Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#همسرانه
زنها گاهی اوقات چيزی نمیگويند
چون به نظرشان لازم نيست
كه چيزی گفته شود
با نگاهشان حرف میزنند
به اندازه يک دنيا حرف میزنند.
هرگز نبايد از
نگاه هيچ زنی ساده گذشت!
@BanooMalakeBash
زنها گاهی اوقات چيزی نمیگويند
چون به نظرشان لازم نيست
كه چيزی گفته شود
با نگاهشان حرف میزنند
به اندازه يک دنيا حرف میزنند.
هرگز نبايد از
نگاه هيچ زنی ساده گذشت!
@BanooMalakeBash
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#همسرانه
مرد وقتی عاشق زنی میشود
در دل خود پنهانش میکند مبادا که دیگران او را بدزدند،
اما زن وقتی عاشق شد آن را جار میزند تا کسی برای نزدیک شدن به آن مرد تلاش نکند...
مرد به خاطر یک عقیده هرکسی را قربانی میکند و زن به خاطر یک نفر هر عقیدهای را...
مرد عقل است و زن قلب...
به همین خاطر در هر رابطهای زن بیشتر از مرد اذیت می شود..
@BanooMalakeBash
مرد وقتی عاشق زنی میشود
در دل خود پنهانش میکند مبادا که دیگران او را بدزدند،
اما زن وقتی عاشق شد آن را جار میزند تا کسی برای نزدیک شدن به آن مرد تلاش نکند...
مرد به خاطر یک عقیده هرکسی را قربانی میکند و زن به خاطر یک نفر هر عقیدهای را...
مرد عقل است و زن قلب...
به همین خاطر در هر رابطهای زن بیشتر از مرد اذیت می شود..
@BanooMalakeBash
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#زناشویی
زناشویی ، آنچه خانم ها آرزو دارند، مردان به آن توجه کنند ، مردها ادعا دارند که زن ها بسیار پیچیده هستند اما غافلند از این موضوع که خوشحال کردن یک زن کار بسیار ساده ای است.
@BanooMalakeBash
زناشویی ، آنچه خانم ها آرزو دارند، مردان به آن توجه کنند ، مردها ادعا دارند که زن ها بسیار پیچیده هستند اما غافلند از این موضوع که خوشحال کردن یک زن کار بسیار ساده ای است.
@BanooMalakeBash
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#همسرانه
بااینکه ظاهر همه چیز نیست اما زن جذب مردانی که به خود نمی رسند، موهایشان ژولیده است، بوی عرق می دهند، ناخن هایشان بلند شده، دهانشان بو می دهد و لباس های چروک می پوشند نمی شوند. علاوه بر این، متناسب نگه نداشتن اندامتان به خانم ها نشان می دهد که احترامی برای خودتان قائل نیستید و هیچ انگیزه و نظمی در زندگی ندارید.
@BanooMalakeBash
بااینکه ظاهر همه چیز نیست اما زن جذب مردانی که به خود نمی رسند، موهایشان ژولیده است، بوی عرق می دهند، ناخن هایشان بلند شده، دهانشان بو می دهد و لباس های چروک می پوشند نمی شوند. علاوه بر این، متناسب نگه نداشتن اندامتان به خانم ها نشان می دهد که احترامی برای خودتان قائل نیستید و هیچ انگیزه و نظمی در زندگی ندارید.
@BanooMalakeBash
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
🛑ترکت میکنه اگر ☝️
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
🔰🔰 پکیج رایگان👇
@Admiin_moj
🛑فقط ۵ دقیقه وقت بزار و گوش کن
حالت دگرگون میشه 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
.
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
🔰🔰 پکیج رایگان👇
@Admiin_moj
🛑فقط ۵ دقیقه وقت بزار و گوش کن
حالت دگرگون میشه 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
.
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#همسرانه
بیشتر خانم ها مردی می خواهند که از آنها محافظت کند و به آنها احساس امنیت دهد اما به دنبال دیکتاتوری که به آنها دستور دهد چه بکنند و کجا بروند و با کی حرف بزنند و یا چه بپوشند نیستند. زنان از مردانی که قصد کنترل دارند می ترسند و از آنها فرار می کنند.
@BanooMalakeBash
بیشتر خانم ها مردی می خواهند که از آنها محافظت کند و به آنها احساس امنیت دهد اما به دنبال دیکتاتوری که به آنها دستور دهد چه بکنند و کجا بروند و با کی حرف بزنند و یا چه بپوشند نیستند. زنان از مردانی که قصد کنترل دارند می ترسند و از آنها فرار می کنند.
@BanooMalakeBash
🌈🍃🌈🍃🌈🍃🌈🍃🌈
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_چهل_و_چهارم
بعد از محرم و صفر در شب تاج گذاری حضرت مهدی جشن مختصر وساده ای گرفتیم و با دعای خیر دیگرون به سر خونه زندگی خودمون رفتیم.فاطمه که دیگه نمیتونم بگم همچون خواهر..چون واقعا در حقم خواهر بود در تمام این دوران یارو همراهم بود و تمام زحمتم رو دوش او بود
شب عروسی ،او در حالیکه منو بوسه بارانم میکرد گفت:خوب الوعده وفااا.
باتعجب پرسیدم:کدوم وعده؟
او چشمکی زد وگفت:معلومه!! یادت رفته چندماه پیش عهد کردیم هرکی زودتر حاجتش رو گرفت برای برآورده شدن حاجت اون یکی نماز شب بخونه؟؟
گفتم:آره یادمه! !
او گفت:من تا دیشب به عهدم وفا کردم و خداروشکر حس میکنم تو هم مثل من مسیر زندگیت مشخص شد.
او را دوباره در آغوش کشیدم و از ته دلم لبخند زدم.
_ممنونم ممنونم دوست خوبم..آره منم حاجتم رو گرفتم...
او پیشونیم رو بوسید و گفت: از امشب برا خوشبختیتون دعا میکنم.به شرطی که قول بدی تو هم در این شب خاص دعام کنی.
با تمام وجودم گفتم:حتماا! از ته دلم..
وقتی با حاج کمیل از مهمانها دل کندیم و سواررکاب خوشبختیمون شدیم او عاشقانه خندیدوگفت:
_مبارک باشه رقیه سادااات خانووم...امیدوارم هرگز از وصلتمون پشیمون نشی..چه فکرها میکرد او !!!! من کی میتونستم از بودن با اوخسته و پشیمون بشم؟!
گفتم : شما دعای قنوت ما بودی حاج کمیل
چطور پشیمون بشم؟! ان شالله شما پشیمون نشی
او همیشه یک جوابی در آستین داشت:با خنده گفت:فراموش نکن شما نمازت رو به من اقتدا
میکردی!!
