کاش قبر کوروش وقلعه بابک در چالوس بود
👆فایل صوتی
«کاش قبر کوروش وقلعه بابک در چالوس بود »
یوتیوب :
https://youtube.com/c/mojtabavahedi43
تلگرام :
🌐 @mojvahedi
«کاش قبر کوروش وقلعه بابک در چالوس بود »
یوتیوب :
https://youtube.com/c/mojtabavahedi43
تلگرام :
🌐 @mojvahedi
VID-20210817-WA0022.mp4
5.9 MB
الله عرب هم نمیتواند تو بهشتش یک همچین ساقی با تجربه ای داشته باشد
شیعیگری ومحرم :
چون محرم رسیدی بسیاری ازمردم رخت سیاه پوشیدندی وازهمانروزِنخستین درتیمچه ها و کاروانسراها ودرخانه های مجتهدان وبزرگان دستگاۀ سوگواری درچیده شدی درهمه جا روضه خوانیها آغازیافتی وبازارروضه خوانان بسیارگرم شده هریکی سواراسب یا خراز اینجا درآمده بآنجا شتافتی، درهرجایی روضه خوانان همینکه یکی ازمنبرپائین آمدی آندیگری بالارفتی.
درهمان هنگام ازهرکویی دسته ای راه افتادی، سینه زنها، عربها، زنجیرزنان، هرگروهی دنبال دیگری را گرفته درفشهای بسیارجلوانداخته با طبل وشیپوار(ویا بی آنها) نالان ومویان براه افتادندی، دربازارها گردیده وبه تیمچه ها وخانه های مجتهدان وبزرگان رفته بدینسان روزرا بپایان رسانیدندی.
هنگام شام درهرکویی وکوچه ای دستۀ شاه حسینی راه افتادی سپس نیزدرهرمسجدی روضه خوانی رقتی.
ازروزهای هشتم یا نهم «شبیه» نیزدرآمدی شمرویزید وحسین وعباس وعلی اکبر وقاسم وزین العابدین بیمار وزینب وام کلثوم وسکینه بروی اسبها دربازارها گردیدندی درتبریز روزنهم «شیر» آوردندی که خود داستانی داشتی.
روزدهم یاعاشورا «دیوانگی» بالا گرفتی ازآغازروزصد دستۀ شاه حسینی راه افتادی ازهر کوی وکویچه قمه زنان با سرهای شکافته وکفنهای سفیدِ خون آلود بیرون آمدندی. مردم قره باغ درتبریزوتهران «قفل بتنان» آوردندی.
دراینروزملایان وبازرگانان وتوانگران نیزخودداری ننموده باپاهای برهنه وسرهای بازوگِل بِرومالیده بجلو دسته ها افتادندی. بسرهاشان خاکستر وکاه ریختندی کسانی چندان گریستندی وبسرکوفتندی که ازخود رفته افتادندی.
بدینسان دسته های گوناگون ازاینسو وازآنسوراه افتادندی ودربازارها بهم رسیدندی. انبوۀ زنان ومردان بتماشا ایستاده گریه کردندی.
بسیاری ازقمه زنان بخودنمایی چندان زدندی که اقتاده ازخود رفتندی وسالانه چند کس با این آسیب درگذشتندی.
_______________________
شیعیگری
نوشتارهایی ازاستاد
#احمد_کسروی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#خوزستان_تنها_نیست
#RaisiTerrorist
#IranCovidCrisis
#زمان_دادخواهی_نزدیک_است
#آزاد_زیستن_سرفراز_بودن_بابراندازی
چون محرم رسیدی بسیاری ازمردم رخت سیاه پوشیدندی وازهمانروزِنخستین درتیمچه ها و کاروانسراها ودرخانه های مجتهدان وبزرگان دستگاۀ سوگواری درچیده شدی درهمه جا روضه خوانیها آغازیافتی وبازارروضه خوانان بسیارگرم شده هریکی سواراسب یا خراز اینجا درآمده بآنجا شتافتی، درهرجایی روضه خوانان همینکه یکی ازمنبرپائین آمدی آندیگری بالارفتی.
