♦️درد دلی با بچه های مذهبی پیرامون سرخوردگی ناشی از شکست اخیر
واقعیت اینه که نتیجه انتخابات خیلی ها رو دچار شوک کرد.
همه این ناراحتی های بچه های مذهبی ارزشمنده و از روی دغدغه شونه. این واقعا قابل احترامه.
اما اونا نباید از ریشه ی این شکست های متوالی غافل بشن.
باید دلایل فاصله گرفتن غالب مردم از خودشون رو واکاوی کنن.
با متهم کردن مردم بابت رایشون و نابالغ و کم فهم خطاب کردنشون، و یا حتی کوفی و ناسپاس خطاب کردنشون، فقط خودمون رو ارضا می کنیم.
باید بشینیم ببینیم چی شد که این شد. تفکر بزرگان جریان اصولگرایی که بدنه امت حزب الله رو مدتهاست به خدمت خودشون گرفتن، چه تفاوت بنیادینی با آرمانهای انقلاب داره.
مردم از این آرمانها زده نشدن. مردم از مدعیان این آرمانها خسته شدن. و به قول خودشون بین بد و بدتر، روحانی رو انتخاب کردن.
جریان حزب الله تو سال 76 شکست سختی از خاتمی خورد چون خاتمی، هرچند فریبکارانه، حرف مردم رو زد: آزادی!
شعاری که حزب اللهیا تو دوره هاشمی ازش غافل شده بودن و به جای اعتراض به خفقان دوره هاشمی، توجیه کننده وضع موجود بودن و از هاشمی دفاع می کردن.
امت حزب الله صادق و مخلص و دلسوزن
ولی دچار سران معتمدی شدند که از این امت بعنوان پیاده نظام سیاست بازی های خودشون دارن استفاده می کنن
یه روز اونا رو تهییج می کنن علیه این، یه روز علیه اون. بلکه از قِبَلِ این تقابلها، خودشون به قدرت برسن، و خدا رو شکر که تا حالا نرسیدن.
اما نگرانی من اینه که شکست این افراد قدرتطلب، شکست حزب الله تلقی بشه و بدتر اینکه خود حزب الله هم این رو شکست خودش تلقی کنه و از آرمانهاش عقب نشینی کنه
توده ی مردم میرن به خاتمی رای میدن، بعدش احمدی، بعدش روحانی!
توده ای که ضدانقلاب نیستن، فقط حرف هایی دارن که شنیده نمی شه. حرف هاشون از دل آرمان های انقلاب برمیاد ولی سران حزب الله مدتهاست این آرمانها رو تفسیر به رای کردن
خلاصه اینکه مردم از آرمان های انقلاب خسته نشدن فقط از مفسرین این آرمانها به ستوه اومدن و انتخابات تنها جاییه که می تونن ابراز مخالفت کنن
حالا همه اینا رو گفتم که بگم مردم بد نشدن. این حزب الله است که باید خودشو رفرش کنه و ببینه اسیر کدوم بند شده که مردم نمی پسندنش.
بی تعارف بگم، مردم جنس شناس شدن. می فهمن کاندیدایی که داره به اسم حزب اللهی و انقلابی بهشون قالب میشه، فیک و جعلیه.
کاش این انتخابات نقطه عطفی بشه برای بازشناسی و بازخوانی آرمانهای انقلاب توسط حزب الله.
حزب الله باید پوست بندازه، قبل از اینکه به یه پوسته خشک تبدیل بشه.
حزب الله باید دوباره به جایگاه هدایتگر و طغیانگر خودش برگرده.
هدایتگر مردم بسمت طغیان علیه اشرافیت و الیگارشی حاکم شده بر نظام.
حتی اگه به قیمت تکفیر شدنش از ناحیه سران حزب الله بینجامه.
@zeddezogh
واقعیت اینه که نتیجه انتخابات خیلی ها رو دچار شوک کرد.
همه این ناراحتی های بچه های مذهبی ارزشمنده و از روی دغدغه شونه. این واقعا قابل احترامه.
اما اونا نباید از ریشه ی این شکست های متوالی غافل بشن.
باید دلایل فاصله گرفتن غالب مردم از خودشون رو واکاوی کنن.
با متهم کردن مردم بابت رایشون و نابالغ و کم فهم خطاب کردنشون، و یا حتی کوفی و ناسپاس خطاب کردنشون، فقط خودمون رو ارضا می کنیم.
باید بشینیم ببینیم چی شد که این شد. تفکر بزرگان جریان اصولگرایی که بدنه امت حزب الله رو مدتهاست به خدمت خودشون گرفتن، چه تفاوت بنیادینی با آرمانهای انقلاب داره.
مردم از این آرمانها زده نشدن. مردم از مدعیان این آرمانها خسته شدن. و به قول خودشون بین بد و بدتر، روحانی رو انتخاب کردن.
جریان حزب الله تو سال 76 شکست سختی از خاتمی خورد چون خاتمی، هرچند فریبکارانه، حرف مردم رو زد: آزادی!
شعاری که حزب اللهیا تو دوره هاشمی ازش غافل شده بودن و به جای اعتراض به خفقان دوره هاشمی، توجیه کننده وضع موجود بودن و از هاشمی دفاع می کردن.
امت حزب الله صادق و مخلص و دلسوزن
ولی دچار سران معتمدی شدند که از این امت بعنوان پیاده نظام سیاست بازی های خودشون دارن استفاده می کنن
یه روز اونا رو تهییج می کنن علیه این، یه روز علیه اون. بلکه از قِبَلِ این تقابلها، خودشون به قدرت برسن، و خدا رو شکر که تا حالا نرسیدن.
اما نگرانی من اینه که شکست این افراد قدرتطلب، شکست حزب الله تلقی بشه و بدتر اینکه خود حزب الله هم این رو شکست خودش تلقی کنه و از آرمانهاش عقب نشینی کنه
توده ی مردم میرن به خاتمی رای میدن، بعدش احمدی، بعدش روحانی!
