@zhuanchannel
پیر ترودو نخستوزیر وقت کانادا در کنار امیرعباس هویدا .
کودکی که با هویدا دست میدهد جاستین ترودو نخستوزیر کنونی کاناداست.
#گذشته
پیر ترودو نخستوزیر وقت کانادا در کنار امیرعباس هویدا .
کودکی که با هویدا دست میدهد جاستین ترودو نخستوزیر کنونی کاناداست.
#گذشته
Forwarded from مجله هنرى ژوان🌱
@zhuanchannel
من همسري مهربان و مادري فداکار هستم، وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش، البته تا چهلم آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند.
من زوجه هستم، وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه بدهد.
من سرپرست خانوار هستم ، وقتي شوهرم تمام زندگی من چهار سال پيش با کاميونش از گردنه حيران رد شد و براي هميشه در ته دره خوابيد.
من خوشگله هستم، وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.
من ضعيفه هستم، وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند.
من بي بي هستم، وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.
من مامي هستم ، وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند.
من مادر هستم، وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.
من زنيکه هستم، وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشينش در پارکينگ مي شنود.
من ماماني هستم، وقتي بچه هايم از من می خواهند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.
من ننه هستم، وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم.
من در ماه اول عروسي ام؛ خانم کوچولو ، عروسک ، ملوسک ، خانمي ، عشقمن ، پيشي ، قشنگم ...» هستم.
دامادم به من وروره جادو مي گويد.
حاج آقا مرا والده صدا مي زند.
من مادرفولادزره هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.
مادرم مرا به خان روستا کنيز شما معرفي مي کند.
من دوشيزه مکرمه هستم،وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.
من مرحومه مغفوره هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم.
من والده مکرمه هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم ؛ براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند.
ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺩﺭ ﮔﻤﯽ ﺑﺮﻫﺎﻧﯿﺪ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ؟
#زن
#دکتر_شقایق_پوریا
من همسري مهربان و مادري فداکار هستم، وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش، البته تا چهلم آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند.
من زوجه هستم، وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه بدهد.
من سرپرست خانوار هستم ، وقتي شوهرم تمام زندگی من چهار سال پيش با کاميونش از گردنه حيران رد شد و براي هميشه در ته دره خوابيد.
من خوشگله هستم، وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.
من ضعيفه هستم، وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند.
من بي بي هستم، وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.
من مامي هستم ، وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند.
من مادر هستم، وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.
من زنيکه هستم، وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشتن ماشينش در پارکينگ مي شنود.
من ماماني هستم، وقتي بچه هايم از من می خواهند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.
من ننه هستم، وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم.
من در ماه اول عروسي ام؛ خانم کوچولو ، عروسک ، ملوسک ، خانمي ، عشقمن ، پيشي ، قشنگم ...» هستم.
دامادم به من وروره جادو مي گويد.
حاج آقا مرا والده صدا مي زند.
من مادرفولادزره هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.
مادرم مرا به خان روستا کنيز شما معرفي مي کند.
من دوشيزه مکرمه هستم،وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.
من مرحومه مغفوره هستم، وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم.
من والده مکرمه هستم، وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم ؛ براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند.
ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺩﺭ ﮔﻤﯽ ﺑﺮﻫﺎﻧﯿﺪ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻣﻦ ﮐﯿﺴﺘﻢ؟
#زن
#دکتر_شقایق_پوریا
@zhuanchannel
حالا که فروش مانتو جلوباز ممنوع شده از اینا بپوشین شهر قشنگ شه ^__^ حالا مردم لج میکنن با تیشرت میان بیرون.
فردا هم میگن کلا زنها نیان بیرون.چقد خوبه داریم به قرون وسطی نزدیک میشیم🤗
حالا که فروش مانتو جلوباز ممنوع شده از اینا بپوشین شهر قشنگ شه ^__^ حالا مردم لج میکنن با تیشرت میان بیرون.
فردا هم میگن کلا زنها نیان بیرون.چقد خوبه داریم به قرون وسطی نزدیک میشیم🤗
@zhuanchannel
یکی از معلمهای استان محروم و زیبای کردستان از من خواسته از عزیزانی که در کنکور ریاضی_و_تجربی شرکت کرده و کتابهایشان را احتیاج ندارند بخواهم آنها را به دانش آموزان مستعد این استان هدیه کنند.