خیره به نیم رخ زیبای او از اعماق قلبم خندیدم.
او هم میخندید. .
مثل همیشه!!
ریز و شیرین!!
به خانه رفتیم.خانه ای که از در ودیوارهای اون عشق و انسانیت میبارید.حاج کمیل بعد از پس گرفتن خونه از مستاجرقبلی، وسایل شخصیش رو دوباره چیده بود.
وقتی وارد اتاق خواب شدم.چشمم افتاد به عکس روی پاتختی..
یادم اومد چند روز پیش که برای چیدن وسایلم اومده بودم روی همین پاتختی ها عکس الهام وحاج کمیل گذاشته شده بود.
مرضیه خانوم عکس رو برداشتند و گفتند ببخشید یادم رفته بود اینو بردارم.کمیل بدون این عکس خوابش نمیبره! خونه ما هم که بود این عکس کنار تختش بود.
عکس رو ازش گرفتم و گفتم: نه برش ندارید مرضیه خانووم.دوست دارم تا وقتی من هستم این عکس هم اینجا باشه. .تا یادم بیفته که من قراره جای خالی چه کسی رو پرکنم.من هرگز به الهام خاتون حسادت نمیکنم.
زیر لب به الهام سلام کردم.
_سلام الهام..من از دعای تو به حاجتم رسیدم.ولی فکر نکن دست از خوندن تسبیحات برمیدارم..من تا زمانی که زنده ام به عهدم وفا میکنم.
تسبیح رو ازداخل کشو برداشتم و با چشم اشکبار نگاهش کردم.
بی اختیار یاد خوابم افتادم.یاد اون لحظه که الهام تسبیح رو دستم داد وگفت برام دعا میکنه اگر براش تسبیحات بفرستم ..
به دنبال اون خواب لحظه ی پاره شدن تسبیح به خاطرم اومد و گم شدن یک دانه از اون..
همه ی اتفاقات رو کنار هم چیدم و یقین داشتم که هیچ اتفاقی بی حکمت نبود.!!
روزی که با حاج کمیل آپارتمان سابقم رو تخلیه میکردم او صدام کرد.به سمتش رفتم و او دانه ی تسبیح رو نشونم داد.
با خوشحالی به طرف دستش خیز برداشتم ولی او دستش رو کنارکشید..
_خودم پیداش کردم برای خودمه...
با خنده گفتم:تسبیح ناقص میشه ..این یک دونه مهره به چه دردتون میخوره؟؟
گفت: نودونه تا از اون دونه ها برای شماست.این یه دونه برای من باشه.
من مونده بودم که چی بگم!!
خندیدم و گفتم قبول!!
او دانه ی تسبیح رو بوسید و درحالیکه داخل جیب پیراهنش میگذاشت گفت: آخیییش...همین یه دونه ش هم حالم رو خوب میکنه!
من به احساس اونسبت به الهام اون هم بعد از گذشت این سالها غبطه میخوردم. احساس حاج کمیل به این زن یک نوع دیگه بود.فکر میکنم نوع احساس او به الهام از جنس احسآس من به خودش بود.یک احساس مقدس و نورانی!!
_به چی نگاه میکنید رقیه سادات خانوم؟؟
صدای حاج کمیل ازافکارم بیرونم آورد.
اوکنار من روی تخت نشسته بود و به قاب عکس روی دستانم نگاه میکرد.
اشکم روپاک کردم وبا لبخندی گفتم:معلوم نیست؟!!
گفت:چرا معلومه!!عکسش ناراحتتون میکنه؟ یاباهاش خلوت کرده بودین؟
صورت الهام رونوازش کردم وگفتم: یک خلوت خالص و دوستانه..الهام رو ندیدم ولی احساس میکنم صد ساله میشناسمش.
او آهی سر داد و روی تخت دراز کشید!
با حسرت نجوا کرد:الهام خاتون حتی بعداز رفتنش هم فراموشم نکرد.همیشه دلواپس منه.خدارو شاکرم بخاطر همون چندسالی که هم نفسش بودم.او هدیه ی خدا بود به من گنهکار..
در دلم گفتم:وشما حاج کمیل مهدوی، شما هم هدیه ی خدا به من هستی! عجب خدای عادل و کریمی داریم.
ادامه دارد.
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_چهل_و_چهارم
بعد از محرم و صفر در شب تاج گذاری حضرت مهدی جشن مختصر وساده ای گرفتیم و با دعای خیر دیگرون به سر خونه زندگی خودمون رفتیم.فاطمه که دیگه نمیتونم بگم همچون خواهر..چون واقعا در حقم خواهر بود در تمام این دوران یارو همراهم بود و تمام زحمتم رو دوش او بود
شب عروسی ،او در حالیکه منو بوسه بارانم میکرد گفت:خوب الوعده وفااا.
باتعجب پرسیدم:کدوم وعده؟
او چشمکی زد وگفت:معلومه!! یادت رفته چندماه پیش عهد کردیم هرکی زودتر حاجتش رو گرفت برای برآورده شدن حاجت اون یکی نماز شب بخونه؟؟
گفتم:آره یادمه! !
او گفت:من تا دیشب به عهدم وفا کردم و خداروشکر حس میکنم تو هم مثل من مسیر زندگیت مشخص شد.
او را دوباره در آغوش کشیدم و از ته دلم لبخند زدم.
_ممنونم ممنونم دوست خوبم..آره منم حاجتم رو گرفتم...
او پیشونیم رو بوسید و گفت: از امشب برا خوشبختیتون دعا میکنم.به شرطی که قول بدی تو هم در این شب خاص دعام کنی.
با تمام وجودم گفتم:حتماا! از ته دلم..
وقتی با حاج کمیل از مهمانها دل کندیم و سواررکاب خوشبختیمون شدیم او عاشقانه خندیدوگفت:
_مبارک باشه رقیه سادااات خانووم...امیدوارم هرگز از وصلتمون پشیمون نشی..چه فکرها میکرد او !!!! من کی میتونستم از بودن با اوخسته و پشیمون بشم؟!
گفتم : شما دعای قنوت ما بودی حاج کمیل
چطور پشیمون بشم؟! ان شالله شما پشیمون نشی
او همیشه یک جوابی در آستین داشت:با خنده گفت:فراموش نکن شما نمازت رو به من اقتدا
میکردی!!
خیره به نیم رخ زیبای او از اعماق قلبم خندیدم.
او هم میخندید. .
مثل همیشه!!
ریز و شیرین!!
