Forwarded from کانال زینب بیات
دعا کنیم که امسال سال گل باشد
و روز شادی و صبح بهار لبخندت
#زینب_بیات
طراح _خطاط:
#وحید_عباسی
@zaynabbayat
و روز شادی و صبح بهار لبخندت
#زینب_بیات
طراح _خطاط:
#وحید_عباسی
@zaynabbayat
گل دفتر اسرار خداوند گشوده ست
صحرا ورق تازه ای از پند گشوده ست
(نرگس کاظمی-بهار۹۵- تاجیکستان)
#بهار
@zaynabbayat
صحرا ورق تازه ای از پند گشوده ست
(نرگس کاظمی-بهار۹۵- تاجیکستان)
#بهار
@zaynabbayat
👩🏻🎓دانشآموز مصممی که در هنگام آزمون از کودکش مراقبت میکرد
👩👧مادری در افغانستان که در هنگام آزمون ورودی برای تحصیلات عالی مجبور شد روی زمین بنشیند و پرستاری بچهاش را بکند، توانست نه تنها به یک موسسه تحصیلات عالی راه بیابد، بلکه به کمک مالی هم دست یافت.
📷عکس الهام بخش "جهان تاب" با فرزند دو ماههاش به طور گسترده در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است.
📕📘اراده قوی جهان تاب ۲۲ ساله برای ادامه تحصیل با وجود آن که در هنگام آزمون بچهاش گریه میکرد، کاربران شبکههای اجتماعی را حیرت زده کرد.
در INSTANT VIEW بخوانید
http://bbc.in/2pwPHHg
@BBCPERSIAN
👩👧مادری در افغانستان که در هنگام آزمون ورودی برای تحصیلات عالی مجبور شد روی زمین بنشیند و پرستاری بچهاش را بکند، توانست نه تنها به یک موسسه تحصیلات عالی راه بیابد، بلکه به کمک مالی هم دست یافت.
📷عکس الهام بخش "جهان تاب" با فرزند دو ماههاش به طور گسترده در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است.
📕📘اراده قوی جهان تاب ۲۲ ساله برای ادامه تحصیل با وجود آن که در هنگام آزمون بچهاش گریه میکرد، کاربران شبکههای اجتماعی را حیرت زده کرد.
در INSTANT VIEW بخوانید
http://bbc.in/2pwPHHg
@BBCPERSIAN
BBC Persian
دانشآموز مصممی که در هنگام آزمون از کودکش مراقبت میکرد
مادری در افغانستان که در هنگام آزمون ورودی برای تحصیلات عالی مجبور شد روی زمین بنشیند و پرستاری بچهاش را بکند، توانست نه تنها به یک موسسه تحصیلات عالی راه بیابد، بلکه به کمک مالی نیز دست یافته است.
غزلی از بیدل
زینب بیات
امروز نوبهار است ساغر کشان بیایید
گل جوش باده دارد تا گلستان بیایید
غزلی از بیدل با صدای زینب بیات
#بهار
#بیدل
@zaynabbayat
گل جوش باده دارد تا گلستان بیایید
غزلی از بیدل با صدای زینب بیات
#بهار
#بیدل
@zaynabbayat
Forwarded from عکس نگار
وقتی کوچکترین دختر بابا برایش شعر می گوید؛ غزلی از خواهر عزیزم صفیه بیات برای پدر بزرگوارم حاج محمد ابراهیم بیات.