درهمان هنگام ازهرکویی دسته ای راه افتادی، سینه زنها، عربها، زنجیرزنان، هرگروهی دنبال دیگری را گرفته درفشهای بسیارجلوانداخته با طبل وشیپوار(ویا بی آنها) نالان ومویان براه افتادندی، دربازارها گردیده وبه تیمچه ها وخانه های مجتهدان وبزرگان رفته بدینسان روزرا بپایان رسانیدندی.
هنگام شام درهرکویی وکوچه ای دستۀ شاه حسینی راه افتادی سپس نیزدرهرمسجدی روضه خوانی رقتی.
ازروزهای هشتم یا نهم «شبیه» نیزدرآمدی شمرویزید وحسین وعباس وعلی اکبر وقاسم وزین العابدین بیمار وزینب وام کلثوم وسکینه بروی اسبها دربازارها گردیدندی درتبریز روزنهم «شیر» آوردندی که خود داستانی داشتی.
روزدهم یاعاشورا «دیوانگی» بالا گرفتی ازآغازروزصد دستۀ شاه حسینی راه افتادی ازهر کوی وکویچه قمه زنان با سرهای شکافته وکفنهای سفیدِ خون آلود بیرون آمدندی. مردم قره باغ درتبریزوتهران «قفل بتنان» آوردندی.
دراینروزملایان وبازرگانان وتوانگران نیزخودداری ننموده باپاهای برهنه وسرهای بازوگِل بِرومالیده بجلو دسته ها افتادندی. بسرهاشان خاکستر وکاه ریختندی کسانی چندان گریستندی وبسرکوفتندی که ازخود رفته افتادندی.
بدینسان دسته های گوناگون ازاینسو وازآنسوراه افتادندی ودربازارها بهم رسیدندی. انبوۀ زنان ومردان بتماشا ایستاده گریه کردندی.
بسیاری ازقمه زنان بخودنمایی چندان زدندی که اقتاده ازخود رفتندی وسالانه چند کس با این آسیب درگذشتندی.
_______________________
شیعیگری
نوشتارهایی ازاستاد
#احمد_کسروی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#خوزستان_تنها_نیست
#RaisiTerrorist
#IranCovidCrisis
#زمان_دادخواهی_نزدیک_است
#آزاد_زیستن_سرفراز_بودن_بابراندازی
🔴زندگینامه_حسین بن علی اهل عربستان بدون سانسور و مخفیکاری
🔻
حسین پسر علی در عربستان و در سال چهار هجری متولد شد.
پس از مرگ محمد،در زمان خلافت عثمان در سال سی هجری به سرکردگی سعید ابن عاص،بهمراه برادرش حسن و دیگر اعراب مسلمان،به ایران حمله و کشتار کرد.(غزای طبرستان)
بعدها که معاویه(برادر زن محمد) خلیفه مسلمین شد،زیر پرچم معاویه در حمله به (روم) قسطنطنیه و (ایران) طبرستان شرکت کرد و به تجاوز و اشغال و غارت ایران ادامه داد.
[علی نیز که بدستور محمد قبلاً به ایران در مرزهای یمن لشگرکشی و کشتار کرده بود(سریه امام علی به یمن_ساسانی)در خطبه صدوچهل وشش نهج البلاغه،شیوه ی حمله و تجاوز به ایران را به عمرخطاب آموزش داده
و با سرزنش عمر که از تعداد زیاد جمعیت ایرانیان ترسیده بود،بوی قوت قلب داده و او را برای حمله تهییج و ترغیب میکند و باهم فرش_بهارستان از بزرگترین گنجینه های ملی ایران را از تیسفون پایتخت ایران بنام غنیمت دزدیده و به مدینه برده و تکه تکه کرده و فروختند
.
،ضمنا در زمان خلافتش نیز به اشغال ایران ادامه داده و پایتخت را به درون ایران اشغال شده(کوفه) انتقال داد و همه ی قیامهای ایرانیانستمدیده را که بحق خواهان پایان اشغالگری اعراب مسلمان بودند، سرکوب و در خون فرو نشاند
.