به خانه رفتیم.خانه ای که از در ودیوارهای اون عشق و انسانیت میبارید.حاج کمیل بعد از پس گرفتن خونه از مستاجرقبلی، وسایل شخصیش رو دوباره چیده بود.
وقتی وارد اتاق خواب شدم.چشمم افتاد به عکس روی پاتختی..
یادم اومد چند روز پیش که برای چیدن وسایلم اومده بودم روی همین پاتختی ها عکس الهام وحاج کمیل گذاشته شده بود.
مرضیه خانوم عکس رو برداشتند و گفتند ببخشید یادم رفته بود اینو بردارم.کمیل بدون این عکس خوابش نمیبره! خونه ما هم که بود این عکس کنار تختش بود.
عکس رو ازش گرفتم و گفتم: نه برش ندارید مرضیه خانووم.دوست دارم تا وقتی من هستم این عکس هم اینجا باشه. .تا یادم بیفته که من قراره جای خالی چه کسی رو پرکنم.من هرگز به الهام خاتون حسادت نمیکنم.
زیر لب به الهام سلام کردم.
_سلام الهام..من از دعای تو به حاجتم رسیدم.ولی فکر نکن دست از خوندن تسبیحات برمیدارم..من تا زمانی که زنده ام به عهدم وفا میکنم.
تسبیح رو ازداخل کشو برداشتم و با چشم اشکبار نگاهش کردم.
بی اختیار یاد خوابم افتادم.یاد اون لحظه که الهام تسبیح رو دستم داد وگفت برام دعا میکنه اگر براش تسبیحات بفرستم ..
به دنبال اون خواب لحظه ی پاره شدن تسبیح به خاطرم اومد و گم شدن یک دانه از اون..
همه ی اتفاقات رو کنار هم چیدم و یقین داشتم که هیچ اتفاقی بی حکمت نبود.!!
روزی که با حاج کمیل آپارتمان سابقم رو تخلیه میکردم او صدام کرد.به سمتش رفتم و او دانه ی تسبیح رو نشونم داد.
با خوشحالی به طرف دستش خیز برداشتم ولی او دستش رو کنارکشید..
_خودم پیداش کردم برای خودمه...
با خنده گفتم:تسبیح ناقص میشه ..این یک دونه مهره به چه دردتون میخوره؟؟
گفت: نودونه تا از اون دونه ها برای شماست.این یه دونه برای من باشه.
من مونده بودم که چی بگم!!
خندیدم و گفتم قبول!!
او دانه ی تسبیح رو بوسید و درحالیکه داخل جیب پیراهنش میگذاشت گفت: آخیییش...همین یه دونه ش هم حالم رو خوب میکنه!
من به احساس اونسبت به الهام اون هم بعد از گذشت این سالها غبطه میخوردم. احساس حاج کمیل به این زن یک نوع دیگه بود.فکر میکنم نوع احساس او به الهام از جنس احسآس من به خودش بود.یک احساس مقدس و نورانی!!
_به چی نگاه میکنید رقیه سادات خانوم؟؟
صدای حاج کمیل ازافکارم بیرونم آورد.
اوکنار من روی تخت نشسته بود و به قاب عکس روی دستانم نگاه میکرد.
اشکم روپاک کردم وبا لبخندی گفتم:معلوم نیست؟!!
گفت:چرا معلومه!!عکسش ناراحتتون میکنه؟ یاباهاش خلوت کرده بودین؟
صورت الهام رونوازش کردم وگفتم: یک خلوت خالص و دوستانه..الهام رو ندیدم ولی احساس میکنم صد ساله میشناسمش.
او آهی سر داد و روی تخت دراز کشید!
با حسرت نجوا کرد:الهام خاتون حتی بعداز رفتنش هم فراموشم نکرد.همیشه دلواپس منه.خدارو شاکرم بخاطر همون چندسالی که هم نفسش بودم.او هدیه ی خدا بود به من گنهکار..
در دلم گفتم:وشما حاج کمیل مهدوی، شما هم هدیه ی خدا به من هستی! عجب خدای عادل و کریمی داریم.
ادامه دارد.
#همسرانه #آقایان
فهمیدن یک زن سخت نیست،
زن سراسر ناز است و نیاز
گریه ها،خنده ها،حرفهایش تنها برای مردش هست!
او عشق می خواهد و آغوش
سینه ای مردانه ،شانه ای برای تکیه دادن
فهمیدن یک زن سخت نیست باور کن...
@BanooMalakeBash
فهمیدن یک زن سخت نیست،
زن سراسر ناز است و نیاز
گریه ها،خنده ها،حرفهایش تنها برای مردش هست!
او عشق می خواهد و آغوش
سینه ای مردانه ،شانه ای برای تکیه دادن
فهمیدن یک زن سخت نیست باور کن...
@BanooMalakeBash
#همسرانه
چگونه با خانم ها رفتار کنیم؟
به حرفهایش گوش دهید
با او صحبت کنید
به قول هایتان عمل کنید
یک هدیه یا گل برایش بخرید
مناسبت ها را فراموش نکنید
به ظاهر و تغییرات او توجه نشان بدهید...
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
چگونه با خانم ها رفتار کنیم؟
به حرفهایش گوش دهید
با او صحبت کنید
به قول هایتان عمل کنید
یک هدیه یا گل برایش بخرید
مناسبت ها را فراموش نکنید
به ظاهر و تغییرات او توجه نشان بدهید...
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
#همسرانه
#به_زندگی_شخصی_تان_اهمیت_بدهید
درست است که رابطه زناشویی مهمترین رابطه شما است اما شما نقش های دیگری نیز در جامعه دارید. یکی از بزرگترین دغدغه های ذهنی زوج های جوان چگونگی نگاه داشتن ارتباط قدیمی شان بعد از ازدواج است.
ازدواج هیچ گاه نباید باعث شود که شما با خانواده و دوستان قطع رابطه کنید. این در مورد علاقه ها و فعالیت های شخصی تان نیز صدق می کند.
نیازی نیست که شما تمام سرگرمی هایتان را کنار بگذارید، بلکه باید توجه کنید که با ازدواج شما در مورد رابطه تان مسئولید و باید مسئولانه زندگی تان را برنامه ریزی کنید و در مورد آنها باید همراه همسرتان تصمیم بگیرید.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
#به_زندگی_شخصی_تان_اهمیت_بدهید
درست است که رابطه زناشویی مهمترین رابطه شما است اما شما نقش های دیگری نیز در جامعه دارید. یکی از بزرگترین دغدغه های ذهنی زوج های جوان چگونگی نگاه داشتن ارتباط قدیمی شان بعد از ازدواج است.