🔷 پدر
🔻صفیه بیات
از همان لحظه های آغازین از همان روز با تو همسفرم
سوختی تا که شعله ور باشم، مثل پروانه ای به دور و برم
می نشستم به روی زانویت، به تو ای کوه تکیه میکردم
دستهای تو بالهایم شد تا که در اوج آسمان بپرم
زخم خوردم تو مرهمم بودی، خنده کردم تو نیز خندیدی
چتر بودی در اوج باران ها، محکم و بی صدا به روی سرم
صبح هر جمعه، صحن و گنبدها، مهر و تسبیح توی دستانت
دور تو چرخ میزدم خندان در میان کبوتران حرم
خنده هایت بهار عمر منست، چهره ات تا همیشه خندان باد
دوستت دارم ای قشنگترین، زندگی نام توست ای پدرم
11فروردین 1397
#پدر
#صفیه_بیات
@zaynabbayat
🔷 پدر
🔻صفیه بیات
از همان لحظه های آغازین از همان روز با تو همسفرم
سوختی تا که شعله ور باشم، مثل پروانه ای به دور و برم
می نشستم به روی زانویت، به تو ای کوه تکیه میکردم
دستهای تو بالهایم شد تا که در اوج آسمان بپرم
زخم خوردم تو مرهمم بودی، خنده کردم تو نیز خندیدی
چتر بودی در اوج باران ها، محکم و بی صدا به روی سرم
صبح هر جمعه، صحن و گنبدها، مهر و تسبیح توی دستانت
دور تو چرخ میزدم خندان در میان کبوتران حرم
خنده هایت بهار عمر منست، چهره ات تا همیشه خندان باد
دوستت دارم ای قشنگترین، زندگی نام توست ای پدرم
11فروردین 1397
#پدر
#صفیه_بیات
@zaynabbayat
Forwarded from عکس نگار
🔹 برای ندای کوچک
🔻زینب بیات
میخواست با تو بار غریبی را کمتر کند
با تو بیشتر بخندد
قرار بود از نگاه تو ستاره بچیند
و شبهایش را روشنایی بخشد
تو تندتر راه میروی
سبدی پر از نان گرم در دستانت
و دم پایی هایی آبی
که دلشورگی را همه جا منتشر میکند.
پدر آرام ایستاده است
به چشمهای نیمه باز تو میاندیشد
و کوچه ای خالی
که رد پاهای کوچک تو را تا همیشه در خود دارد
و به خانه ی یک آواره ی پریشان منتهی میشود
#ندا
@zaynabbayat
🔻زینب بیات
میخواست با تو بار غریبی را کمتر کند
با تو بیشتر بخندد
قرار بود از نگاه تو ستاره بچیند
و شبهایش را روشنایی بخشد
تو تندتر راه میروی
سبدی پر از نان گرم در دستانت
و دم پایی هایی آبی
که دلشورگی را همه جا منتشر میکند.
پدر آرام ایستاده است
به چشمهای نیمه باز تو میاندیشد
و کوچه ای خالی
که رد پاهای کوچک تو را تا همیشه در خود دارد
و به خانه ی یک آواره ی پریشان منتهی میشود
#ندا
@zaynabbayat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸پسرِ زیبای افغانستانی که در ایران کار میکند و نمیداند آرزو چیست...
گفتی که آرزوی چه داری عزیز دل
آواره را چه کار به امید و آرزو
🔺بیتی از محمد کاظم کاظمی برای پسرک هموطن
#غربت
#کودکان_کار
#افغانستان
@zaynabbayat
گفتی که آرزوی چه داری عزیز دل
آواره را چه کار به امید و آرزو
🔺بیتی از محمد کاظم کاظمی برای پسرک هموطن
#غربت
#کودکان_کار
#افغانستان
@zaynabbayat
Forwarded from تسنیم افغانستان
📸اینفوگرافی تسنیم| سال ۹۶ و وعدههای که برای مهاجرین افغانستانی محقق نشد
📌http://tn.ai/1700251
📌http://tn.ai/1700251
💎 نرگسانه
🔻 خیر است
نرگس: مامان، کاری ره که گفته بودی انجام بدهم نتوانستم تمام کنم.
مامان: خیره عزیزم
نرگس: مامان راستی، کتاب علومم ره در مدرسه جا گذاشتم.
مامان: خیر است جان مادر
نرگس: مامان این «خیر است» چیه؟ فقط تو این جمله رو میگی!
مامان: «خیر است یا خیره» در گفتار مردم افغانستان به خصوص کابل به معنی «اشکال ندارد_ عیب ندارد» به کار میره. ولی به نظرم «خیر است» خیلی قشنگتره و مفهوم بهتری را به افراد منتقل میکنه. حس بهتری هم داره. این طور نیست؟
نرگس: دقیقاً. پس «خیره» که مشقهایمه ننویسم 😊؟
مامان: نه اصلاً هم خیر نیست. برو مشقهایته نوشته کو شوخک.😘
#خیر_است
#اشکال_ندارد
#عیب_ندارد
@zaynabbayat
🔻 خیر است
نرگس: مامان، کاری ره که گفته بودی انجام بدهم نتوانستم تمام کنم.