نشانی کردستان شهر کامیاران خ بهشتی
۱۲ متری توحید کوچه رحمانی _پ ۵۶۱۰ فرشاد گلمحمدی
با تشکر
نجفی تهرانی
یکی از معلمهای استان محروم و زیبای کردستان از من خواسته از عزیزانی که در کنکور ریاضی_و_تجربی شرکت کرده و کتابهایشان را احتیاج ندارند بخواهم آنها را به دانش آموزان مستعد این استان هدیه کنند.
نشانی کردستان شهر کامیاران خ بهشتی
۱۲ متری توحید کوچه رحمانی _پ ۵۶۱۰ فرشاد گلمحمدی
با تشکر
نجفی تهرانی
@zhuanchannel
کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند.پس چگونه فراموش خواهی شد تو، وقتی پیشه ات مهربانیست
دم شما گرم❤️
#شما_فرستادین
کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند.پس چگونه فراموش خواهی شد تو، وقتی پیشه ات مهربانیست
دم شما گرم❤️
#شما_فرستادین
Forwarded from .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚽️مسابقه فوتبالی سامسونگ⚽️
🏆هدیه جام Q: یک دستگاه تلویزیون QLED🎁
👥تیم خودتون رو تشکیل بدین، یارگیری کنین و تو مسابقه #کیوببریم سامسونگ شرکت کنین...
نحوه شرکت در مسابقه👇🏻
http://bit.ly/کیوببریم
🏆هدیه جام Q: یک دستگاه تلویزیون QLED🎁
👥تیم خودتون رو تشکیل بدین، یارگیری کنین و تو مسابقه #کیوببریم سامسونگ شرکت کنین...
نحوه شرکت در مسابقه👇🏻
http://bit.ly/کیوببریم
@zhuanchannel
زردالوبه خاطر دارا بودن پتاسیم در جلوگیری از سکته بسیار موثر است. همچنین باعث
رشد جنین
درمان آکنه
تقویت بینایی
کنترل فشار خون
و تقویت سیستم ایمنی میشود
زردالوبه خاطر دارا بودن پتاسیم در جلوگیری از سکته بسیار موثر است. همچنین باعث
رشد جنین
درمان آکنه
تقویت بینایی
کنترل فشار خون
و تقویت سیستم ایمنی میشود
@zhuanchannel
میگویند وقتی کلاغی میمیرد، بقیه کلاغها دنبال علت مردنش میگردند که مبادا دیگری، به همان مرگ دچار شود.
کلاغها یاد گرفتهاند با هم حرف بزنند. یاد گرفتهاند به اشتراک بگذارند. یاد گرفته اند رفیق بمانند در خوشی و ناخوشی.
با همان قارقار ساده که انگار همیشه یکجور است به گوشما.
آن وقت ما، این همه کلمه داریم، این همه زبان، و بیش از هفت میلیارد آدم و اینطور مردهایم؟
اینگونه جنازههای متحرک بیرحم و کور، که انگار دیگر قرار نیست قلب هم را ببینیم و دست افتادهها را بگیریم و کمی، فقط کمی مهربانتر باشیم.
من عاشق این ترکیب واژگانم با آن صدای طوفانی ضبط شده بر نوارهای قدیمی، که فریاد میکشید
«ای علمای ایران. من احساس خطر میکنم.»
من احساس خطر میکنم از این بیمهریها.
از این چسبها و برچسبها که عادت کردهایم تف کنیم روی هم. کی رحم از ما رفته؟ و انصاف؟ و لبخند؟
کی به ما گفت اول جیب خودت را پرکن. خانواده و فامیلت را بچسب، به فکر دنیات باش و گور بابای بقیه؟
من به دکترم گفتهام آقا من از راه رفتن توی خیابان میترسم.
چون خیلی از ما، بو میدهیم. بوی تعفن.
مثلن دختری که مانتوی سبز جلو باز دارد، هشت سال پیش، با کلام کسی که دوستش نداشته، مرده.
بقال محل ما، دکان و شکمش بزرگتر شده، اما خودش بیست سال پیش از رحمت خدا رفته.
صورتش پر از کرمهای سیاه و قهوهای است؛ وقتی میگوید چطوری آقای نویسنده؟
و تنماهی یکسال پیش را با قیمت امروز میفروشد چون دلار کشیده بالا، و فرداها ناچارست خودش همین تن را گرانتر بخرد و گرنه باید کرکره دکانش را بکشد پایین
بعد، از بالا تا پایین مملکت را میدوزد بههم، بیآنکه به تصویر خودش نگاه کند.
بیآنکه بداند چند کرم خونی لای سبیلش است. بیآنکه حتا گمان ببرد به اینکه جامعه، ماییم.
همین هزارتومن کرایهی اضافه است.
همین تکهی سوخته نان است. همین کلمات من است.