توده ای که ضدانقلاب نیستن، فقط حرف هایی دارن که شنیده نمی شه. حرف هاشون از دل آرمان های انقلاب برمیاد ولی سران حزب الله مدتهاست این آرمانها رو تفسیر به رای کردن
خلاصه اینکه مردم از آرمان های انقلاب خسته نشدن فقط از مفسرین این آرمانها به ستوه اومدن و انتخابات تنها جاییه که می تونن ابراز مخالفت کنن
حالا همه اینا رو گفتم که بگم مردم بد نشدن. این حزب الله است که باید خودشو رفرش کنه و ببینه اسیر کدوم بند شده که مردم نمی پسندنش.
بی تعارف بگم، مردم جنس شناس شدن. می فهمن کاندیدایی که داره به اسم حزب اللهی و انقلابی بهشون قالب میشه، فیک و جعلیه.
کاش این انتخابات نقطه عطفی بشه برای بازشناسی و بازخوانی آرمانهای انقلاب توسط حزب الله.
حزب الله باید پوست بندازه، قبل از اینکه به یه پوسته خشک تبدیل بشه.
حزب الله باید دوباره به جایگاه هدایتگر و طغیانگر خودش برگرده.
هدایتگر مردم بسمت طغیان علیه اشرافیت و الیگارشی حاکم شده بر نظام.
حتی اگه به قیمت تکفیر شدنش از ناحیه سران حزب الله بینجامه.
@zeddezogh
دِ آخه نالوطی!
اینا با ما قرارداد بستن!
گفتن شما خون بدین
به ما قدرت بدین
ما بهتون استقلال میدیم
آزادی میدیم
جمهوری اسلامی میدیم!
ما خون دادیم
بهشون قدرت دادیم
جمهوری اسلامی اومد
استقلال اومد
آزادی اومد
بعد دوباره استقلال رفت
آزادی رفت
ولی جمهوری اسلامی موند
بدون استقلال
بدون آزادی
حالا ما چی میخوایم؟
خونی که رفته که برنمیگرده
لااقل قرارداد فسخ بشه و پهلوی برگرده!
@zeddezogh
goo.gl/7Z8VZr
اینا با ما قرارداد بستن!
گفتن شما خون بدین
به ما قدرت بدین
ما بهتون استقلال میدیم
آزادی میدیم
جمهوری اسلامی میدیم!
ما خون دادیم
بهشون قدرت دادیم
جمهوری اسلامی اومد
استقلال اومد
آزادی اومد
بعد دوباره استقلال رفت
آزادی رفت
ولی جمهوری اسلامی موند
بدون استقلال
بدون آزادی
حالا ما چی میخوایم؟
خونی که رفته که برنمیگرده
لااقل قرارداد فسخ بشه و پهلوی برگرده!
@zeddezogh
goo.gl/7Z8VZr
📝 ظلمِ خوب، ظلمِ بد
گاهی شنیدن خبر ظلمی، خون آدم رو به جوش میاره و فریادش رو به هوا می بره.
این اتفاق معمولا موقعیه که ظالم، دشمن حساب می شه و مظلوم دوست.
اما وای به روزی که جای دوست و دشمن در جمله بالا عوض بشه.
ینی دوست، ظالم باشه و دشمن مظلوم. اینجا که میرسه ندایی از درون میگه که خب ظلم همیشه هم بد نیست! گاهی برای دفع ظلم دشمن، لازمه که بهش ظلم کرد!
این چه منطقیه که باهاش ظلم رو تئوریزه می کنیم؟؟ حالا بگذریم از اینکه چقدر تشخیص مون در شناسایی دوست و دشمن درست بوده...
برادر من اگه شنیدی شلاق جمهوری اسلامی رو تن نحیف کارگرهای معدن آق دره نشست، سکوت مصلحتی نکن!
سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر زندانی شدن منصور نظری انقلابی، بجرم افشای فساد دستگاه قضا
سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر زندانی شدن یاشار سلطانی اصلاحطلب، بجرم افشای فساد شهرداری
سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر زندانی شدن عبدالرضا داوری احمدی نژادی بجرم کامنت هایی که دیگران تو فیسبوکش گذاشتن
حتی سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر قتل ستار بهشتی جنبش سبزی در بازداشتگاه بجرم وبلاگ نویسی
و البته سکوت هم نکن در برابر ظلم جنبش سبز به رای 25 میلیون ایرانی
و البته حصر چند محصور، بدون تشکیل دادگاه و محاکمه و صدور حکم
و البته ظلم یک دولت با اقلیتی از اشراف، به ذخیره نفت نسل های آینده ملت ایران
و امروز هم ظلم یک قوه به حمید بقایی با 225 روز حبس انفرادی بدون وجود ادله کافی برای محاکمه
و . . . .
هر کدوم از این مظالم به مثابه تبری بر کمر عدالت فرود میاد و رمق جمهوری اسلامی رو برای زمینه سازی حکومت جهانی منجی میگیره.
برادر انقلابی! اعتراض به ظلم نظام، ضربه به نظام نیست. این وقوع ظلمه که ضربه به نظامه.
ظلم، خوب و بد نداره. ظلم، تضاد شدیدی با فطرت داره. اگه می بینی ظلم رو دسته بندی می کنی، باید فطرت خودت رو ریست فکتوری کنی!
جمهوری اسلامی بر اساس میل فطری انسان به عدالت و آزادی بنا شد که از ارکان انقلاب اسلامیه. اگه می بینی داره از این ارکان فاصله می گیره، فریاد بزن! نذار این اتفاق بیفته! و اگه این اتفاق افتاده بیشتر فریاد بزن! با ضجه فریاد بزن!
و در یک کلام :
از سر محبتت به انقلاب اسلامی، بر سر جمهوری اسلامی فریاد بزن!!
t.me/zeddezogh
گاهی شنیدن خبر ظلمی، خون آدم رو به جوش میاره و فریادش رو به هوا می بره.
این اتفاق معمولا موقعیه که ظالم، دشمن حساب می شه و مظلوم دوست.
اما وای به روزی که جای دوست و دشمن در جمله بالا عوض بشه.
ینی دوست، ظالم باشه و دشمن مظلوم. اینجا که میرسه ندایی از درون میگه که خب ظلم همیشه هم بد نیست! گاهی برای دفع ظلم دشمن، لازمه که بهش ظلم کرد!
این چه منطقیه که باهاش ظلم رو تئوریزه می کنیم؟؟ حالا بگذریم از اینکه چقدر تشخیص مون در شناسایی دوست و دشمن درست بوده...