مامان: خیره عزیزم
نرگس: مامان راستی، کتاب علومم ره در مدرسه جا گذاشتم.
مامان: خیر است جان مادر
نرگس: مامان این «خیر است» چیه؟ فقط تو این جمله رو میگی!
مامان: «خیر است یا خیره» در گفتار مردم افغانستان به خصوص کابل به معنی «اشکال ندارد_ عیب ندارد» به کار میره. ولی به نظرم «خیر است» خیلی قشنگتره و مفهوم بهتری را به افراد منتقل میکنه. حس بهتری هم داره. این طور نیست؟
نرگس: دقیقاً. پس «خیره» که مشقهایمه ننویسم 😊؟
مامان: نه اصلاً هم خیر نیست. برو مشقهایته نوشته کو شوخک.😘
#خیر_است
#اشکال_ندارد
#عیب_ندارد
@zaynabbayat
🔷 عصرانه
مردم به کجایید کجا در خانه
یا در پی کار و بار و آب و دانه
ما دور همیم دورهم شیرین است
گل گفتن و گل شنفتن عصرانه
این رباعی زیبا سروده ی تهیه کننده ی محترم برنامه عصرانه جناب علی عطایی است.
عصرانه هر روز با همین حال و هوا و شور و حرارت شروع می شد و به خانه های مردم می رفت و لحظات زیبایی را خلق می کرد.
شنونده هایی که آنلاین پشت خط برنامه بودند و همان لحظه جواب سلام ها را می دادند و برنامه ها را با دقت می شنیدند.
ایرانی و افغانستانی فرق نمی کرد.
صادق ایزدی در گناباد رادیو رو به گوش خود می چسپاند و عزیزه در بادغیس پای خیاطی خودش عصرانه را می شنید.
و سارا و حدیثه و نرگس و فرزانه هم در گلران هرات پای دار قالین بافی با شوق عصرانه را گوش می کردند.
بصیراحمد حسین زاده با شوق هر نقطه از شهر مشهد را زیر پا می گذاشت تا سوژه های خوب برای برنامه شکار کند. سحر شیخ زاده گفتگوهای خوبی برای برنامه می گرفت. و شیما وفا هم هرات گردی می کرد تا عصرانه مهمان خانه های هراتی ها شود.
گوش سپردن به صحبت های دکتر مروارید چقدر دلنشین بود.
و استاد محمدکاظم کاظمی هم میزبان یک عصرانه شاعرانه و بیدلانه بود برای مردم.
دکتر علی اکبر فیاض قوانین را برای مردم شرح می کرد تا هر چه بیشتر بدانیم و بهتر بمانیم.
و دکتر ضیا سیب سلامت را به مردم تعارف می کرد
عاطفه جعفری چقدر وقت می گذاشت تا بخش های مختلف عصرانه بدون ایراد و اشکال روی آنتن برود. و چه غزل های زیبایی برای شروع برنامه انتخاب می کرد.
مریم برزگری آنونس های زیبا ساخت تا عصرانه را در دقایقی کوتاه برای مردم معرفی کند.
و صدابرداران خوش ذوق برنامه مرضیه آقایی، ساجده قدمگاهی، مریم برزگری و صالحه صالح نیا هم صداها را روی امواج از سرزمین خورشید تا بلندای پامیر به پرواز درآوردند.
مهین سلطانی كودكانه می سرود و با ذوق اجرا می کرد.
محمد علوی، زینب بیات و علی عطایی هم نوشتند و خواندند و اجرا کردند تا در جان عصرانه نفس تازه ای بدمند و برنامه ای مطلوب تقدیم شنونده شود.
زحل حیدری و فاطمه صادقی و داوود حسینی هم یاران خوب عصرانه بودند.
عصرانه ای ها مانده نباشید
تهیهکننده محترم جناب عطایی خسته نباشی
انشاءالله که این دورهمی یک سال و اندی به دل و جان مردم ما نشسته باشد و اندکی خستگی را از شانه هایشان تکانده باشد.
#عصرانه
@zaynabbayat
مردم به کجایید کجا در خانه
یا در پی کار و بار و آب و دانه
ما دور همیم دورهم شیرین است
گل گفتن و گل شنفتن عصرانه
این رباعی زیبا سروده ی تهیه کننده ی محترم برنامه عصرانه جناب علی عطایی است.