دکتر میگوید برو مسافرت پسر جون.
به این چیزها فکر نکن. قرصهاتو دوتا بخور.
شبها برایم جوک میفرستد و مینویسد:
مگر گفتهاند مملکت را تو بسازی؟
میگویم تک تک آدمها مهمند. ما باید جمع شویم دور هم. حرف بزنیم. یا مسیح باشیم و مردههامان را زنده کنیم یا به گور بخوابانیمشان به شهادتینی، حمد و سورهای.
مینویسد باز که شروع کردی.
و بعد کلیپی برایم میفرستد که فینگیلی آمریکا، با دو استیکر لبخند و میگوید کمتر فلسفه بخون. قرصهاتم بکن سه تا....
پ.ن:جالبه که ما در هجوم سیل آسای خبر بد گیر افتادیم و اوناییکه مسئولن نه تنها هیچ کاری نمیکنن بلکه هر روز به خبرای بد اضافه میکنن. این دشمنی تون با شادی و نشاط و آزادی جوانها رو کنار بذارید. خیلی دیگه داره رفتارا اذیت کننده میشه
#مرتضی_برزگر
@MortezaBarzegarNotes
میگویند وقتی کلاغی میمیرد، بقیه کلاغها دنبال علت مردنش میگردند که مبادا دیگری، به همان مرگ دچار شود.
کلاغها یاد گرفتهاند با هم حرف بزنند. یاد گرفتهاند به اشتراک بگذارند. یاد گرفته اند رفیق بمانند در خوشی و ناخوشی.
با همان قارقار ساده که انگار همیشه یکجور است به گوشما.
آن وقت ما، این همه کلمه داریم، این همه زبان، و بیش از هفت میلیارد آدم و اینطور مردهایم؟
اینگونه جنازههای متحرک بیرحم و کور، که انگار دیگر قرار نیست قلب هم را ببینیم و دست افتادهها را بگیریم و کمی، فقط کمی مهربانتر باشیم.
من عاشق این ترکیب واژگانم با آن صدای طوفانی ضبط شده بر نوارهای قدیمی، که فریاد میکشید
«ای علمای ایران. من احساس خطر میکنم.»
من احساس خطر میکنم از این بیمهریها.
از این چسبها و برچسبها که عادت کردهایم تف کنیم روی هم. کی رحم از ما رفته؟ و انصاف؟ و لبخند؟
کی به ما گفت اول جیب خودت را پرکن. خانواده و فامیلت را بچسب، به فکر دنیات باش و گور بابای بقیه؟
من به دکترم گفتهام آقا من از راه رفتن توی خیابان میترسم.
چون خیلی از ما، بو میدهیم. بوی تعفن.
مثلن دختری که مانتوی سبز جلو باز دارد، هشت سال پیش، با کلام کسی که دوستش نداشته، مرده.
بقال محل ما، دکان و شکمش بزرگتر شده، اما خودش بیست سال پیش از رحمت خدا رفته.
صورتش پر از کرمهای سیاه و قهوهای است؛ وقتی میگوید چطوری آقای نویسنده؟
و تنماهی یکسال پیش را با قیمت امروز میفروشد چون دلار کشیده بالا، و فرداها ناچارست خودش همین تن را گرانتر بخرد و گرنه باید کرکره دکانش را بکشد پایین
بعد، از بالا تا پایین مملکت را میدوزد بههم، بیآنکه به تصویر خودش نگاه کند.
بیآنکه بداند چند کرم خونی لای سبیلش است. بیآنکه حتا گمان ببرد به اینکه جامعه، ماییم.
همین هزارتومن کرایهی اضافه است.
همین تکهی سوخته نان است. همین کلمات من است.
دکتر میگوید برو مسافرت پسر جون.
به این چیزها فکر نکن. قرصهاتو دوتا بخور.
شبها برایم جوک میفرستد و مینویسد:
مگر گفتهاند مملکت را تو بسازی؟
میگویم تک تک آدمها مهمند. ما باید جمع شویم دور هم. حرف بزنیم. یا مسیح باشیم و مردههامان را زنده کنیم یا به گور بخوابانیمشان به شهادتینی، حمد و سورهای.
مینویسد باز که شروع کردی.
و بعد کلیپی برایم میفرستد که فینگیلی آمریکا، با دو استیکر لبخند و میگوید کمتر فلسفه بخون. قرصهاتم بکن سه تا....
