.
در ساعت و روز خاصی از هفته که ماشین های حمل زباله می آیند باید سطل ها را جلوی خانه گذاشت.
جمع آوری زباله همانند برق و آب و ... هزینه جداگانه ای دارد که باید به صورت ماهیانه پرداخت کرد.
البته می توان هزینه مدت طولانی تری مثلا برای یک سال را پیش پرداخت کرد که شامل تخفیف خواهد شد.
البته می توانید درخواست کنید که زباله های خانه شما را به صورت روزانه ببرند؛ مشکلی هم ندارند، پولش را می گیرند.
طبیعی ست هزینه اش نسبت به حالت هفته ای یک بار خیلی بالاتر می شود به خاطر همین تقریبا همه مردم همان هفته ای یک بار را انتخاب می کنند.
در بعضی از شهرها حتی مسوولیت جمع آوری زباله های واحدهای مسکونی و اداری با شهرداری ها نیست! بلکه چند شرکت خصوصی تایید شده هستند که در قبال دریافت هزینه، زباله های خانه های شهر را جمع آوری می کنند.
اگر زباله منزل را به صورت تفکیک شده در سطل های جداگانه تحویل بدهید (مثلا زباله های تر در سطل های سبز، و پسماندهای خشک در سطل های آبی) تخفیف های ویژه ای از برخی شرکت های جمع آوری پسماند خواهید گرفت.
در سطح شهر نیز، سطل های زباله ای وجود ندارد که بخواهید زباله های خود را داخل آنها بریزید و بیخیال پرداخت هزینه جمع آوری زباله شوید! در صورت هرگونه تخلف نیز قوانین و جریمه هایی وجود دارد.
جمع آوری زباله معابر نیز وجود ندارد! چون زباله ای وجود ندارد که بخواهند جمع کنند! به عبارت بهتر مردم آشغال های خود را روی زمین یا سطح معابر نمی ریزند که شهرداری بخواهد به صورت روزانه یا هفتگی شهر را جاروکشی کند
جریمه های سنگینی برای ریختن زباله در سطح شهر وجود دارد. مثلا اگر در اتوبان از شیشه ماشین زباله ای به بیرون ریخته شود 1200 دلار (تقریبا معادل حقوق یک ماه دانشجوی دکتری) جریمه دارد.
علاوه بر جریمه، یک عامل مهم بازدارنده دیگر وجود دارد. مردم و شهرداری ها با یک منطق خاصی با این موضوع مواجه شده اند
.
شهرداری به ما می گوید ما هرچه برای خدمات شهری هزینه کنیم مستقیما از خودتان می گیریم؛ اگر دوست دارید زباله روی زمین بریزید ما جمع کنیم مشکلی نیست! هزینه جمع آوری زباله معابر را مستقیما از طریق بالا بردن مالیات و عوارض شهری از خودتان می گیریم.
مردم هم می گویند آشغال روی زمین و معابر و جوی ها نمی ریزیم که هیچ؛ اگر کسی هم خواست این کار را بکند طوری جریمه اش کنید که دفعه آخرش باشد
هر چند ماه یک بار فقط شاخ و برگ درختان که روی زمین ریخته شده است را جمع می کنند.
پ.ن: تو پست بعدی عکسش رو میذارم
#شما_فرستادین
#امیرعلی
@zhuanchannel
در اکثر شهرهای آمریکا و اروپا، زباله واحدهای مسکونی و ساختمان های اداری تنها هفته ای یک بار جمع آوری می شود.هزینه ش رو هم خودتون باید بدین
#شما_فرستادین
در اکثر شهرهای آمریکا و اروپا، زباله واحدهای مسکونی و ساختمان های اداری تنها هفته ای یک بار جمع آوری می شود.هزینه ش رو هم خودتون باید بدین
#شما_فرستادین
@zhuanchannel
پیر ترودو نخستوزیر وقت کانادا در کنار امیرعباس هویدا .
کودکی که با هویدا دست میدهد جاستین ترودو نخستوزیر کنونی کاناداست.
#گذشته
پیر ترودو نخستوزیر وقت کانادا در کنار امیرعباس هویدا .
کودکی که با هویدا دست میدهد جاستین ترودو نخستوزیر کنونی کاناداست.
#گذشته
Forwarded from مجله هنرى ژوان🌱
@zhuanchannel
من همسري مهربان و مادري فداکار هستم، وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش، البته تا چهلم آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند.