عصرانه هر روز با همین حال و هوا و شور و حرارت شروع می شد و به خانه های مردم می رفت و لحظات زیبایی را خلق می کرد.
شنونده هایی که آنلاین پشت خط برنامه بودند و همان لحظه جواب سلام ها را می دادند و برنامه ها را با دقت می شنیدند.
ایرانی و افغانستانی فرق نمی کرد.
صادق ایزدی در گناباد رادیو رو به گوش خود می چسپاند و عزیزه در بادغیس پای خیاطی خودش عصرانه را می شنید.
و سارا و حدیثه و نرگس و فرزانه هم در گلران هرات پای دار قالین بافی با شوق عصرانه را گوش می کردند.
بصیراحمد حسین زاده با شوق هر نقطه از شهر مشهد را زیر پا می گذاشت تا سوژه های خوب برای برنامه شکار کند. سحر شیخ زاده گفتگوهای خوبی برای برنامه می گرفت. و شیما وفا هم هرات گردی می کرد تا عصرانه مهمان خانه های هراتی ها شود.
گوش سپردن به صحبت های دکتر مروارید چقدر دلنشین بود.
و استاد محمدکاظم کاظمی هم میزبان یک عصرانه شاعرانه و بیدلانه بود برای مردم.
دکتر علی اکبر فیاض قوانین را برای مردم شرح می کرد تا هر چه بیشتر بدانیم و بهتر بمانیم.
و دکتر ضیا سیب سلامت را به مردم تعارف می کرد
عاطفه جعفری چقدر وقت می گذاشت تا بخش های مختلف عصرانه بدون ایراد و اشکال روی آنتن برود. و چه غزل های زیبایی برای شروع برنامه انتخاب می کرد.
مریم برزگری آنونس های زیبا ساخت تا عصرانه را در دقایقی کوتاه برای مردم معرفی کند.
و صدابرداران خوش ذوق برنامه مرضیه آقایی، ساجده قدمگاهی، مریم برزگری و صالحه صالح نیا هم صداها را روی امواج از سرزمین خورشید تا بلندای پامیر به پرواز درآوردند.
مهین سلطانی كودكانه می سرود و با ذوق اجرا می کرد.
محمد علوی، زینب بیات و علی عطایی هم نوشتند و خواندند و اجرا کردند تا در جان عصرانه نفس تازه ای بدمند و برنامه ای مطلوب تقدیم شنونده شود.
زحل حیدری و فاطمه صادقی و داوود حسینی هم یاران خوب عصرانه بودند.
عصرانه ای ها مانده نباشید
تهیهکننده محترم جناب عطایی خسته نباشی
انشاءالله که این دورهمی یک سال و اندی به دل و جان مردم ما نشسته باشد و اندکی خستگی را از شانه هایشان تکانده باشد.
#عصرانه
@zaynabbayat
مردم به کجایید کجا در خانه
یا در پی کار و بار و آب و دانه
ما دور همیم دورهم شیرین است
گل گفتن و گل شنفتن عصرانه
#عصرانه
@zaynabbayat
یا در پی کار و بار و آب و دانه
ما دور همیم دورهم شیرین است
گل گفتن و گل شنفتن عصرانه
#عصرانه
@zaynabbayat
💎 نرگسانه
🔻افغانی
نرگس: مامان، بیا بیا یک چیز خیلی عجیب برات بگم.
مامان: بگو مادر.
نرگس: اون شعری رو که بچه ها می خونند یادت هست اون که میگه: «فردا سر عقدته / قورباغه هم قدته؟»
مامان: خوب؟
نرگس: الان می دونی بین بچه ها چه تغییری دادنش؟ میگن: «فردا سر عقدته / افغانی هم قدته»
مامان: عجب! تو از کی شنیدی؟
نرگس: من از همکلاسیام شنیدم. تازه تو حیاط مدرسه چند بار دیگه هم به گوشم خورد. بچهها به هم میگفتند.
مامان: مثل اینکه داستان توهین به مردم ما نسل به نسل تکرار میشه😞
نرگس: من به همکلاسیام تذکر دادم و اون ازم معذرت خواست. شرمنده شد.