. و هیچگاه به حمله و کشتار ایرانیان کوچکترین اعتراض و مخالفتی نکرد]
نکته :هیچکدام از هفتادودوتن یاران حسین،ایرانی نبودند،حتی یک جمله ی مثبت از حسین اهل عربستان درباره ایرانیان وجود ندارد،
او هیچ واکنش و اعتراضی به قتل عام هزاران ایرانی در قادسیه و نهاوند و.. به کنیزی گرفتن زنان ایرانی و یتیم شدن کودکان ایرانی و اشغال ظالمانه ایران نکرد.
🔻
حسین پس از بیعت با معاویه در مدینه از او استقبال می کرد،و معاویه هر ساله مبلغ یک میلیون درهم از خراج ایرانیان اشغال شده و ستمدیده را به حسین و یک میلیون هم به حسن باج می داد.
روابط این دو چنان گرم شد که،حسین خواهر زاده معاویه را نیز به لیست زنانش افزود(لیلا مادر علی اکبر)
حسین به زندگی آرام و اعیانی خود با همسرانش در مدینه خو گرفته بود تا اینکه،معاویه سیاس مرد و پسرش یزید به وصیت پدر،خلیفه شد.
نکته:حسین در طول بیش از بیست سال خلافت معاویه (غاصب حکومت پدرش علی و برادرش حسن!)نه تنها با سکوت زیست و قیام نکرد بلکه کوچکترین اقدامی علیه وی انجام نداد!
یزید با حسین چالش هایی نیز برسر اورینب زن زیبای بصری،داشت قبلاً
پس از اعلام خلافت یزید یک میلیون درهم باج حسین بیکار را قطع کرد.
وی سه نامه به ولید ابن عتبه در مدینه نوشت تا از عبدالله ابن عمر،عبدالله ابن زبیر وحسین ابن علی،بیعت بگیرد.
هیچکدام بیعت نمیکنند.
.
یزید گفته بود یا بیعت کنند یا کشته شوند چون خلافت اسلامی را دچار آشوب میکنند.پسر عمر قانع شد و بیعت کرد.حسین و پسر زبیر که داعیه خلافت هم داشتند ،سرباز زدند و به مکه فرار کردند(خلفای اموی بعدا هردو را کشتند)،حسین به بهانه ی کاری از چادر بیرون رفت و از مدینه به مکه فرار کرد.
.
در مکه به حسین خبر میرسد که شیعیان کوفه پیروان تو هستند(چون مقر حکومت پدرش کوفه بود) و با تو بیعت میکنند نه با یزید.
۱۲ هزار نامه به هواداری حسین!حسین در نزدیکی شصت سالگی!به وسوسه خلافت می افتد.
.
برای اطمینان از وعده ی کوفیان،پسرعمویش مسلم ابن عقیل را به کوفه میفرستد.
مسلم پیک میفرستد که حسین حرکت کن،غافل از اینکه خبر به یزید رسید،یزید به عبیدالله ابن زیاد فرمان میدهد که کوفه را آرام کند،عبیدالله جان و مال و ناموس شورشیان را حلال اعلام میکند!
همه می ترسند و پشیمان می شوند.مسلم کشته می شود.حسین اما بی خبر و از هول حلیم،حج الهی! را در روز دوم عرفه نیمه کاره رها کرد و به امید دوازده هزار لشگر کوفه براه افتاده است.
در مسیر یک کاروان یمنی را غارت می کند.
نرسیده به کوفه،عمر سعد راه را بر حسین می بندد،(حسین قصد اقامت و اسکان در کوفه که مقر حکومت پدرش علی و محل سکونت شیعیان فرستاننده ی دعوتنامه بود را داشت،تا در فرصت مناسب با هزاران شیعه ی کوفی شورش را آغاز و بسوی دمشق حرکت کنند)
ابن سعد( به حسین که غافلگیر شده بود!) گفت: چرا با یزید خلیفه برحق مسلمین بیعت نکردی؟!
حسین:بگذار بروم!
ابن سعد: بنابر رسوم اسلامی،تو از بیعت سرباز زدی،پس خونت حلال است.