برادر من اگه شنیدی شلاق جمهوری اسلامی رو تن نحیف کارگرهای معدن آق دره نشست، سکوت مصلحتی نکن!
سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر زندانی شدن منصور نظری انقلابی، بجرم افشای فساد دستگاه قضا
سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر زندانی شدن یاشار سلطانی اصلاحطلب، بجرم افشای فساد شهرداری
سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر زندانی شدن عبدالرضا داوری احمدی نژادی بجرم کامنت هایی که دیگران تو فیسبوکش گذاشتن
حتی سکوت مصلحتی نکن در برابر شنیدن خبر قتل ستار بهشتی جنبش سبزی در بازداشتگاه بجرم وبلاگ نویسی
و البته سکوت هم نکن در برابر ظلم جنبش سبز به رای 25 میلیون ایرانی
و البته حصر چند محصور، بدون تشکیل دادگاه و محاکمه و صدور حکم
و البته ظلم یک دولت با اقلیتی از اشراف، به ذخیره نفت نسل های آینده ملت ایران
و امروز هم ظلم یک قوه به حمید بقایی با 225 روز حبس انفرادی بدون وجود ادله کافی برای محاکمه
و . . . .
هر کدوم از این مظالم به مثابه تبری بر کمر عدالت فرود میاد و رمق جمهوری اسلامی رو برای زمینه سازی حکومت جهانی منجی میگیره.
برادر انقلابی! اعتراض به ظلم نظام، ضربه به نظام نیست. این وقوع ظلمه که ضربه به نظامه.
ظلم، خوب و بد نداره. ظلم، تضاد شدیدی با فطرت داره. اگه می بینی ظلم رو دسته بندی می کنی، باید فطرت خودت رو ریست فکتوری کنی!
جمهوری اسلامی بر اساس میل فطری انسان به عدالت و آزادی بنا شد که از ارکان انقلاب اسلامیه. اگه می بینی داره از این ارکان فاصله می گیره، فریاد بزن! نذار این اتفاق بیفته! و اگه این اتفاق افتاده بیشتر فریاد بزن! با ضجه فریاد بزن!
و در یک کلام :
از سر محبتت به انقلاب اسلامی، بر سر جمهوری اسلامی فریاد بزن!!
t.me/zeddezogh
Telegram
ضد ذوق
ما #منحرف نشده‌ایم. ما #متوجه شده‌ایم!
@zeddezogh
یادداشت های یک پلاکاردچیِ بازنشسته، که روزگاری اندکی امید داشت...
اکانت توئیتر :
https://twitter.com/zeddezogh?s=09
@zeddezogh
یادداشت های یک پلاکاردچیِ بازنشسته، که روزگاری اندکی امید داشت...
اکانت توئیتر :
https://twitter.com/zeddezogh?s=09
📝 استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی!
یاد این شعار زیبای انقلاب بخیر که جمهوری اسلامی را ملقمه ای از استقلال و آزادی می دانست. آن روزها مردم چه زیبا و خلاصه، خواسته های خود را با مشت های گره کرده فریاد زدند و با خون خود شرایط تحقق آن را فراهم کردند.
اما این روزها، احزاب این دو گوهر ناب انقلاب را به تاراج برده اند تا لنگر قدرتشان بیش از پیش در قلب ملت فرو برود. حزب چپ با پرچم اصلاحطلبی به جان استقلال کشور افتاده و حزب راست با پرچم اصولگرایی تیشه بر آزادی ملت می زند.
چهل سال می گذرد و در خلاء نسبی استقلال و آزادی، روح انقلاب در حال جدا شدن از پیکر جمهوری اسلامی است. چهل سالگی زمان مرگ نیست ولی سرطان، سن و سال نمی شناسد.
شعار انقلاب یعنی استقلال و آزادی، فرمول اکسیر جاودانگی بود. اکسیری که حیات نظام را تا ظهور منجی تضمین می کرد. استقلال یعنی قطع وابستگی و اعتماد به بیگانه و آزادی یعنی دلبستگی و اعتقاد به مردم.
بدون این دو اصل، حکومت مجبور است برای استمرار حیات خود، بیگانه را راضی کند و مردم را ساکت. اینگونه می شود که به دشمن باج می دهد و مردمش را تخدیر و سرکوب می کند.
تقسیم کار هم روشن است. احزاب، جنگ زرگری راه می اندازند و رسانه ها، با هیجان پوشش می دهند. افکار عمومی را سرگرم می کنند و برای خود بدنه اجتماعی می تراشند. در گیرودار دعواها، دیگر این بدنه اجتماعی از حقوق زائل شده خود سوال نخواهد کرد. هرکه هم فریب این نمایشنامه را نخورد، به مدد رسانه هایشان برچسب بارانش می کنند یا به چماق قهریه دچارش می کنند.
اما امروز از صاحبان انقلاب، نسل جدیدی متولد شده که روزی به خونخواهی خون های رفته ی پدرانشان در انقلاب اسلامی، بساط قدرتطلبان را درهم می پیچند و گوهر ناب استقلال و آزادی را به جمهوری عزیز اسلامی برمیگردانند!
@zeddezogh
یاد این شعار زیبای انقلاب بخیر که جمهوری اسلامی را ملقمه ای از استقلال و آزادی می دانست. آن روزها مردم چه زیبا و خلاصه، خواسته های خود را با مشت های گره کرده فریاد زدند و با خون خود شرایط تحقق آن را فراهم کردند.
اما این روزها، احزاب این دو گوهر ناب انقلاب را به تاراج برده اند تا لنگر قدرتشان بیش از پیش در قلب ملت فرو برود. حزب چپ با پرچم اصلاحطلبی به جان استقلال کشور افتاده و حزب راست با پرچم اصولگرایی تیشه بر آزادی ملت می زند.
چهل سال می گذرد و در خلاء نسبی استقلال و آزادی، روح انقلاب در حال جدا شدن از پیکر جمهوری اسلامی است. چهل سالگی زمان مرگ نیست ولی سرطان، سن و سال نمی شناسد.
شعار انقلاب یعنی استقلال و آزادی، فرمول اکسیر جاودانگی بود. اکسیری که حیات نظام را تا ظهور منجی تضمین می کرد. استقلال یعنی قطع وابستگی و اعتماد به بیگانه و آزادی یعنی دلبستگی و اعتقاد به مردم.