پ.ن:جالبه که ما در هجوم سیل آسای خبر بد گیر افتادیم و اوناییکه مسئولن نه تنها هیچ کاری نمیکنن بلکه هر روز به خبرای بد اضافه میکنن. این دشمنی تون با شادی و نشاط و آزادی جوانها رو کنار بذارید. خیلی دیگه داره رفتارا اذیت کننده میشه
#مرتضی_برزگر
@MortezaBarzegarNotes
@zhuanchannel
تخمه ی هندوانه بخوردید.زیراکرم معده و روده را از بین میبرد و از پوکی استخوان جلوگیری میکند
تخمه ی هندوانه بخوردید.زیراکرم معده و روده را از بین میبرد و از پوکی استخوان جلوگیری میکند
@zhuanchannel
این یه کمپین جالبه اگر دوست داشتین منتشر کنید تا این رسم کاملا برچیده شه:
کمپین تحریم غذاخوردن درمراسم ختم:
هموطن گرامی بیایید با هم یک رسم غلط را در جامعه ریشه کن کنیم، در روایات دینی و احاديث آمده همسایه ها و فاميلها تا چند روز در منزل خود غذا پخته و برای خانواده عزادار ببرند که متاسفانه در جامعه ما به این شکل اشتباه تغییر یافته که خانواده عزادار علاوه بر غم و غصه فقدان عزیز از دست رفته ، همزمان باید به فکر تدارک پذیرایی از مهمان ها هم باشند که با وضعیت اقتصادی فعلی برای بسیاری از خانواده ها بار مضاعفی است که باید در آن شرایط بحرانی به دوش بکشند
حتی اگر مشکل مالی هم نداشته باشند بار روانی تدارک دیدن و آبرومند ظاهر شدن در انظار هم در آن شرایط یک بار اضافه است، علاوه بر این از نظر انرژیک، خوردن غذایی که با این شرایط روحی و گاهی هم با نارضایتی، تدارک دیده شده ، برای سلامتی می تواند مضر باشد.
با نخوردن غذا در این مراسم، به تدریج این قضیه عمومیت پیدا می کند و انگیزه تدارک غذای مراسم ترحیم کاهش یافته و به مرور این رسم برچیده می شود و دعای خیر خانواده ای که مشکل مالی دارد شامل حال خواهد بود.
خدا را شکر سطح سواد جامعه آنقدر بالا رفته که تقریبا همه می دانند که روح فرد متوفی به انرژی معنوی دعا نیاز دارد نه غذا، چون دنیای بعد از مرگ با دنیای فیزیکی ما متفاوت است.
از خودمان شروع کرده ، و آن را تبدیل به یک فرهنگ کنیم... ان شاء الله
#ناشناس
این یه کمپین جالبه اگر دوست داشتین منتشر کنید تا این رسم کاملا برچیده شه:
کمپین تحریم غذاخوردن درمراسم ختم:
هموطن گرامی بیایید با هم یک رسم غلط را در جامعه ریشه کن کنیم، در روایات دینی و احاديث آمده همسایه ها و فاميلها تا چند روز در منزل خود غذا پخته و برای خانواده عزادار ببرند که متاسفانه در جامعه ما به این شکل اشتباه تغییر یافته که خانواده عزادار علاوه بر غم و غصه فقدان عزیز از دست رفته ، همزمان باید به فکر تدارک پذیرایی از مهمان ها هم باشند که با وضعیت اقتصادی فعلی برای بسیاری از خانواده ها بار مضاعفی است که باید در آن شرایط بحرانی به دوش بکشند
حتی اگر مشکل مالی هم نداشته باشند بار روانی تدارک دیدن و آبرومند ظاهر شدن در انظار هم در آن شرایط یک بار اضافه است، علاوه بر این از نظر انرژیک، خوردن غذایی که با این شرایط روحی و گاهی هم با نارضایتی، تدارک دیده شده ، برای سلامتی می تواند مضر باشد.
با نخوردن غذا در این مراسم، به تدریج این قضیه عمومیت پیدا می کند و انگیزه تدارک غذای مراسم ترحیم کاهش یافته و به مرور این رسم برچیده می شود و دعای خیر خانواده ای که مشکل مالی دارد شامل حال خواهد بود.
خدا را شکر سطح سواد جامعه آنقدر بالا رفته که تقریبا همه می دانند که روح فرد متوفی به انرژی معنوی دعا نیاز دارد نه غذا، چون دنیای بعد از مرگ با دنیای فیزیکی ما متفاوت است.