(کلا دو حالت داشت،یا بیعت یا جنگ،چنانچه علی مجبور به بیعت با ابوبکر_عمر_وعثمان شد)
حسین ترسید و گفت بخاطر نامه های کوفیان آمده بودم،حالا که مرا نمیخواهند ،اجازه دهید به مدینه برمیگردم،سپس سه_درخواست معروفش را عنوان کرد(سه درخواستی که روحانیون شیعه همیشه مخفی کرده اند!)
🔻
حسین پسر علی در عربستان و در سال چهار هجری متولد شد.
پس از مرگ محمد،در زمان خلافت عثمان در سال سی هجری به سرکردگی سعید ابن عاص،بهمراه برادرش حسن و دیگر اعراب مسلمان،به ایران حمله و کشتار کرد.(غزای طبرستان)
بعدها که معاویه(برادر زن محمد) خلیفه مسلمین شد،زیر پرچم معاویه در حمله به (روم) قسطنطنیه و (ایران) طبرستان شرکت کرد و به تجاوز و اشغال و غارت ایران ادامه داد.
[علی نیز که بدستور محمد قبلاً به ایران در مرزهای یمن لشگرکشی و کشتار کرده بود(سریه امام علی به یمن_ساسانی)در خطبه صدوچهل وشش نهج البلاغه،شیوه ی حمله و تجاوز به ایران را به عمرخطاب آموزش داده
و با سرزنش عمر که از تعداد زیاد جمعیت ایرانیان ترسیده بود،بوی قوت قلب داده و او را برای حمله تهییج و ترغیب میکند و باهم فرش_بهارستان از بزرگترین گنجینه های ملی ایران را از تیسفون پایتخت ایران بنام غنیمت دزدیده و به مدینه برده و تکه تکه کرده و فروختند
.
،ضمنا در زمان خلافتش نیز به اشغال ایران ادامه داده و پایتخت را به درون ایران اشغال شده(کوفه) انتقال داد و همه ی قیامهای ایرانیانستمدیده را که بحق خواهان پایان اشغالگری اعراب مسلمان بودند، سرکوب و در خون فرو نشاند
.
. و هیچگاه به حمله و کشتار ایرانیان کوچکترین اعتراض و مخالفتی نکرد]
نکته :هیچکدام از هفتادودوتن یاران حسین،ایرانی نبودند،حتی یک جمله ی مثبت از حسین اهل عربستان درباره ایرانیان وجود ندارد،
او هیچ واکنش و اعتراضی به قتل عام هزاران ایرانی در قادسیه و نهاوند و.. به کنیزی گرفتن زنان ایرانی و یتیم شدن کودکان ایرانی و اشغال ظالمانه ایران نکرد.
🔻
حسین پس از بیعت با معاویه در مدینه از او استقبال می کرد،و معاویه هر ساله مبلغ یک میلیون درهم از خراج ایرانیان اشغال شده و ستمدیده را به حسین و یک میلیون هم به حسن باج می داد.
روابط این دو چنان گرم شد که،حسین خواهر زاده معاویه را نیز به لیست زنانش افزود(لیلا مادر علی اکبر)
حسین به زندگی آرام و اعیانی خود با همسرانش در مدینه خو گرفته بود تا اینکه،معاویه سیاس مرد و پسرش یزید به وصیت پدر،خلیفه شد.
نکته:حسین در طول بیش از بیست سال خلافت معاویه (غاصب حکومت پدرش علی و برادرش حسن!)نه تنها با سکوت زیست و قیام نکرد بلکه کوچکترین اقدامی علیه وی انجام نداد!
یزید با حسین چالش هایی نیز برسر اورینب زن زیبای بصری،داشت قبلاً
پس از اعلام خلافت یزید یک میلیون درهم باج حسین بیکار را قطع کرد.
وی سه نامه به ولید ابن عتبه در مدینه نوشت تا از عبدالله ابن عمر،عبدالله ابن زبیر وحسین ابن علی،بیعت بگیرد.
هیچکدام بیعت نمیکنند.
.