بدون این دو اصل، حکومت مجبور است برای استمرار حیات خود، بیگانه را راضی کند و مردم را ساکت. اینگونه می شود که به دشمن باج می دهد و مردمش را تخدیر و سرکوب می کند.
تقسیم کار هم روشن است. احزاب، جنگ زرگری راه می اندازند و رسانه ها، با هیجان پوشش می دهند. افکار عمومی را سرگرم می کنند و برای خود بدنه اجتماعی می تراشند. در گیرودار دعواها، دیگر این بدنه اجتماعی از حقوق زائل شده خود سوال نخواهد کرد. هرکه هم فریب این نمایشنامه را نخورد، به مدد رسانه هایشان برچسب بارانش می کنند یا به چماق قهریه دچارش می کنند.
اما امروز از صاحبان انقلاب، نسل جدیدی متولد شده که روزی به خونخواهی خون های رفته ی پدرانشان در انقلاب اسلامی، بساط قدرتطلبان را درهم می پیچند و گوهر ناب استقلال و آزادی را به جمهوری عزیز اسلامی برمیگردانند!
@zeddezogh
#معرفی_کتاب
(بازنشر بمناسبت سالروز پذیرفتن قطعنامه 598)
🔴 نزدیک به سه دهه از پذیرش قطعنامه 598 توسط امام خمینی میگذره و هنوز ابعاد ناشناخته ای از چگونگی تغییر مواضع ایشون در اواخر جنگ بجا مونده. امامی که تا کمتر از یک ماه قبل از اتمام جنگ، حرف از جنگ تا رفع فتنه و سقوط صدام میزد و تا چند هفته قبل از قبول قطعنامه، موضعی بشدت انقلابی و سازش ناپذیردر برابر دشمن داشت، چطور به یکباره به تعبیر خودش مجبور به نوشیدن جام زهر میشه...
و البته امید داره که در آینده، اونچه که بر ایشون گذشت برای مردم و تاریخ روشن بشه...
اما هنوز برای ما سواله که تو اون دوران چی به امام امت گذشت و نقش خواص جامعه در این اتفاق چی بود؟ خواصی که در عین صمیمیت با امام و مدعی خط امام بودن، می تونن به امام تحمیل کنند و تحمیلی به تلخی زهر...
🔴 این مسئله زمانی مهم و حیاتی جلوه می کنه که بدونیم اتفاقی که تابستان سال 67 افتاد اولین و آخرین در تاریخ نبود و غفلت در هر دوره ای می تونه هر چیزی رو به امام تحمیل کنه... قضیه حَکمیت به امیرالمومنین تحمیل میشه و صلح با معاویه به امام مجتبی. و هر دو اینها ناشی از ناآگاهی مردم نسبت به خیانت خواص جامعست که باعث تنهایی امام و نهایتا عقب نشینی از مواضعش میشه. و متاسفانه این تراژدی هنوز ادامه داره...
🔴 کتاب «راز قطعنامه» گزارش تلخیه از وقایع دوران جنگ، از زمان فتح خرمشهر تا نوشیدن جام زهر که مستند به اظهارنظرها و عملکردها و خاطرات منقول از اشخاص موثر در اون دورانه. لذا هیچوقت از سوی افراد نامبرده شده در کتاب قابل تکذیب و انکار نبوده ولی نویسنده از زمان انتشار بارها مورد تهمت و توهین قرار گرفته که در ضمیمه کتاب در این باره توضیح داده شده.
🔴 خوندن این کتاب 280 صفحه ای که به همت کامران غضنفری توسط انتشارات کیهان منتشر شده به همه کسانی که دنبال دونستن بی پرده وقایع اون دوران هستن توصیه میشه.
@zeddezogh
yon.ir/eZh7M
(بازنشر بمناسبت سالروز پذیرفتن قطعنامه 598)
🔴 نزدیک به سه دهه از پذیرش قطعنامه 598 توسط امام خمینی میگذره و هنوز ابعاد ناشناخته ای از چگونگی تغییر مواضع ایشون در اواخر جنگ بجا مونده. امامی که تا کمتر از یک ماه قبل از اتمام جنگ، حرف از جنگ تا رفع فتنه و سقوط صدام میزد و تا چند هفته قبل از قبول قطعنامه، موضعی بشدت انقلابی و سازش ناپذیردر برابر دشمن داشت، چطور به یکباره به تعبیر خودش مجبور به نوشیدن جام زهر میشه...
و البته امید داره که در آینده، اونچه که بر ایشون گذشت برای مردم و تاریخ روشن بشه...
اما هنوز برای ما سواله که تو اون دوران چی به امام امت گذشت و نقش خواص جامعه در این اتفاق چی بود؟ خواصی که در عین صمیمیت با امام و مدعی خط امام بودن، می تونن به امام تحمیل کنند و تحمیلی به تلخی زهر...
🔴 این مسئله زمانی مهم و حیاتی جلوه می کنه که بدونیم اتفاقی که تابستان سال 67 افتاد اولین و آخرین در تاریخ نبود و غفلت در هر دوره ای می تونه هر چیزی رو به امام تحمیل کنه... قضیه حَکمیت به امیرالمومنین تحمیل میشه و صلح با معاویه به امام مجتبی. و هر دو اینها ناشی از ناآگاهی مردم نسبت به خیانت خواص جامعست که باعث تنهایی امام و نهایتا عقب نشینی از مواضعش میشه. و متاسفانه این تراژدی هنوز ادامه داره...
🔴 کتاب «راز قطعنامه» گزارش تلخیه از وقایع دوران جنگ، از زمان فتح خرمشهر تا نوشیدن جام زهر که مستند به اظهارنظرها و عملکردها و خاطرات منقول از اشخاص موثر در اون دورانه. لذا هیچوقت از سوی افراد نامبرده شده در کتاب قابل تکذیب و انکار نبوده ولی نویسنده از زمان انتشار بارها مورد تهمت و توهین قرار گرفته که در ضمیمه کتاب در این باره توضیح داده شده.