من زوجه هستم، وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه بدهد.
من سرپرست خانوار هستم ، وقتي شوهرم تمام زندگی من چهار سال پيش با کاميونش از گردنه حيران رد شد و براي هميشه در ته دره خوابيد.
من خوشگله هستم، وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.
من ضعيفه هستم، وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند.
من بي بي هستم، وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.
من مامي هستم ، وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند.
من مادر هستم، وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.
من زنيکه هستم، وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشينش در پارکينگ مي شنود.
من ماماني هستم، وقتي بچه هايم از من می خواهند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.
من ننه هستم، وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم.
من در ماه اول عروسي ام؛ خانم کوچولو ، عروسک ، ملوسک ، خانمي ، عشقمن ، پيشي ، قشنگم ...» هستم.
دامادم به من وروره جادو مي گويد.
حاج آقا مرا والده صدا مي زند.
من مادرفولادزره هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.
مادرم مرا به خان روستا کنيز شما معرفي مي کند.
من دوشيزه مکرمه هستم،وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.
من مرحومه مغفوره هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم.
من والده مکرمه هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم ؛ براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند.
ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺩﺭ ﮔﻤﯽ ﺑﺮﻫﺎﻧﯿﺪ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ؟
#زن
#دکتر_شقایق_پوریا
من همسري مهربان و مادري فداکار هستم، وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش، البته تا چهلم آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند.
من زوجه هستم، وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه بدهد.
من سرپرست خانوار هستم ، وقتي شوهرم تمام زندگی من چهار سال پيش با کاميونش از گردنه حيران رد شد و براي هميشه در ته دره خوابيد.
من خوشگله هستم، وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.
من ضعيفه هستم، وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند.
من بي بي هستم، وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.
من مامي هستم ، وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند.
من مادر هستم، وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.
من زنيکه هستم، وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشينش در پارکينگ مي شنود.
من ماماني هستم، وقتي بچه هايم از من می خواهند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.
من ننه هستم، وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم.
من در ماه اول عروسي ام؛ خانم کوچولو ، عروسک ، ملوسک ، خانمي ، عشقمن ، پيشي ، قشنگم ...» هستم.
دامادم به من وروره جادو مي گويد.
حاج آقا مرا والده صدا مي زند.
من مادرفولادزره هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.
مادرم مرا به خان روستا کنيز شما معرفي مي کند.
من دوشيزه مکرمه هستم،وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.
من مرحومه مغفوره هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم.
من والده مکرمه هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم ؛ براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند.
ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺩﺭ ﮔﻤﯽ ﺑﺮﻫﺎﻧﯿﺪ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ؟
#زن
#دکتر_شقایق_پوریا
@zhuanchannel
حالا که فروش مانتو جلوباز ممنوع شده از اینا بپوشین شهر قشنگ شه ^__^ حالا مردم لج میکنن با تیشرت میان بیرون.
فردا هم میگن کلا زنها نیان بیرون.چقد خوبه داریم به قرون وسطی نزدیک میشیم🤗
حالا که فروش مانتو جلوباز ممنوع شده از اینا بپوشین شهر قشنگ شه ^__^ حالا مردم لج میکنن با تیشرت میان بیرون.
فردا هم میگن کلا زنها نیان بیرون.چقد خوبه داریم به قرون وسطی نزدیک میشیم🤗
@zhuanchannel
یکی از معلمهای استان محروم و زیبای کردستان از من خواسته از عزیزانی که در کنکور ریاضی_و_تجربی شرکت کرده و کتابهایشان را احتیاج ندارند بخواهم آنها را به دانش آموزان مستعد این استان هدیه کنند.
نشانی کردستان شهر کامیاران خ بهشتی
۱۲ متری توحید کوچه رحمانی _پ ۵۶۱۰ فرشاد گلمحمدی
با تشکر
نجفی تهرانی
یکی از معلمهای استان محروم و زیبای کردستان از من خواسته از عزیزانی که در کنکور ریاضی_و_تجربی شرکت کرده و کتابهایشان را احتیاج ندارند بخواهم آنها را به دانش آموزان مستعد این استان هدیه کنند.