ازدواج هیچ گاه نباید باعث شود که شما با خانواده و دوستان قطع رابطه کنید. این در مورد علاقه ها و فعالیت های شخصی تان نیز صدق می کند.
نیازی نیست که شما تمام سرگرمی هایتان را کنار بگذارید، بلکه باید توجه کنید که با ازدواج شما در مورد رابطه تان مسئولید و باید مسئولانه زندگی تان را برنامه ریزی کنید و در مورد آنها باید همراه همسرتان تصمیم بگیرید.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
#همسرانه
#وفادار_باشید
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
👈 بعد از ازدواج، همسرتان مهمترین شخص در زندگی تان است و مهمترین دغدغه ذهنی تان است. شما باید کمی مرزهای تان را با خانواده، دوستان و همکاران تان پر رنگ کنید تا در آن میان یک سرزمین با مرزهای مشخص برای خودتان و همسرتان داشته باشید و برای تحکیم ارتباط و استقلال تان تلاش کنید.
👈 از این به بعد باید در مراحل زندگی با هم باشید و خوشی های مشترکی را تجربه کنید و در سختی ها کنار هم باشید. یکی دیگر از جنبه های وفاداری این است که هیچ گاه با هیچ کس در مورد کمبودها و مشکلات و بدی های همسرتان صحبت نکنید. اگر در زندگی مشترک تان دچار مشکلی شدید در مورد آن تنها با همسرتان صحبت کنید، نه با دوستان و یا خانواده تان.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
#وفادار_باشید
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
👈 بعد از ازدواج، همسرتان مهمترین شخص در زندگی تان است و مهمترین دغدغه ذهنی تان است. شما باید کمی مرزهای تان را با خانواده، دوستان و همکاران تان پر رنگ کنید تا در آن میان یک سرزمین با مرزهای مشخص برای خودتان و همسرتان داشته باشید و برای تحکیم ارتباط و استقلال تان تلاش کنید.
👈 از این به بعد باید در مراحل زندگی با هم باشید و خوشی های مشترکی را تجربه کنید و در سختی ها کنار هم باشید. یکی دیگر از جنبه های وفاداری این است که هیچ گاه با هیچ کس در مورد کمبودها و مشکلات و بدی های همسرتان صحبت نکنید. اگر در زندگی مشترک تان دچار مشکلی شدید در مورد آن تنها با همسرتان صحبت کنید، نه با دوستان و یا خانواده تان.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺الهی خداوند بهتون
🌼دلی آرام تنی سالم لبی خندان
🌸و عاقبتی بخیر عطا کنه
🌺آفتاب عمرتون همیشه درخشان
🌼و عمرتون سبز و پایدار
🌸و زندگیتون سرشار از عشق
🌺سلام صبحتون پر خیر و بركت
منبع پست های انگیزشی و انرژی مثبت👇
@SOBHbe
🌼دلی آرام تنی سالم لبی خندان
🌸و عاقبتی بخیر عطا کنه
🌺آفتاب عمرتون همیشه درخشان
🌼و عمرتون سبز و پایدار
🌸و زندگیتون سرشار از عشق
🌺سلام صبحتون پر خیر و بركت
منبع پست های انگیزشی و انرژی مثبت👇
@SOBHbe
#سلامتی_وبهداشت_بانوان
👈نیاز زنان به آهن در دوران بارداری تا دو برابر قبل از بارداری افزایش پیدا میکند
#تشخیص_کم_خونی_در_دوران_بارداری:
👈معمولاً پزشکان در معاینات اولیه دوران بارداری برای شخص باردار، با کمک آزمایش کم خونی را بررسی و تشخیص میدهند .
کم خونی ممکن است علامت و نشانه خاصی نداشته باشد و مخصوصاً در موارد خفیف علائم کم خونی عبارتاند از:
۱_خستگی
۲_در گاهی موارد تب
۳_ سرگیجه
۴_ رنگپریدگی مخصوصاً در ناحیه ناخن، پلک و لب
۵_ تپش قلب و تنگی نفس
۶_اختلال در تمرکز حواس
تمایل شدید برای خوردن مواد غیرخوراکی مثل یخ ، کاغذ ، خاک ، گچ
البته هر یک از علائم کم خونی که در بالا ذکر شد میتواند جز علائم بارداری محسوب شود و ربطی به کم خونی نداشته باشد
بهترین زمان برای مصرف قرص آهن شب قبل از خواب است.
زنان باردار قبل از خواب، قرص آهن بخورند
👈نیاز زنان به آهن در دوران بارداری تا دو برابر قبل از بارداری افزایش پیدا میکند. این افزایش نیاز به آهن برای رشد جفت و جنین به حدی است که به هیچوجه از طریق مصرف موادغذایی تأمین نمیشود.
👈مصرف قرص آهن در زنان باردار برای پیشگیری از کمخونی فقرآهن، عوارض ناشی از کمبود شدید و متوسط آهن بر رشد و تکامل جنین و سلامت مادر از جمله مرگ و میر مادران، زایمان زودرس، رشد ناکافی جنین و افزایش خطر مرگ و میر جنین ضروری است.
👌مصرف قرص آهن ممکن است عوارضی مانند تهوع، درد معده، اسهال و یبوست داشته باشد به همین دلیل توصیه میشود که قرص آهن بعد از غذا مصرف شود تا عوارض مصرف آن کمتر میشود.
👌زنان باردار نباید مصرف قرص آهن را به دلیل عوارض آن قطع کنند، زیرا بعد از گذشت چند روز معمولا این عوارض قابل تحمل شده یا کلا برطرف خواهند شد.
👈از مصرف همزمان شیر و فرآوردههای لبنی با قرص آهن خودداری شود، زیرا کلسیم موجود در لبنیات با جذب آهن در بدن تداخل میکنند.
👈نیاز به اسید فولیک نیز در دوران بارداری افزایش مییابد. به دلیل نقش اسید فولیک در پیشگیری از نقص مادرزادی لوله عصبی، بهتر است مصرف قرص آن، از سه ماه یا حداقل یک ماه قبل از بارداری شروع شود.
#بهترین_زمان_برای_مصرف_قرص #آهن_شب_قبل_از_خواب_است
#پیشگیری_و_درمان_کم_خونی
#مصرف_مرتب_مکملهای_دوران_بارداری
#داشتن_تغذیه_مناسب_در_دوران_بارداری
👈 مصرف سبزیجات و میوههای مناسب در دوران بارداری مانند : لوبیا، کشمش، خرما، آلو، انجیر، زردآلو، سیبزمینی (با پوست)، کلم بروکلی، چغندر، سبزیجات دارای برگهای سبز، نانهای سبوسدار، شیرۀ قند سیاه، و غلات غنیشده با آهن.