🔴 خوندن این کتاب 280 صفحه ای که به همت کامران غضنفری توسط انتشارات کیهان منتشر شده به همه کسانی که دنبال دونستن بی پرده وقایع اون دوران هستن توصیه میشه.
@zeddezogh
yon.ir/eZh7M
📝 اهل انقلاب! اینها ظلم نیست؟!
همه کسانی که از بغض احمدی نژاد یا از سر محافظه کاری و مصلحت اندیشی یا هر دلیل ناموجه دیگری از اعتراض به ظلم جاری در حق حمید بقایی خودداری می کنند، باید پاسخگوی مهر تاییدی که با این سکوت خود بر ظلم می زنند باشند.
🔹مسئله کاملا روشن و غیرسیاسی و بلکه انسانی است :
سال 94 است و دوسال از اتمام خدمت حمید بقایی در سمت معاون اجرایی رئیس جمهور می گذرد. بقایی با شکایت دولت، توسط وزارت اطلاعات بازداشت می شود و بخشی از منزلش پلمپ و تفتیش می شود. قبل از هرگونه محاکمه، سخنگوی قوه قضاییه نام کامل او را با عنوان کلی اتهام مالی اعلام می کند و بساط شادی دو جناح فراهم می شود.
هنوز مدارک کافی برای محاکمه بقایی تکمیل نشده. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
خرج هنگفتی می کنند تا با زیر و رو کردن اسناد نهاد ریاست جمهوری، مدرکی دال بر فساد او پیدا کنند، پیدا نمی شود. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
از نهادها می خواهند اگر مدرکی از فساد این شخص دارند بیاورند. چیزی پیدا نمی شود. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
حکم بازداشت او را تمدید می کنند. باز هم تمدید می کنند و بازهم!
بازداشتی بی سابقه و خلاف شأن انقلاب!! فردی بدون اینکه ادله کافی برای محاکمه اش وجود داشته باشد، 7.5 ماه در بازداشت نگه داشته می شود! 7.5 ماه که غالب آن هم حبس انفرادی بود و آخر هم کار به محاکمه نمی رسد! (خلاف بَیّن اصل 32 قانون اساسی)
در تاریخ 29 دی 94 با دستور رهبری به این بازداشت غیرقانونی خاتمه داده می شود و حمید بقایی با قرار کفالت (سبک ترین نوع وثیقه) آزاد می شود.
1.5 سال از آزادی بقایی می گذرد و همچنان مدرکی برای محاکمه پیدا نشده. بعد از بیش از یکسال، سخنگوی دستگاه قضا اعلام می کند که هنوز «بیگناهی» بقایی ثابت نشده! (خلاف بیّن اصل 37 قانون اساسی)
در این مدت هیچ اتفاقی جز ثبت نام او در انتخابات ریاست جمهوری نیفتاده. در تاریخ 18 تیر 96 بقایی بدون دریافت احضاریه، مجددا از درب منزلش بازداشت می شود.
قرار کفالت ناگهان به وثیقه 50 میلیارد تومانی افزایش پیدا می کند! از قرار کفالت به 50 میلیارد تومان!! بدون تغییر اتهامش!!! و بقایی بعلت ناتوانی در تامین وثیقه دوباره راهی اوین می شود.
حالا بیش از ده روز از بازداشتش می گذرد و از روز بازداشت او اعتصاب غذا کرده و خونریزی معده اش شروع شده و به بیمارستان هم متتقل نشده. هنوز مدارک برای محاکمه کافی نیست. البته هنوز شواهد برای اعتراض رسانه ها کافی نیست. هنوز وقت شکستن مصلحت ها نیست. اهل انقلاب! اینها ظلم نیست؟!
‼️دوستداران انقلاب از روی علاقه شان به انقلاب سکوت کرده اند یا ترس؟ مگر نمی بینند که در نظام قضایی جمهوری اسلامی اینطور به قانون اساسی دهن کجی می شود و به بیگناه ظلم می شود؟! آیا فقط برای اعتراض به ظلم در حق همفکرانشان از خود هزینه می کنند؟ باور کنیم دغدغه عدالتخواهی ایشان را؟!
البته این اولین بیعدالتی دستگاه قضا نیست و احکام ناعادلانه قبلی هم تاکنون نتوانسته صدای محافظه کاران را درآورد..
منصور نظری، یاشار سلطانی، میثم صفاییان، عبدالرضا داوری، ....
اسامی بالا کسانی بودند که تعلق خاطرشان به انقلاب، عیان بود. بگذریم از ظلم هایی که در حق مخالفین نظام هم شده و از ترس همنوا نشدن با دشمن، بدانها اعتراضی نشده... برادر! ظلم، ظلم است! ظلم، خطرناکترین دشمن انقلاب است!
🔸قبل از آنکه دیر شود اعتراض کنید! قبل از سوت پایان، غیرت نشان دهید و انقلاب را از مهلکه بیعدالتی نجات دهید...
@zeddezogh
همه کسانی که از بغض احمدی نژاد یا از سر محافظه کاری و مصلحت اندیشی یا هر دلیل ناموجه دیگری از اعتراض به ظلم جاری در حق حمید بقایی خودداری می کنند، باید پاسخگوی مهر تاییدی که با این سکوت خود بر ظلم می زنند باشند.
🔹مسئله کاملا روشن و غیرسیاسی و بلکه انسانی است :
سال 94 است و دوسال از اتمام خدمت حمید بقایی در سمت معاون اجرایی رئیس جمهور می گذرد. بقایی با شکایت دولت، توسط وزارت اطلاعات بازداشت می شود و بخشی از منزلش پلمپ و تفتیش می شود. قبل از هرگونه محاکمه، سخنگوی قوه قضاییه نام کامل او را با عنوان کلی اتهام مالی اعلام می کند و بساط شادی دو جناح فراهم می شود.
هنوز مدارک کافی برای محاکمه بقایی تکمیل نشده. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
خرج هنگفتی می کنند تا با زیر و رو کردن اسناد نهاد ریاست جمهوری، مدرکی دال بر فساد او پیدا کنند، پیدا نمی شود. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
از نهادها می خواهند اگر مدرکی از فساد این شخص دارند بیاورند. چیزی پیدا نمی شود. حکم بازداشت او را تمدید می کنند.
حکم بازداشت او را تمدید می کنند. باز هم تمدید می کنند و بازهم!