یزید گفته بود یا بیعت کنند یا کشته شوند چون خلافت اسلامی را دچار آشوب میکنند.پسر عمر قانع شد و بیعت کرد.حسین و پسر زبیر که داعیه خلافت هم داشتند ،سرباز زدند و به مکه فرار کردند(خلفای اموی بعدا هردو را کشتند)،حسین به بهانه ی کاری از چادر بیرون رفت و از مدینه به مکه فرار کرد.
.
در مکه به حسین خبر میرسد که شیعیان کوفه پیروان تو هستند(چون مقر حکومت پدرش کوفه بود) و با تو بیعت میکنند نه با یزید.
۱۲ هزار نامه به هواداری حسین!حسین در نزدیکی شصت سالگی!به وسوسه خلافت می افتد.
.
برای اطمینان از وعده ی کوفیان،پسرعمویش مسلم ابن عقیل را به کوفه میفرستد.
مسلم پیک میفرستد که حسین حرکت کن،غافل از اینکه خبر به یزید رسید،یزید به عبیدالله ابن زیاد فرمان میدهد که کوفه را آرام کند،عبیدالله جان و مال و ناموس شورشیان را حلال اعلام میکند!
همه می ترسند و پشیمان می شوند.مسلم کشته می شود.حسین اما بی خبر و از هول حلیم،حج الهی! را در روز دوم عرفه نیمه کاره رها کرد و به امید دوازده هزار لشگر کوفه براه افتاده است.
در مسیر یک کاروان یمنی را غارت می کند.
نرسیده به کوفه،عمر سعد راه را بر حسین می بندد،(حسین قصد اقامت و اسکان در کوفه که مقر حکومت پدرش علی و محل سکونت شیعیان فرستاننده ی دعوتنامه بود را داشت،تا در فرصت مناسب با هزاران شیعه ی کوفی شورش را آغاز و بسوی دمشق حرکت کنند)
ابن سعد( به حسین که غافلگیر شده بود!) گفت: چرا با یزید خلیفه برحق مسلمین بیعت نکردی؟!
حسین:بگذار بروم!
ابن سعد: بنابر رسوم اسلامی،تو از بیعت سرباز زدی،پس خونت حلال است.
(کلا دو حالت داشت،یا بیعت یا جنگ،چنانچه علی مجبور به بیعت با ابوبکر_عمر_وعثمان شد)
حسین ترسید و گفت بخاطر نامه های کوفیان آمده بودم،حالا که مرا نمیخواهند ،اجازه دهید به مدینه برمیگردم،سپس سه_درخواست معروفش را عنوان کرد(سه درخواستی که روحانیون شیعه همیشه مخفی کرده اند!)
حسین ملتمسانه گفت:
۱-یا بگذار به جایی که از آنجا آمدم(مکه یا مدینه) بازگردم.
۲- یا بروم با ایران(در طبرستان+ و روم قسطنطنیه) بجنگم.
۳- یا بیایم و در دمشق با یزید بیعت کنم!
آیا شما شجاعتی می بینید؟! عزتی میبینید؟! این سه درخواست معنی اش پشیمانی و ترس و التماس نیست؟!
(دکانداران فرقه تشیع با مخفی_کردن_این سه_درخواست_حسین،وی را بدروغ بزرگنمایی و بت میکنند تا به کاسبی شان رونق دهند عمرسعد پیک فرستاد که حسین درخواست صلح کرده،عبیدالله ابن زیاد هم راضی شد که درخواست حسین را بپذیرد،ولی شمر ابن ذالجوش گفت،حسین جز به خلافت راضی نباشد و دیر یا زود کوفه را خواهد شورانید.
ابن زیاد قانع شد و گفت قتال کنید.
سه درخواست حسین رد شد، چاره ای جز جنگ نداشت،وگرنه میخواست مثل برادرش حسن تسلیم شود(البته سجاد به بهانه بیماری تسلیم شد،با یزید بیعت کرد و زنده ماند!)
حسین ولی شب قبل از عاشورا درمانده به خیمه رفت و تا نوره(واجبی) بکشد!( تشنگی حسین دروغی بیش نیست).برای اینکه کمی از درماندگی قضیه بکاهد بدروغ و با فحاشی گفت: این زنازاده پسر زنازاده(ابن زیاد)مرا بین جنگ و صلح مخیر کرده!