👈 مصرف آب میوههای سرشار از ویتامین cبرای جذب بهتر آهن مواد غذایی و مکملها مانند آب لیمو ،آب گوجهفرنگی ،توتفرنگی ، گریپفروت ، کیوی و...
👈 مصرف نکردن مواد حاوی کلسیم به هنگام مصرف مکملهای آهن بهتر است شیر در فاصله بین دو وعده غذا مصرف گردد.
👈از مصرف بیش از حد قهوه و چای در دوران بارداری خودداری نمایید .
👌نکته از مصرف جگر در دوران بارداری به شدت خودداری کنید . زیرا حاوی ویتامین A در حدی زیانآور است که منجر به ناهنجاریهای مادرزادی میشود.
🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
👈نیاز زنان به آهن در دوران بارداری تا دو برابر قبل از بارداری افزایش پیدا میکند
#تشخیص_کم_خونی_در_دوران_بارداری:
👈معمولاً پزشکان در معاینات اولیه دوران بارداری برای شخص باردار، با کمک آزمایش کم خونی را بررسی و تشخیص میدهند .
کم خونی ممکن است علامت و نشانه خاصی نداشته باشد و مخصوصاً در موارد خفیف علائم کم خونی عبارتاند از:
۱_خستگی
۲_در گاهی موارد تب
۳_ سرگیجه
۴_ رنگپریدگی مخصوصاً در ناحیه ناخن، پلک و لب
۵_ تپش قلب و تنگی نفس
۶_اختلال در تمرکز حواس
تمایل شدید برای خوردن مواد غیرخوراکی مثل یخ ، کاغذ ، خاک ، گچ
البته هر یک از علائم کم خونی که در بالا ذکر شد میتواند جز علائم بارداری محسوب شود و ربطی به کم خونی نداشته باشد
بهترین زمان برای مصرف قرص آهن شب قبل از خواب است.
زنان باردار قبل از خواب، قرص آهن بخورند
👈نیاز زنان به آهن در دوران بارداری تا دو برابر قبل از بارداری افزایش پیدا میکند. این افزایش نیاز به آهن برای رشد جفت و جنین به حدی است که به هیچوجه از طریق مصرف موادغذایی تأمین نمیشود.
👈مصرف قرص آهن در زنان باردار برای پیشگیری از کمخونی فقرآهن، عوارض ناشی از کمبود شدید و متوسط آهن بر رشد و تکامل جنین و سلامت مادر از جمله مرگ و میر مادران، زایمان زودرس، رشد ناکافی جنین و افزایش خطر مرگ و میر جنین ضروری است.
👌مصرف قرص آهن ممکن است عوارضی مانند تهوع، درد معده، اسهال و یبوست داشته باشد به همین دلیل توصیه میشود که قرص آهن بعد از غذا مصرف شود تا عوارض مصرف آن کمتر میشود.
👌زنان باردار نباید مصرف قرص آهن را به دلیل عوارض آن قطع کنند، زیرا بعد از گذشت چند روز معمولا این عوارض قابل تحمل شده یا کلا برطرف خواهند شد.
👈از مصرف همزمان شیر و فرآوردههای لبنی با قرص آهن خودداری شود، زیرا کلسیم موجود در لبنیات با جذب آهن در بدن تداخل میکنند.
👈نیاز به اسید فولیک نیز در دوران بارداری افزایش مییابد. به دلیل نقش اسید فولیک در پیشگیری از نقص مادرزادی لوله عصبی، بهتر است مصرف قرص آن، از سه ماه یا حداقل یک ماه قبل از بارداری شروع شود.
#بهترین_زمان_برای_مصرف_قرص #آهن_شب_قبل_از_خواب_است
#پیشگیری_و_درمان_کم_خونی
#مصرف_مرتب_مکملهای_دوران_بارداری
#داشتن_تغذیه_مناسب_در_دوران_بارداری
👈 مصرف سبزیجات و میوههای مناسب در دوران بارداری مانند : لوبیا، کشمش، خرما، آلو، انجیر، زردآلو، سیبزمینی (با پوست)، کلم بروکلی، چغندر، سبزیجات دارای برگهای سبز، نانهای سبوسدار، شیرۀ قند سیاه، و غلات غنیشده با آهن.
👈 مصرف آب میوههای سرشار از ویتامین cبرای جذب بهتر آهن مواد غذایی و مکملها مانند آب لیمو ،آب گوجهفرنگی ،توتفرنگی ، گریپفروت ، کیوی و...
👈 مصرف نکردن مواد حاوی کلسیم به هنگام مصرف مکملهای آهن بهتر است شیر در فاصله بین دو وعده غذا مصرف گردد.
👈از مصرف بیش از حد قهوه و چای در دوران بارداری خودداری نمایید .
👌نکته از مصرف جگر در دوران بارداری به شدت خودداری کنید . زیرا حاوی ویتامین A در حدی زیانآور است که منجر به ناهنجاریهای مادرزادی میشود.
🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
Forwarded from فــــــــــرشتـــــه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌حشرات و حیوانات موذی خطرناک📣
📣اختراعی شگفت انگیز📣
✅با کمترین هزینه از شر هر نوع حشره و حیوان موذی (سوسک،ساس،موش و...)راحت شوید
⭕️ضمانت کارایی
⭕️بدون خطرات سمپاشی✨
⭕️بدون هیچ گونه خطر برای انسان و حیوانات خانگی🌱🍀4⁵
برای مشاوره رایگان ودریافت هدیه ویژه🎁 برای بیست نفر اول وشرکت در قرعه کشی عدد ۷ را به سامانه ۱۰۰۰۲۰۰۵۰۰۰ ارسال نمایید.
📣اختراعی شگفت انگیز📣
✅با کمترین هزینه از شر هر نوع حشره و حیوان موذی (سوسک،ساس،موش و...)راحت شوید
⭕️ضمانت کارایی
⭕️بدون خطرات سمپاشی✨
⭕️بدون هیچ گونه خطر برای انسان و حیوانات خانگی🌱🍀4⁵
برای مشاوره رایگان ودریافت هدیه ویژه🎁 برای بیست نفر اول وشرکت در قرعه کشی عدد ۷ را به سامانه ۱۰۰۰۲۰۰۵۰۰۰ ارسال نمایید.