بازداشتی بی سابقه و خلاف شأن انقلاب!! فردی بدون اینکه ادله کافی برای محاکمه اش وجود داشته باشد، 7.5 ماه در بازداشت نگه داشته می شود! 7.5 ماه که غالب آن هم حبس انفرادی بود و آخر هم کار به محاکمه نمی رسد! (خلاف بَیّن اصل 32 قانون اساسی)
در تاریخ 29 دی 94 با دستور رهبری به این بازداشت غیرقانونی خاتمه داده می شود و حمید بقایی با قرار کفالت (سبک ترین نوع وثیقه) آزاد می شود.
1.5 سال از آزادی بقایی می گذرد و همچنان مدرکی برای محاکمه پیدا نشده. بعد از بیش از یکسال، سخنگوی دستگاه قضا اعلام می کند که هنوز «بیگناهی» بقایی ثابت نشده! (خلاف بیّن اصل 37 قانون اساسی)
در این مدت هیچ اتفاقی جز ثبت نام او در انتخابات ریاست جمهوری نیفتاده. در تاریخ 18 تیر 96 بقایی بدون دریافت احضاریه، مجددا از درب منزلش بازداشت می شود.
قرار کفالت ناگهان به وثیقه 50 میلیارد تومانی افزایش پیدا می کند! از قرار کفالت به 50 میلیارد تومان!! بدون تغییر اتهامش!!! و بقایی بعلت ناتوانی در تامین وثیقه دوباره راهی اوین می شود.
حالا بیش از ده روز از بازداشتش می گذرد و از روز بازداشت او اعتصاب غذا کرده و خونریزی معده اش شروع شده و به بیمارستان هم متتقل نشده. هنوز مدارک برای محاکمه کافی نیست. البته هنوز شواهد برای اعتراض رسانه ها کافی نیست. هنوز وقت شکستن مصلحت ها نیست. اهل انقلاب! اینها ظلم نیست؟!
‼️دوستداران انقلاب از روی علاقه شان به انقلاب سکوت کرده اند یا ترس؟ مگر نمی بینند که در نظام قضایی جمهوری اسلامی اینطور به قانون اساسی دهن کجی می شود و به بیگناه ظلم می شود؟! آیا فقط برای اعتراض به ظلم در حق همفکرانشان از خود هزینه می کنند؟ باور کنیم دغدغه عدالتخواهی ایشان را؟!
البته این اولین بیعدالتی دستگاه قضا نیست و احکام ناعادلانه قبلی هم تاکنون نتوانسته صدای محافظه کاران را درآورد..
منصور نظری، یاشار سلطانی، میثم صفاییان، عبدالرضا داوری، ....
اسامی بالا کسانی بودند که تعلق خاطرشان به انقلاب، عیان بود. بگذریم از ظلم هایی که در حق مخالفین نظام هم شده و از ترس همنوا نشدن با دشمن، بدانها اعتراضی نشده... برادر! ظلم، ظلم است! ظلم، خطرناکترین دشمن انقلاب است!
🔸قبل از آنکه دیر شود اعتراض کنید! قبل از سوت پایان، غیرت نشان دهید و انقلاب را از مهلکه بیعدالتی نجات دهید...
@zeddezogh
اگر بنا شد جمهوری اسلامی باشد اما ماها دیگر اسلامی نباشیم، حکومت اسلام نیست، این جمهوری اسلامی نمی شود. اگر بنا شد که جمهوری اسلامی باشد، پاسبان هایش اسلامی نباشند خدای نخواسته، دادگاه هایش اسلامی نباشد، وزارتخانه هایش اسلامی نباشد، این حکومت طاغوتی است به اسم اسلام، همان #طاغوت است منتها اسمش را ما عوض کردیم.
صحیفه امام - جلد 8 - صفحه 417
@zeddezogh
http://yon.ir/5Jjct
صحیفه امام - جلد 8 - صفحه 417
@zeddezogh
http://yon.ir/5Jjct
🔸 1400 سال پیش، مالک اشتر همراه با حکم زعامت مصر، نامه ای هم از امیرالمومنین(ع) دریافت کرد. ولی گویی نامه ای بود خطاب به کلیه مسئولین مسلمان در طول زمان!
البته مسئولینی که زمامداری خود را دنباله حکومت علی(ع) می دانند و نمی خواهند برچسب #طاغوت را بر پیشانی خود تحمل کنند.
کاش خواندن کامل این نامه بعنوان «مانیفست حکومت اسلامی»، از فرائض یومیه مسئولین شناخته می شد.
فرازهایی از #نامه_53 نهج البلاغه اینجا مرور می شود، بدون شرح! همراه با سکوت، تامل و #تاسف ...
🔹 كسى كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جاى بندگانش دشمن او خواهد بود، و آن را كه خدا دشمن شود، دليل او را نپذيرد، كه با خدا سر جنگ دارد، تا آنگاه كه باز گردد، يا توبه كند، و چيزى چون ستمكارى نعمت خدا را دگرگون نمى كند، و كيفر او را نزديك نمى سازد، كه خدا دعاى ستمديدگان را مى شنود و در كمين ستمكاران است.
🔹 همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزديكان) را از بين مى برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى اثر مى كند. خواصّ جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مى كنند زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضى تر، و در خواسته هايشان پافشارتر، و در عطا و بخشش ها كم سپاستر، و به هنگام منع خواسته ها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامتتر مى باشند. در صورتى كه ستون هاى استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاى ذخيره دفاعى، عموم مردم مى باشند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.
🔹 همانا ويرانى زمين به جهت تنگدستى كشاورزان است، و تنگدستى كشاورزان، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانى است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نمى گيرند.
🔹 من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بارها شنيدم كه مىفرمود: «ملّتى كه حق ناتوانان را از زورمندان، بى اضطراب و بهانه اى باز نستاند، رستگار نخواهد شد» پس درشتى و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن، و تنگ خويى و خود بزرگ بينى را از خود دور ساز تا خدا درهاى رحمت خود را به روى تو بگشايد، و تو را پاداش اطاعت ببخشايد، آنچه به مردم مى بخشى بر تو گوارا باشد، و اگر چيزى را از كسى باز مى دارى با مهربانى و پوزش خواهى همراه باشد.