از خودمان شروع کرده ، و آن را تبدیل به یک فرهنگ کنیم... ان شاء الله
#ناشناس
شگفت انگیز ترین سنگ های کویر ایران ، با کیفیت بالای تراش دست ایرانی در گالری دُردانه تراش (دُرتاش) :
https://t.me/joinchat/AAAAAD8CTwn9cdOolKgGdw
https://t.me/joinchat/AAAAAD8CTwn9cdOolKgGdw
@zhuanchannel
صف تلفن دهه 50
بعد یکی حرفش طول میکشید با سکه میزدی رو شیشه میگفتی بسه دیگه مردم تو صفن :))
#نوستالژی
صف تلفن دهه 50
بعد یکی حرفش طول میکشید با سکه میزدی رو شیشه میگفتی بسه دیگه مردم تو صفن :))
#نوستالژی
@zhuanchannel
آموزش اعتراض مسالمتآمیز در مدرسه!
در روزهای ابتدایی مهاجرت مدتی به دنبال مدرسه ابتدایی مناسب
برای فرزندم بودم. در جریان بازدید از یکی از مدارس دیدم دو گروه
متمایز از دانشآموزان حدود ده ساله در حیاط مدرسه در حال هل دادن و
بحث و کشمکش با همدیگر بودند.
از بی نظمی حاصله تعجب کردم و به مدیر مدرسه نگرانی
خود را از تاثیر وجود چنین فضایی بر فرزندم مطرح کردم.
مدیر مدرسه پاسخ داد: صحنهای که مشاهده کردید بخشی از درس "
چگونگی انجام اعتراض مدنی مسالمت آمیز" است .
دوباره نگاه کردم دیدم گروهی از دانشآموزان نقش مردم معترض و گروه دیگر نقش پلیس را بازی میکردند که سعی میکردند با اعمال کمترین خشونت معترضین را در محدوده قانونی خود کنترل کنند.
بدین ترتیب دانش آموزان یاد می گیرند که انجام اعتراض مسالمت
آمیز، از حقوق آنهاست، بدون اینکه امنیت آنها به خطر افتد یا امنیت
دیگران را به خطر اندازند_هلند
#شما_فرستادین
پ.ن:برای کوچکترین چیزها از بچگی برنامه ریزی میکنن. واقعا دنیا و اخرتشون بهشته. حقشونم هست.
آموزش اعتراض مسالمتآمیز در مدرسه!
در روزهای ابتدایی مهاجرت مدتی به دنبال مدرسه ابتدایی مناسب
برای فرزندم بودم. در جریان بازدید از یکی از مدارس دیدم دو گروه
متمایز از دانشآموزان حدود ده ساله در حیاط مدرسه در حال هل دادن و
بحث و کشمکش با همدیگر بودند.
از بی نظمی حاصله تعجب کردم و به مدیر مدرسه نگرانی
خود را از تاثیر وجود چنین فضایی بر فرزندم مطرح کردم.
مدیر مدرسه پاسخ داد: صحنهای که مشاهده کردید بخشی از درس "
چگونگی انجام اعتراض مدنی مسالمت آمیز" است .
دوباره نگاه کردم دیدم گروهی از دانشآموزان نقش مردم معترض و گروه دیگر نقش پلیس را بازی میکردند که سعی میکردند با اعمال کمترین خشونت معترضین را در محدوده قانونی خود کنترل کنند.
بدین ترتیب دانش آموزان یاد می گیرند که انجام اعتراض مسالمت
آمیز، از حقوق آنهاست، بدون اینکه امنیت آنها به خطر افتد یا امنیت
دیگران را به خطر اندازند_هلند
#شما_فرستادین
پ.ن:برای کوچکترین چیزها از بچگی برنامه ریزی میکنن. واقعا دنیا و اخرتشون بهشته. حقشونم هست.
@zhuanchannel
رفتارهایی كه اگر 21 روز انجام دهید و به آن عادت کنید در زندگیتان معجزه میکند:
با ملايمت سخن بگوئيد
عمیق نفس بكشيد
شیک لباس بپوشيد
صبورانه كار كنيد.
مودبانه رفتار كنيد
همواره مقداری پس انداز كنيد
عاقلانه غذا بخوريد
کافی بخوابيد
جسورعمل كنيد
خلاق بينديشيد
صادقانه عشق بورزید
هوشمندانه خرج كنيد
رفتارهایی كه اگر 21 روز انجام دهید و به آن عادت کنید در زندگیتان معجزه میکند:
با ملايمت سخن بگوئيد
عمیق نفس بكشيد
شیک لباس بپوشيد
صبورانه كار كنيد.
مودبانه رفتار كنيد
همواره مقداری پس انداز كنيد
عاقلانه غذا بخوريد
کافی بخوابيد
جسورعمل كنيد
خلاق بينديشيد
صادقانه عشق بورزید
هوشمندانه خرج كنيد