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#همسرانه
#به_زندگی_شخصی_تان_اهمیت_بدهید
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
👈درست است که رابطه زناشویی مهمترین رابطه شما است اما شما نقش های دیگری نیز در جامعه دارید. یکی از بزرگترین دغدغه های ذهنی زوج های جوان چگونگی نگاه داشتن ارتباط قدیمی شان بعد از ازدواج است.
👈ازدواج هیچ گاه نباید باعث شود که شما با خانواده و دوستان قطع رابطه کنید. این در مورد علاقه ها و فعالیت های شخصی تان نیز صدق می کند.
👈نیازی نیست که شما تمام سرگرمی هایتان را کنار بگذارید، بلکه باید توجه کنید که با ازدواج شما در مورد رابطه تان مسئولید و باید مسئولانه زندگی تان را برنامه ریزی کنید و در مورد آنها باید همراه همسرتان تصمیم بگیرید.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
#به_زندگی_شخصی_تان_اهمیت_بدهید
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
👈درست است که رابطه زناشویی مهمترین رابطه شما است اما شما نقش های دیگری نیز در جامعه دارید. یکی از بزرگترین دغدغه های ذهنی زوج های جوان چگونگی نگاه داشتن ارتباط قدیمی شان بعد از ازدواج است.
👈ازدواج هیچ گاه نباید باعث شود که شما با خانواده و دوستان قطع رابطه کنید. این در مورد علاقه ها و فعالیت های شخصی تان نیز صدق می کند.
👈نیازی نیست که شما تمام سرگرمی هایتان را کنار بگذارید، بلکه باید توجه کنید که با ازدواج شما در مورد رابطه تان مسئولید و باید مسئولانه زندگی تان را برنامه ریزی کنید و در مورد آنها باید همراه همسرتان تصمیم بگیرید.
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
@BanooMalakeBash
Forwarded from £ℓⓘ ᥫ᭡
بعد ۳ سال آخر از این بازار فارکس پول درآوردم
G
و این عکس شروع تو همه گروهها میفزستم که اگر کسی مشکل من داره از اینجا شروع کنه و آیدی که تو چت میگه
@Cheragh
G
و این عکس شروع تو همه گروهها میفزستم که اگر کسی مشکل من داره از اینجا شروع کنه و آیدی که تو چت میگه
@Cheragh
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#همسرانه #آقایان
💫🌸🌸🌸💫🌸🌸🌸💫
قدرت یک گفتگوی ساده و صمیمانه را دستکم نگیرید. با استفاده از عبارات معجزهگری چون «دوست دارم بیشتر از خودت برایم بگویی»، «منتظر شنیدن صدای زیبایت هستم»، «من به حرفهایت علاقهمندم»، «دلت میخواهد راجع به چه چیزی با هم صحبت کنیم» و... میتوانید همسرتان را به یک گفتگوی دوستانه و عاشقانه دعوت کنید.
یادتان باشد فقط به گفتههای شیرین یا تلخ او گوش بسپارید. سعی کنید تا وقتی همسرتان از شما راهحلی نخواسته، چیزی نگویید و حل مساله نکنید، چون همسرتان به دنبال کلیدی برای حل مسائلش نیست، بلکه او فقط دو گوش شنوا میخواهد و یک همدل.
💫🌸🌸🌸💫🌸🌸🌸💫
@BanooMalakeBash
💫🌸🌸🌸💫🌸🌸🌸💫
قدرت یک گفتگوی ساده و صمیمانه را دستکم نگیرید. با استفاده از عبارات معجزهگری چون «دوست دارم بیشتر از خودت برایم بگویی»، «منتظر شنیدن صدای زیبایت هستم»، «من به حرفهایت علاقهمندم»، «دلت میخواهد راجع به چه چیزی با هم صحبت کنیم» و... میتوانید همسرتان را به یک گفتگوی دوستانه و عاشقانه دعوت کنید.
یادتان باشد فقط به گفتههای شیرین یا تلخ او گوش بسپارید. سعی کنید تا وقتی همسرتان از شما راهحلی نخواسته، چیزی نگویید و حل مساله نکنید، چون همسرتان به دنبال کلیدی برای حل مسائلش نیست، بلکه او فقط دو گوش شنوا میخواهد و یک همدل.
💫🌸🌸🌸💫🌸🌸🌸💫
@BanooMalakeBash
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
🛑تکنیک تسبیح ☝️
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
🔰🔰 پکیج رایگان👇
@Admiin_moj
🛑فقط ۵ دقیقه وقت بزار و گوش کن
حالت دگرگون میشه 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
.
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
🔰🔰 پکیج رایگان👇
@Admiin_moj
🛑فقط ۵ دقیقه وقت بزار و گوش کن
حالت دگرگون میشه 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
.
Forwarded from 👑 بانو ،ملکه باش 👑
#همسرانه
همسران برای داشتن یک زندگی سرشار از شادی باید راهکارهایی را برای افزایش ارتباطات مثبت با یکدیگر پیدا کنند. افرادی که در زندگی شخصی خود به معنویات اهمیت می دهند و در زندگی متاهلی خود به انجام آداب و رسوم مذهبی می پردازند، می توانند از تاثیرات مثبت معنویات در زندگی زناشویی خود بهره مند شوند.
یکی ازمسایلی که می تواند به
نزدیک شدن بیستر همسران به یکدیگر کمک کند،انجام دادن
فعالیت های لذت بخش مشترک
است.یکی از این فعالیت های
مشترک آداب و رسوم مذهبی
می باشد. توجه کردن به آداب
مذهبی می تواند تاثیرات مهمی
را برسلامت جسم و روح افراد
بگذارد وطبیعتا افرادی که از
جسم و روح سالم تری برخوردار
باشند.می توانند ارتباط های
بهتری را با اطرافیانشان برقرار
کنند.
💫🌸🌸🌸💫🌸🌸🌸💫
@BanooMalakeBash
همسران برای داشتن یک زندگی سرشار از شادی باید راهکارهایی را برای افزایش ارتباطات مثبت با یکدیگر پیدا کنند. افرادی که در زندگی شخصی خود به معنویات اهمیت می دهند و در زندگی متاهلی خود به انجام آداب و رسوم مذهبی می پردازند، می توانند از تاثیرات مثبت معنویات در زندگی زناشویی خود بهره مند شوند.
یکی ازمسایلی که می تواند به
نزدیک شدن بیستر همسران به یکدیگر کمک کند،انجام دادن
فعالیت های لذت بخش مشترک
است.یکی از این فعالیت های
مشترک آداب و رسوم مذهبی
می باشد. توجه کردن به آداب
مذهبی می تواند تاثیرات مهمی
را برسلامت جسم و روح افراد
بگذارد وطبیعتا افرادی که از
جسم و روح سالم تری برخوردار
باشند.می توانند ارتباط های
بهتری را با اطرافیانشان برقرار
کنند.