🔹 بسيارى از نيازمندى هاى مردم رنجى براى تو نخواهد داشت، كه شكايت از ستم دارند يا خواستار عدالتند، يا در خريد و فروش خواهان انصافند.
🔹 همانا زمامداران را خواص و نزديكانى است كه خود خواه و چپاولگرند، و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان، و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين را واگذار مكن ، و به گونه اى با آنان رفتار كن كه قرار دادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند.
🔹 از خونريزى بپرهيز، و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق كيفر الهى را نزديك مجازات را بزرگ نمى كند، و نابودى نعمتها را سرعت نمى بخشد و زوال حكومت را نزديك نمى گرداند، و روز قيامت خداى سبحان قبل از رسيدگى اعمال بندگان، نسبت به خونهاى ناحق ريخته شده داورى خواهد كرد، پس با ريختن خونى حرام، حكومت خود را تقويت مكن. زيرا خون ناحق، پايه هاى حكومت را سست، و پست مىكند و بنياد آن را بر كنده به ديگرى منتقل سازد، و تو، نه در نزد من، و نه در پيشگاه خداوند، عذرى در خون ناحق نخواهى داشت چرا كه كيفر آن قصاص است و از آن گريزى نيست. اگر به خطا خون كسى ريختى، يا تازيانه يا شمشير، يا دستت دچار تند روى شد، - كه گاه مشتى سبب كشتن كسى مىگردد، چه رسد به بيش از آن- مبادا غرور قدرت تو را از پرداخت خونبها به بازماندگان مقتول باز دارد.
@zeddezogh
http://yon.ir/PvdXz
البته مسئولینی که زمامداری خود را دنباله حکومت علی(ع) می دانند و نمی خواهند برچسب #طاغوت را بر پیشانی خود تحمل کنند.
کاش خواندن کامل این نامه بعنوان «مانیفست حکومت اسلامی»، از فرائض یومیه مسئولین شناخته می شد.
فرازهایی از #نامه_53 نهج البلاغه اینجا مرور می شود، بدون شرح! همراه با سکوت، تامل و #تاسف ...
🔹 كسى كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جاى بندگانش دشمن او خواهد بود، و آن را كه خدا دشمن شود، دليل او را نپذيرد، كه با خدا سر جنگ دارد، تا آنگاه كه باز گردد، يا توبه كند، و چيزى چون ستمكارى نعمت خدا را دگرگون نمى كند، و كيفر او را نزديك نمى سازد، كه خدا دعاى ستمديدگان را مى شنود و در كمين ستمكاران است.
🔹 همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزديكان) را از بين مى برد، امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى اثر مى كند. خواصّ جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مى كنند زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضى تر، و در خواسته هايشان پافشارتر، و در عطا و بخشش ها كم سپاستر، و به هنگام منع خواسته ها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامتتر مى باشند. در صورتى كه ستون هاى استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاى ذخيره دفاعى، عموم مردم مى باشند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.
🔹 همانا ويرانى زمين به جهت تنگدستى كشاورزان است، و تنگدستى كشاورزان، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانى است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نمى گيرند.
🔹 من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بارها شنيدم كه مىفرمود: «ملّتى كه حق ناتوانان را از زورمندان، بى اضطراب و بهانه اى باز نستاند، رستگار نخواهد شد» پس درشتى و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن، و تنگ خويى و خود بزرگ بينى را از خود دور ساز تا خدا درهاى رحمت خود را به روى تو بگشايد، و تو را پاداش اطاعت ببخشايد، آنچه به مردم مى بخشى بر تو گوارا باشد، و اگر چيزى را از كسى باز مى دارى با مهربانى و پوزش خواهى همراه باشد.
🔹 بسيارى از نيازمندى هاى مردم رنجى براى تو نخواهد داشت، كه شكايت از ستم دارند يا خواستار عدالتند، يا در خريد و فروش خواهان انصافند.
🔹 همانا زمامداران را خواص و نزديكانى است كه خود خواه و چپاولگرند، و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان، و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين را واگذار مكن ، و به گونه اى با آنان رفتار كن كه قرار دادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند.
🔹 از خونريزى بپرهيز، و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق كيفر الهى را نزديك مجازات را بزرگ نمى كند، و نابودى نعمتها را سرعت نمى بخشد و زوال حكومت را نزديك نمى گرداند، و روز قيامت خداى سبحان قبل از رسيدگى اعمال بندگان، نسبت به خونهاى ناحق ريخته شده داورى خواهد كرد، پس با ريختن خونى حرام، حكومت خود را تقويت مكن. زيرا خون ناحق، پايه هاى حكومت را سست، و پست مىكند و بنياد آن را بر كنده به ديگرى منتقل سازد، و تو، نه در نزد من، و نه در پيشگاه خداوند، عذرى در خون ناحق نخواهى داشت چرا كه كيفر آن قصاص است و از آن گريزى نيست. اگر به خطا خون كسى ريختى، يا تازيانه يا شمشير، يا دستت دچار تند روى شد، - كه گاه مشتى سبب كشتن كسى مىگردد، چه رسد به بيش از آن- مبادا غرور قدرت تو را از پرداخت خونبها به بازماندگان مقتول باز دارد.
@zeddezogh
http://yon.ir/PvdXz
قاضی هایی که جان و مال و ناموس مردم در قبضه آنها و تحت نظر آنهاست، آنها باید توجه بکنند، دقت بکنند و ملاحظه بکنند که مبادا یک وقت یک مظلومی را آنها به اسم ظالم به حبس بیندازند یا - خدای نخواسته - به اعدام. اینها در این دنیا #مسئولیت دارند، اگر از زیر بار مسئولیت این دنیا فرار کنید، از زیربار مسئولیت خدا فرار نمی‌توانید بکنید. قاضی بر شفیر جهنم است؛ «عَلی شَفیر النَّارِ» او لب جهنم نشسته است!
صحیفه امام - جلد 16 - صفحه 413
@zeddezogh
http://yon.ir/4CCKe
صحیفه امام - جلد 16 - صفحه 413
@zeddezogh
http://yon.ir/4CCKe
📝 مشارکت سیاسی متفاوت مردمی، گمشده لابلای اخبار هدایت شده
معمولا کنشگری سیاسی مردم در مسائل سیاسی محدود به شرکت در انتخابات و راهپیمایی هاست. اما در ماه های اخیر دو نمونه مشارکت متفاوت اتفاق افتاد که در انبوه خبرهای جهت دار رسانه ها، خیلی به چشم عموم نیامد.