نشانی کردستان شهر کامیاران خ بهشتی
۱۲ متری توحید کوچه رحمانی _پ ۵۶۱۰ فرشاد گلمحمدی
با تشکر
نجفی تهرانی
@zhuanchannel
کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند.پس چگونه فراموش خواهی شد تو، وقتی پیشه ات مهربانیست
دم شما گرم❤️
#شما_فرستادین
کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند.پس چگونه فراموش خواهی شد تو، وقتی پیشه ات مهربانیست
دم شما گرم❤️
#شما_فرستادین
Forwarded from .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚽️مسابقه فوتبالی سامسونگ⚽️
🏆هدیه جام Q: یک دستگاه تلویزیون QLED🎁
👥تیم خودتون رو تشکیل بدین، یارگیری کنین و تو مسابقه #کیوببریم سامسونگ شرکت کنین...
نحوه شرکت در مسابقه👇🏻
http://bit.ly/کیوببریم
🏆هدیه جام Q: یک دستگاه تلویزیون QLED🎁
👥تیم خودتون رو تشکیل بدین، یارگیری کنین و تو مسابقه #کیوببریم سامسونگ شرکت کنین...
نحوه شرکت در مسابقه👇🏻
http://bit.ly/کیوببریم
@zhuanchannel
زردالوبه خاطر دارا بودن پتاسیم در جلوگیری از سکته بسیار موثر است. همچنین باعث
رشد جنین
درمان آکنه
تقویت بینایی
کنترل فشار خون
و تقویت سیستم ایمنی میشود
زردالوبه خاطر دارا بودن پتاسیم در جلوگیری از سکته بسیار موثر است. همچنین باعث
رشد جنین
درمان آکنه
تقویت بینایی
کنترل فشار خون
و تقویت سیستم ایمنی میشود
@zhuanchannel
میگویند وقتی کلاغی میمیرد، بقیه کلاغها دنبال علت مردنش میگردند که مبادا دیگری، به همان مرگ دچار شود.
کلاغها یاد گرفتهاند با هم حرف بزنند. یاد گرفتهاند به اشتراک بگذارند. یاد گرفته اند رفیق بمانند در خوشی و ناخوشی.
با همان قارقار ساده که انگار همیشه یکجور است به گوشما.
آن وقت ما، این همه کلمه داریم، این همه زبان، و بیش از هفت میلیارد آدم و اینطور مردهایم؟
اینگونه جنازههای متحرک بیرحم و کور، که انگار دیگر قرار نیست قلب هم را ببینیم و دست افتادهها را بگیریم و کمی، فقط کمی مهربانتر باشیم.
من عاشق این ترکیب واژگانم با آن صدای طوفانی ضبط شده بر نوارهای قدیمی، که فریاد میکشید
«ای علمای ایران. من احساس خطر میکنم.»
من احساس خطر میکنم از این بیمهریها.
از این چسبها و برچسبها که عادت کردهایم تف کنیم روی هم. کی رحم از ما رفته؟ و انصاف؟ و لبخند؟
کی به ما گفت اول جیب خودت را پرکن. خانواده و فامیلت را بچسب، به فکر دنیات باش و گور بابای بقیه؟
من به دکترم گفتهام آقا من از راه رفتن توی خیابان میترسم.
چون خیلی از ما، بو میدهیم. بوی تعفن.
مثلن دختری که مانتوی سبز جلو باز دارد، هشت سال پیش، با کلام کسی که دوستش نداشته، مرده.
بقال محل ما، دکان و شکمش بزرگتر شده، اما خودش بیست سال پیش از رحمت خدا رفته.
صورتش پر از کرمهای سیاه و قهوهای است؛ وقتی میگوید چطوری آقای نویسنده؟
و تنماهی یکسال پیش را با قیمت امروز میفروشد چون دلار کشیده بالا، و فرداها ناچارست خودش همین تن را گرانتر بخرد و گرنه باید کرکره دکانش را بکشد پایین
بعد، از بالا تا پایین مملکت را میدوزد بههم، بیآنکه به تصویر خودش نگاه کند.
بیآنکه بداند چند کرم خونی لای سبیلش است. بیآنکه حتا گمان ببرد به اینکه جامعه، ماییم.
همین هزارتومن کرایهی اضافه است.
همین تکهی سوخته نان است. همین کلمات من است.
دکتر میگوید برو مسافرت پسر جون.
به این چیزها فکر نکن. قرصهاتو دوتا بخور.
شبها برایم جوک میفرستد و مینویسد:
مگر گفتهاند مملکت را تو بسازی؟
میگویم تک تک آدمها مهمند. ما باید جمع شویم دور هم. حرف بزنیم. یا مسیح باشیم و مردههامان را زنده کنیم یا به گور بخوابانیمشان به شهادتینی، حمد و سورهای.