💫🌸🌸🌸💫🌸🌸🌸💫
@BanooMalakeBash
هر سکه ی(توکن) همستر به قیمت ۲۱ سنت پیش فروش شده😳😳😳
❌❌❌❌❌
اگه از نات کوین و همستر جاموندی و فرصتو از دست دادی،
ی پروژه قوی در حد نات کوین اومده که اسمش( pixelvers )هستش
برای شمایی که پول میخای کسب و کار کوچیک راه بندازی این گزینه عالیه❌❌❌
💸💸💸ی جایزه ی۲۰۰ هزار دلاری( ۱۲ میلیارد تومنی) داره که به ۵۰۰ نفر برتر میده.راحت میشه گرفت💸💸💸
بزن روی لینک زیر و شروع کن👇
https://t.me/pixelversexyzbot?start=854889487 Let's fight for rewards together! Take your welcome bonus: 💸 2,000 Coins + 2X multiplier for the first 24 hours 🔥 10,000 Coins + 3X multiplier if you have Telegram Premium
❌❌❌❌❌
اگه از نات کوین و همستر جاموندی و فرصتو از دست دادی،
ی پروژه قوی در حد نات کوین اومده که اسمش( pixelvers )هستش
برای شمایی که پول میخای کسب و کار کوچیک راه بندازی این گزینه عالیه❌❌❌
💸💸💸ی جایزه ی۲۰۰ هزار دلاری( ۱۲ میلیارد تومنی) داره که به ۵۰۰ نفر برتر میده.راحت میشه گرفت💸💸💸
بزن روی لینک زیر و شروع کن👇
https://t.me/pixelversexyzbot?start=854889487 Let's fight for rewards together! Take your welcome bonus: 💸 2,000 Coins + 2X multiplier for the first 24 hours 🔥 10,000 Coins + 3X multiplier if you have Telegram Premium
🌈💜🌈💜🌈💜🌈💜🌈
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم
دنیای من و حاج کمیل روز به روز رنگین ترو زیباتر میشد.هر یک روزی که با او زندگی میکردم از ایشون درسها و پندها می آموختم.بارها با رفتارات نسنجیده ایشون رو مورد اذیت قرار دادم ولی او همیشه با صبر و بردباری شرمنده ام میکرد.
زمستان زیبا و عاشقانه ی اون سال پایان گرفت و بهار تقویم به بهار زندگی مشترکمون اضافه شد.
اما رفتارهای زشت وقضاوتهای عده ای واقعا آزاردهنده بود.
من از حاج کمیل یاد گرفتم چگونه ساکت بمونم ولی از خدا میخواستم که به زودی حقیقت آشکار بشه
حاج کمیل بر عکس من، میگفت:حقیقت روشنه! نه شما در تمام عمرتون حرکتی که منافی عفت باشه انجام دادید نه بنده خلاف شرع کردم.پس به راهتون ادامه بدید و دنبال اثبات خودتون به دیگرون نباشید.عزت و آبرو دست خداست. هر زمان بخواد میده هر وقت هم صلاح دونست میگیره.
خیلی زمان برد تا به عمق کلمات او پی بردم وتونستم در زندگیم بکار ببرم.
و البته راست هم میگفت:چند وقت بعد مسجد دوباره شوروحال سابق رو گرفت! جوانان زیادی بخاطر اخلاق و منش خوب حاج کمیل جذب مسجد وبسیج شده بودند. من و فاطمه همچنان مسؤول پایگاه بودیم و تغییرات اساسی در مسجد و نیروهاش ایجاد کردیم.
کار ما جذب حداکثری جوانها بود اون هم از هر قشرو هر نوع نگرشی..و با خود اونها اتاق فکر میذاشتیم..حرفهاشون رو میشنیدیم. .درد ودلهاشون رو گوش میکردیم بدون اینکه قضاوتشون کنیم یا مستقیم به مخالفتشون برخیزیم.
و با همون عده به جنوب رفتیم..
چه سفری بود این سفر! اینبار این سفر فقط و فقط به عشق شهدا بود و بس..
تمام مسیر گریه میکردم و یاد خاطراتم افتادم.
من اینبار تازه نخلهای بی سر رو دیدم!! تازه فهمیدم هویزه کجاست؟! اولین بار بود که در دهلاویه نحوه ی شهادت دکتر چمران رو شنیدم..
و وقتی رسیدیم طلاییه....آه خدای من طلاییه..
جایگاه پرکشیدن مردی به نام شهید ابراهیم همت..
همونکه تنها با یک قرار ساده از طریق عکسش سرموعد حاجتم رو داد و من الان با یک مرد مومن و آسمانی به جایگاه صعود او نظاره میکردم. اینها چه کسانی بودند؟ مقام ومنزلت اونها نزد خدا چقدر بالاست که دست رد به سينه ی هیچ کسی نمیزنند؟! حتی به سینه ی من که باورشون نداشتم و در گناه غوطه ور بودم.
گوشه ای خلوت اختیار کردم و روی خاکها نشستم.
من حضور تک تک اونها رو کنار خودم احساس میکردم .با اشک شوق خطاب به حاج همت گفتم: حاجی دمتون گرم..خداییش اون وقتی که با عکستون درد دل میکردم خواب امروز رو هم نمیدیدم که حاجتم به این قشنگي وکاملی برآورده بشه. منم میخوام به عهدم وفا کنم.
تلفنم رو از کیفم در آوردم و به حاج کمیل زنگ زدم.
_حاج کمیل بی زحمت شیرینیها رو پخش کنید.
.او با خنده پرسید:کجا باز غیبتون زد سادات خانوم؟ ! زیاد تو گرما نمونید.مثل پارسال کار دستمون میدید..
اشکم رو پاک کردم و با لبخند گفتم: چه اشکالی داره در عوض باز هم من و فاطمه با شما راهی همون رستوران خاطره انگیز میشیم.
او همچنان میخندید.
گفت: شما قول بدید بیمار نشید بنده حتما شما رو یکبار دیگه به اون رستوران میبرم.
ناگهان یاد اون روز افتادم.
پرسیدم:حاج کمیل؟؟!؟ میتونم یه سوال بپرسم؟
پرسید:الان؟؟! پشت تلفن؟؟
گفتم:بله..الان وهمینجا میخوام جوابش رو بدونم
گفت: جانم بپرس
گفتم: حاج کمیل یادتونه اونروز تو رستوران من ازتون تشکر کردم شما نگاهتون به نگاهم گره خورد..