1️⃣ اوایل خرداد 96 بود که با تلاش دولت و همکاری دادستانی، ساختمان یک طبقه متعلق به تیم حفاظت آقای احمدی نژاد واقع در میدان 72 نارمک، تخلیه شد و محافظان در پیاده رو چادر زدند. این آوارگی چند روزی بیشتر طول نکشید که سیل واریزهای مردمی به حساب بانکی رئیس جمهور سابق، محافظانش را از این وضعیت خلاص کرد و اقامتگاهی برایشان تامین کرد. با یک فراخوان در سطح چند کانال تلگرامی و بدون مدد از رسانه های عمومی و حکومتی.
2️⃣ هجدهم تیرماه 96 بود که حمید بقایی معاون اجرایی احمدی نژاد که پس از هفت ماه بازداشت در سال 94 و عدم کشف سندی برای اثبات فسادش با قرار کفالت آزاد شده بود، ناگهان با تبدیل قرار آزادی اش به وثیقه 50 میلیارد تومانی مجددا بازداشت و با اتهام «مالی و اقتصادی» راهی دادسرای «فرهنگ و رسانه» می شود.
با فاصله کمی حسین فریدون برادر رئیس جمهور هم با همین مبلغ وثیقه بازداشت می شود اما صبح روز بعدش با تامین وثیقه توسط وزیر بهداشت آزاد می شود اما در اطرافیان حمید بقایی چنین منبعی وجود نداشت.
کمپینی برای تامین وثیقه فعال می شود و تعدادی از مردم با اسناد املاک و مستغلات خود که مجموع ارزش آنها به بیش از 300 میلیارد تومان میرسید، برای کمک به آزادی بقایی اعلام آمادگی می کنند. در روز دوم مرداد حدود 200 نفر از این داوطلبان با حضور در دادسرا، اسناد خود را بعنوان وثیقه تحویل می دهند و پس از چند روز تعلل، بقاییِ 38 کیلویی آزاد می شود.
غالب رسانه ها در مورد نحوه تامین وثیقه سکوت می کنند و صرفا از آزادی او خبر می دهند.
🔸 القصه هدف از نقل این دو ماجرا، معرفی پدیده ایست که ناشی از نوعِ محبوبیت متفاوت یک سیاستمدار است. در اوج ناامیدی در برابر فشارهای یکپارچه ارکان مختلف حکومت، دستی از سوی مردم دراز می شود و خیلی بیصدا مشکل را برطرف می کند.
🔹 کاش همه مسئولین به جای کینه ورزی لحظه ای تعمق می کردند در چگونگی پیدایش چنین نفوذی در قلب مردم، بطوری که برایت نه فقط از وقتشان برای رای دادن، بلکه از تتمه موجودی حسابشان، و بلکه از سند خانه مسکونی شان مایه بگذارند.
@zeddezogh
معمولا کنشگری سیاسی مردم در مسائل سیاسی محدود به شرکت در انتخابات و راهپیمایی هاست. اما در ماه های اخیر دو نمونه مشارکت متفاوت اتفاق افتاد که در انبوه خبرهای جهت دار رسانه ها، خیلی به چشم عموم نیامد.
1️⃣ اوایل خرداد 96 بود که با تلاش دولت و همکاری دادستانی، ساختمان یک طبقه متعلق به تیم حفاظت آقای احمدی نژاد واقع در میدان 72 نارمک، تخلیه شد و محافظان در پیاده رو چادر زدند. این آوارگی چند روزی بیشتر طول نکشید که سیل واریزهای مردمی به حساب بانکی رئیس جمهور سابق، محافظانش را از این وضعیت خلاص کرد و اقامتگاهی برایشان تامین کرد. با یک فراخوان در سطح چند کانال تلگرامی و بدون مدد از رسانه های عمومی و حکومتی.
2️⃣ هجدهم تیرماه 96 بود که حمید بقایی معاون اجرایی احمدی نژاد که پس از هفت ماه بازداشت در سال 94 و عدم کشف سندی برای اثبات فسادش با قرار کفالت آزاد شده بود، ناگهان با تبدیل قرار آزادی اش به وثیقه 50 میلیارد تومانی مجددا بازداشت و با اتهام «مالی و اقتصادی» راهی دادسرای «فرهنگ و رسانه» می شود.
با فاصله کمی حسین فریدون برادر رئیس جمهور هم با همین مبلغ وثیقه بازداشت می شود اما صبح روز بعدش با تامین وثیقه توسط وزیر بهداشت آزاد می شود اما در اطرافیان حمید بقایی چنین منبعی وجود نداشت.
کمپینی برای تامین وثیقه فعال می شود و تعدادی از مردم با اسناد املاک و مستغلات خود که مجموع ارزش آنها به بیش از 300 میلیارد تومان میرسید، برای کمک به آزادی بقایی اعلام آمادگی می کنند. در روز دوم مرداد حدود 200 نفر از این داوطلبان با حضور در دادسرا، اسناد خود را بعنوان وثیقه تحویل می دهند و پس از چند روز تعلل، بقاییِ 38 کیلویی آزاد می شود.
غالب رسانه ها در مورد نحوه تامین وثیقه سکوت می کنند و صرفا از آزادی او خبر می دهند.
🔸 القصه هدف از نقل این دو ماجرا، معرفی پدیده ایست که ناشی از نوعِ محبوبیت متفاوت یک سیاستمدار است. در اوج ناامیدی در برابر فشارهای یکپارچه ارکان مختلف حکومت، دستی از سوی مردم دراز می شود و خیلی بیصدا مشکل را برطرف می کند.
🔹 کاش همه مسئولین به جای کینه ورزی لحظه ای تعمق می کردند در چگونگی پیدایش چنین نفوذی در قلب مردم، بطوری که برایت نه فقط از وقتشان برای رای دادن، بلکه از تتمه موجودی حسابشان، و بلکه از سند خانه مسکونی شان مایه بگذارند.
@zeddezogh