مامان: ای کاش خانوادهها به فرزندان شان احترام به سایر اقوام و ملیتها و مذاهب و کشورها را یاد میدانند نه تمسخر کردن آنها را.
#افغانی
#توهین
@zaynabbayat
🔻افغانی
نرگس: مامان، بیا بیا یک چیز خیلی عجیب برات بگم.
مامان: بگو مادر.
نرگس: اون شعری رو که بچه ها می خونند یادت هست اون که میگه: «فردا سر عقدته / قورباغه هم قدته؟»
مامان: خوب؟
نرگس: الان می دونی بین بچه ها چه تغییری دادنش؟ میگن: «فردا سر عقدته / افغانی هم قدته»
مامان: عجب! تو از کی شنیدی؟
نرگس: من از همکلاسیام شنیدم. تازه تو حیاط مدرسه چند بار دیگه هم به گوشم خورد. بچهها به هم میگفتند.
مامان: مثل اینکه داستان توهین به مردم ما نسل به نسل تکرار میشه😞
نرگس: من به همکلاسیام تذکر دادم و اون ازم معذرت خواست. شرمنده شد.
مامان: ای کاش خانوادهها به فرزندان شان احترام به سایر اقوام و ملیتها و مذاهب و کشورها را یاد میدانند نه تمسخر کردن آنها را.
#افغانی
#توهین
@zaynabbayat
غزلی از بیدل
زینب بیات
نه بر صحرا نظر دارم، نه در گلزار میگردم
بهار فرصت رنگم، به گِرد یار میگردم
غزلی بی نظیر از حضرت بیدل
با صدای زینب بیات
#بیدل
@zaynabbayat
بهار فرصت رنگم، به گِرد یار میگردم
غزلی بی نظیر از حضرت بیدل
با صدای زینب بیات
#بیدل
@zaynabbayat
Forwarded from Ali Abdi
بعضی روزها - مثل امروز - از پیامهایی که از بیرون از افغانستان میگیرم میفهمم که انفجار شدهاست. ساکنان کابل لزوما زودتر از جاهای دیگر دنیا از وقوع انفجار در شهرشان خبردار نمیشوند. اما خبر خیلی زود دهانبهدهان در شهر میپیچد. دانشگاه بودم که خبر را شنیدم. «همه سالماید؟» معمولترین پیامی است که افغانها در ساعتهای بعد از انفجار برای خانواده و دوستانشان میفرستند. «شاه مری فیضی» عکاس ارشد خبرگزاری فرانسه در بین کشتهشدههای امروز است. او چهار فرزند دارد. او و چند خبرنگار دیگر به «شش درک» رفتهبودند تا از انفجار اول گزارش تهیه کنند. بمب در یک دوربین کار گذاشته شدهبود. در فیسبوکِ دوستان افغان نام چهار خبرنگار دیگر را میبینم: «علی رجبی»، «سالم تلاش»، «نعمتالله جان» و «یار محمد توخی.» سه نفر اول کمتر از سی سال به نظر میرسند. چهارمی یکی از پدران جامعهی تصویربرداران افغانستان بودهاست. یکی از کسانی که خبر را به خانوادهی یارمحمد توخی رسانده، نوشته: «به خانهی يار محمد توخی همكار خوبام آمديم تا به شكلی از آنان شمارهی برادر يارمحمد را بگيريم. خواهرش كه مبتلا به بيماری سرطان است با موهای سفيد بيرون شد. به يكی از همسايهها شمارهی برادرش را داد. هنوز نمیدانست چه شده. ما نمیتوانستيم خبر شهادت يگانه نانآور فاميل اش را به او بدهيم. ده دقيقه بعد پريشان شد و دوباره از خانه بيرون شد. گويا حس كرده بود كه اتفاقی افتاده. ما از خانهاش دورتر ايستاده بوديم تا ما را نبيند. رفت دوكان و يك كارت تلفن خريد و با پريشانی هر طرف زنگ میزد. از پشت شيشهی موتر چهرهی پريشاناش را ميديدم و اشك ميريختم. چند بار تلفن را بدون اينكه پاسخي پيدا كند از گوش پايين میزد و چشم هایاش هر طرف را ميديد. خواهرش هنوز روی جاده پريشان بود تا اينكه چند موتر با شماری از زنان سوگوار رسيدند. يكي از زنان خواهر يارمحمد را با انگشت به ديگران نشان داد و روی جاده شروع كَرد به گريه تا اينكه خواهرش فهميد چيزي شده و فغان سر داد. انجا مرد و زن گريه میكردند.»