او بلند بلند خندید..
در میون خنده گفت: دختر زیارتت رو بخون.. چیکار دارید به اون روز؟!
ازخنده اش خنده ام گرفت!
با اصرار و التماس گفتم: حاج کمیل تو رو خدا بهم بگید..
او خنده ش قطع شد و در حالیکه نفسش رو بیرون میداد گفت: خب همه ی دردسر ما از همون روز شروع شد..البته نه اون دردسری که شما فکر میکنی..من فقط چشمهاتون برام آشنا اومد..وسوسه شدم بیشتر نگاهتون کنم تا یادم بیفته این چشمها رو قبلا کجا دیدم. ولی سریع به خودم تشر زدم خجالت بکش مرد..
باقیش رو خودم میدونستم.
از یادآوری اون خاطرات به شوق آمدم.اونروز من از این اتفاقها ناراحت وافسرده بودم ولی الان بعد از یکسال تازه شیرینی وحلاوتش رو درک میکنم.
ادامه دارد...
#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم
دنیای من و حاج کمیل روز به روز رنگین ترو زیباتر میشد.هر یک روزی که با او زندگی میکردم از ایشون درسها و پندها می آموختم.بارها با رفتارات نسنجیده ایشون رو مورد اذیت قرار دادم ولی او همیشه با صبر و بردباری شرمنده ام میکرد.
زمستان زیبا و عاشقانه ی اون سال پایان گرفت و بهار تقویم به بهار زندگی مشترکمون اضافه شد.
اما رفتارهای زشت وقضاوتهای عده ای واقعا آزاردهنده بود.
من از حاج کمیل یاد گرفتم چگونه ساکت بمونم ولی از خدا میخواستم که به زودی حقیقت آشکار بشه
حاج کمیل بر عکس من، میگفت:حقیقت روشنه! نه شما در تمام عمرتون حرکتی که منافی عفت باشه انجام دادید نه بنده خلاف شرع کردم.پس به راهتون ادامه بدید و دنبال اثبات خودتون به دیگرون نباشید.عزت و آبرو دست خداست. هر زمان بخواد میده هر وقت هم صلاح دونست میگیره.
خیلی زمان برد تا به عمق کلمات او پی بردم وتونستم در زندگیم بکار ببرم.
و البته راست هم میگفت:چند وقت بعد مسجد دوباره شوروحال سابق رو گرفت! جوانان زیادی بخاطر اخلاق و منش خوب حاج کمیل جذب مسجد وبسیج شده بودند. من و فاطمه همچنان مسؤول پایگاه بودیم و تغییرات اساسی در مسجد و نیروهاش ایجاد کردیم.
کار ما جذب حداکثری جوانها بود اون هم از هر قشرو هر نوع نگرشی..و با خود اونها اتاق فکر میذاشتیم..حرفهاشون رو میشنیدیم. .درد ودلهاشون رو گوش میکردیم بدون اینکه قضاوتشون کنیم یا مستقیم به مخالفتشون برخیزیم.
و با همون عده به جنوب رفتیم..
چه سفری بود این سفر! اینبار این سفر فقط و فقط به عشق شهدا بود و بس..
تمام مسیر گریه میکردم و یاد خاطراتم افتادم.
من اینبار تازه نخلهای بی سر رو دیدم!! تازه فهمیدم هویزه کجاست؟! اولین بار بود که در دهلاویه نحوه ی شهادت دکتر چمران رو شنیدم..
و وقتی رسیدیم طلاییه....آه خدای من طلاییه..
جایگاه پرکشیدن مردی به نام شهید ابراهیم همت..
همونکه تنها با یک قرار ساده از طریق عکسش سرموعد حاجتم رو داد و من الان با یک مرد مومن و آسمانی به جایگاه صعود او نظاره میکردم. اینها چه کسانی بودند؟ مقام ومنزلت اونها نزد خدا چقدر بالاست که دست رد به سينه ی هیچ کسی نمیزنند؟! حتی به سینه ی من که باورشون نداشتم و در گناه غوطه ور بودم.
گوشه ای خلوت اختیار کردم و روی خاکها نشستم.
من حضور تک تک اونها رو کنار خودم احساس میکردم .با اشک شوق خطاب به حاج همت گفتم: حاجی دمتون گرم..خداییش اون وقتی که با عکستون درد دل میکردم خواب امروز رو هم نمیدیدم که حاجتم به این قشنگي وکاملی برآورده بشه. منم میخوام به عهدم وفا کنم.
تلفنم رو از کیفم در آوردم و به حاج کمیل زنگ زدم.
_حاج کمیل بی زحمت شیرینیها رو پخش کنید.
.او با خنده پرسید:کجا باز غیبتون زد سادات خانوم؟ ! زیاد تو گرما نمونید.مثل پارسال کار دستمون میدید..
اشکم رو پاک کردم و با لبخند گفتم: چه اشکالی داره در عوض باز هم من و فاطمه با شما راهی همون رستوران خاطره انگیز میشیم.
او همچنان میخندید.
گفت: شما قول بدید بیمار نشید بنده حتما شما رو یکبار دیگه به اون رستوران میبرم.
ناگهان یاد اون روز افتادم.
پرسیدم:حاج کمیل؟؟!؟ میتونم یه سوال بپرسم؟
پرسید:الان؟؟! پشت تلفن؟؟
گفتم:بله..الان وهمینجا میخوام جوابش رو بدونم
گفت: جانم بپرس
گفتم: حاج کمیل یادتونه اونروز تو رستوران من ازتون تشکر کردم شما نگاهتون به نگاهم گره خورد..
او بلند بلند خندید..
در میون خنده گفت: دختر زیارتت رو بخون.. چیکار دارید به اون روز؟!
ازخنده اش خنده ام گرفت!
با اصرار و التماس گفتم: حاج کمیل تو رو خدا بهم بگید..
او خنده ش قطع شد و در حالیکه نفسش رو بیرون میداد گفت: خب همه ی دردسر ما از همون روز شروع شد..البته نه اون دردسری که شما فکر میکنی..من فقط چشمهاتون برام آشنا اومد..وسوسه شدم بیشتر نگاهتون کنم تا یادم بیفته این چشمها رو قبلا کجا دیدم. ولی سریع به خودم تشر زدم خجالت بکش مرد..
باقیش رو خودم میدونستم.
از یادآوری اون خاطرات به شوق آمدم.اونروز من از این اتفاقها ناراحت وافسرده بودم ولی الان بعد از یکسال تازه شیرینی وحلاوتش رو درک میکنم.
ادامه دارد...