مینویسد باز که شروع کردی.
و بعد کلیپی برایم میفرستد که فینگیلی آمریکا، با دو استیکر لبخند و میگوید کمتر فلسفه بخون. قرصهاتم بکن سه تا....
پ.ن:جالبه که ما در هجوم سیل آسای خبر بد گیر افتادیم و اوناییکه مسئولن نه تنها هیچ کاری نمیکنن بلکه هر روز به خبرای بد اضافه میکنن. این دشمنی تون با شادی و نشاط و آزادی جوانها رو کنار بذارید. خیلی دیگه داره رفتارا اذیت کننده میشه
#مرتضی_برزگر
@MortezaBarzegarNotes
میگویند وقتی کلاغی میمیرد، بقیه کلاغها دنبال علت مردنش میگردند که مبادا دیگری، به همان مرگ دچار شود.
کلاغها یاد گرفتهاند با هم حرف بزنند. یاد گرفتهاند به اشتراک بگذارند. یاد گرفته اند رفیق بمانند در خوشی و ناخوشی.
با همان قارقار ساده که انگار همیشه یکجور است به گوشما.
آن وقت ما، این همه کلمه داریم، این همه زبان، و بیش از هفت میلیارد آدم و اینطور مردهایم؟
اینگونه جنازههای متحرک بیرحم و کور، که انگار دیگر قرار نیست قلب هم را ببینیم و دست افتادهها را بگیریم و کمی، فقط کمی مهربانتر باشیم.
من عاشق این ترکیب واژگانم با آن صدای طوفانی ضبط شده بر نوارهای قدیمی، که فریاد میکشید
«ای علمای ایران. من احساس خطر میکنم.»
من احساس خطر میکنم از این بیمهریها.
از این چسبها و برچسبها که عادت کردهایم تف کنیم روی هم. کی رحم از ما رفته؟ و انصاف؟ و لبخند؟
کی به ما گفت اول جیب خودت را پرکن. خانواده و فامیلت را بچسب، به فکر دنیات باش و گور بابای بقیه؟
من به دکترم گفتهام آقا من از راه رفتن توی خیابان میترسم.
چون خیلی از ما، بو میدهیم. بوی تعفن.
مثلن دختری که مانتوی سبز جلو باز دارد، هشت سال پیش، با کلام کسی که دوستش نداشته، مرده.
بقال محل ما، دکان و شکمش بزرگتر شده، اما خودش بیست سال پیش از رحمت خدا رفته.
صورتش پر از کرمهای سیاه و قهوهای است؛ وقتی میگوید چطوری آقای نویسنده؟
و تنماهی یکسال پیش را با قیمت امروز میفروشد چون دلار کشیده بالا، و فرداها ناچارست خودش همین تن را گرانتر بخرد و گرنه باید کرکره دکانش را بکشد پایین
بعد، از بالا تا پایین مملکت را میدوزد بههم، بیآنکه به تصویر خودش نگاه کند.
بیآنکه بداند چند کرم خونی لای سبیلش است. بیآنکه حتا گمان ببرد به اینکه جامعه، ماییم.
همین هزارتومن کرایهی اضافه است.
همین تکهی سوخته نان است. همین کلمات من است.
دکتر میگوید برو مسافرت پسر جون.
به این چیزها فکر نکن. قرصهاتو دوتا بخور.
شبها برایم جوک میفرستد و مینویسد:
مگر گفتهاند مملکت را تو بسازی؟
میگویم تک تک آدمها مهمند. ما باید جمع شویم دور هم. حرف بزنیم. یا مسیح باشیم و مردههامان را زنده کنیم یا به گور بخوابانیمشان به شهادتینی، حمد و سورهای.
مینویسد باز که شروع کردی.
و بعد کلیپی برایم میفرستد که فینگیلی آمریکا، با دو استیکر لبخند و میگوید کمتر فلسفه بخون. قرصهاتم بکن سه تا....
پ.ن:جالبه که ما در هجوم سیل آسای خبر بد گیر افتادیم و اوناییکه مسئولن نه تنها هیچ کاری نمیکنن بلکه هر روز به خبرای بد اضافه میکنن. این دشمنی تون با شادی و نشاط و آزادی جوانها رو کنار بذارید. خیلی دیگه داره رفتارا اذیت کننده میشه
#مرتضی_برزگر
@MortezaBarzegarNotes