چند دوست افغان کشتهشدههای امروز را «شهدای آزادی بیان» نامیدهاند. خبرنگاری که چند نفر از همکارانش را امروز از دست داده نوشته: «مرگ ما چگونه و چه وقت است؟ در کدام خیابان، تکههایمان را، جمع میکنند؟»
@AliAbdiTelegram
چند دوست افغان کشتهشدههای امروز را «شهدای آزادی بیان» نامیدهاند. خبرنگاری که چند نفر از همکارانش را امروز از دست داده نوشته: «مرگ ما چگونه و چه وقت است؟ در کدام خیابان، تکههایمان را، جمع میکنند؟»
@AliAbdiTelegram
🔷 خاصیت حقیقت
🔶 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
" من برخلاف بسیاری از افراد، از تشکیکات و ایجاد شبهه هایی که در مسایل اسلامی _ با همه ی علاقه و اعتقادی که به این دین دارم_ به هیچ وجه ناراحت نمی شوم. بلکه در ته دلم خوشحال می شوم. زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده ام که این آیین مقدس آسمانی در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده، با نیرومندی و سرافرازی و جلوه و رونق بیشتری آشکار شده است.
خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک می کند."
برگرفته از" نظام حقوق زن در اسلام"_ بخش دوم_ ص 47
#استاد_مطهری
#حقیقت
@zaynabbayat
🔶 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری
" من برخلاف بسیاری از افراد، از تشکیکات و ایجاد شبهه هایی که در مسایل اسلامی _ با همه ی علاقه و اعتقادی که به این دین دارم_ به هیچ وجه ناراحت نمی شوم. بلکه در ته دلم خوشحال می شوم. زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده ام که این آیین مقدس آسمانی در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده، با نیرومندی و سرافرازی و جلوه و رونق بیشتری آشکار شده است.
خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک می کند."
برگرفته از" نظام حقوق زن در اسلام"_ بخش دوم_ ص 47
#استاد_مطهری
#حقیقت
@zaynabbayat
Forwarded from بچههای مولانا
🔴#_صفیه_بیات
پردهها را بكش و نقش مرا رنگ بزن
جام را سر بكش و موی مرا چنگ بزن
باز در عاشقی و رقص و شراب و سيگار
رنگ سرخی بكش و بر لب دلتنگ بزن
لب من تلخ و دهان تو كه حالا تلخ است
رنگ آتش بكش و صحنهای از جنگ بزن
كمی از عاشقیات خورد به هم، فهميدم
پاك كن نقش مرا يا كه مرا سنگ بزن
نه نشد پاره كن اين نقش به هم ريخته را
نقش يك عاشقی و صحنهی پررنگ بزن
خنده كن كشته ترين عاشق لبخند توام
من خوشم، طرح نوی را به دل تنگ بزن
#کانال_بچه_های_مولانا 👇
https://telegram.me/khanemwlana
پردهها را بكش و نقش مرا رنگ بزن
جام را سر بكش و موی مرا چنگ بزن
باز در عاشقی و رقص و شراب و سيگار
رنگ سرخی بكش و بر لب دلتنگ بزن
لب من تلخ و دهان تو كه حالا تلخ است
رنگ آتش بكش و صحنهای از جنگ بزن
كمی از عاشقیات خورد به هم، فهميدم
پاك كن نقش مرا يا كه مرا سنگ بزن
نه نشد پاره كن اين نقش به هم ريخته را
نقش يك عاشقی و صحنهی پررنگ بزن
خنده كن كشته ترين عاشق لبخند توام
من خوشم، طرح نوی را به دل تنگ بزن
#کانال_بچه_های_مولانا 👇
https://telegram.me/khanemwlana
Telegram
بچههای مولانا
🔸️انتشار بهترین نمونههای غزل امروز افغانستان
🔹️زیر نظر انجمن ادبی خانه مولانا
کانال انجمن:
@khanamwlana
🔹️زیر نظر انجمن ادبی خانه مولانا
کانال انجمن:
@khanamwlana