جنگ آغاز شد،ابتدا برده هایش درصفوف جلو کشته شدند،سپس زهیر ابن قین و حبیب ابن مظاهر یمین و یسار سپاه،... و در نهایت خودش کشته شد.
نکته ها:همه ی قاتلان حسین و یارانش،از شمر نمازخوان گرفته تا حرمله و ابن سعد مسلمان و شیعه بودند!.
محمد حنفیه برادر حسین و عبدالله شوهر زینب به کربلا نرفتند و زینب پس از واقعه توسط یزید تکریم و متنعم شد و به مدینه بازگشت و همانجا درگذشت(درحالیکه یزید میتوانست زنان و دختران کشته شدگان کربلا را به حکم اسلام به غنیمت بگیرد! قبور منتسب به زینب در قاهره و دمشق،جعلی هستند)
حسین و حسن هیچ شغلی نداشتند و فقط از رانت آقازادگی و غنیمتی که از امثال ایرانیان اشغال شده ی مظلوم میگرفتند ارتزاق کرده و دهها زن و کنیز میگرفتند و عوض میکردند.(خراج دارابگرد فارس برای حسن و..).
سکینه دختر حسین با مصعب ابن زبیر که قاتل مختار و دشمن پدرش بود،ازدواج کرد!
حسین پنجاه و هشت ساله اصلاً دختری سه ساله بنام رقیه نداشت و این افسانه هفت قرن پس از عاشورا برای تراژیک کردن ماجرا اختراع شد.(رجوع به حماسه حسینی اثر شهید مطهری)
ضمناً عبدالله ابن زبیر هم با یزید بیعت نکرد و با شعار زنده کردن اسلام علیه او قیام کرد و بطرز فجیعی آنهم داخل کعبه بقتل رسید،آیا برای او هم باید عزاداری کرد؟!
این خلاصه ای بود از وقایع رخداده،بدون اغراق افسانه سازی مخفی_کاری و فریبکاری آخوندهای_دکاندار دین!
منابع:
نهج البلاغه ،خطبه 146
بلاذری، فتوح البلدان، ص330.
حماسه حسینی، شهید مطهری، ج ۲ ،بخش تحریف لفظی،ص ۱۷۰
شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبد الرحیم ربانی، ج ۱۲، باب ۵۱ از ابواب ما یکتسب به، ص ۱۵۷
محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۴۱ و ج ۷۲، ص ۳۸۲٫
مطهری،مجموعه آثار، ج 17، ص 586.
یادداشت ها،ج ۲ ص ۸۰
تاریخ طبری، ج3، ص323. و ج5, ص 2116
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی،مقصد سوم،فصل اول ص ۳۹۵
زرینکوب،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص ۳۵۰و۳۵۱
محمد دشتی، فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام ، ص 297.
داستان کربلا،امیرحسین خنجی
تاریخ طبرستان ،بهاءالدین محمد بن حسن ابن اسفندیار صفحه ۱۵۴ – ۱۵۵
زندگانی امام حسين ، زين العابدين رهنما ،جلد اول ،فصل بيست و نهم ، صفحه ۱۸۳
الفتوح:،ابن اعثم کوفی، 5/164و 165
ترجمهٔ فارسی تاریخ طبری، جلد پنجم، ص 1825
الجرح و التعدیل، ابوحاتم رازی، ج ۶، ص ۲۰۵.
الارشاد، شیخ مفید :2/89
تاريخ طبرى 6/189 (، )مقاتل الطالبیین (ابوالفرج اصفھانى ص 100.
تاريخ طبرى 6/193 (از ) مقتل الحسین ابومِخْنَف
كامل بھائى (، عماد الدين طبرى 275/2، چاپ مرتضوى.
مروج الذھب (مسعودى 3/59، )مقاتل الطالبیین (ص .106
)
شمس الدین ذهبی، العبر فی خبر من عبر، ج4، ص73 ؛ الغدیر،ج5، ص245.
Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI.
↑ بهرامیان، «حسین (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی،۶۷۶
۱-یا بگذار به جایی که از آنجا آمدم(مکه یا مدینه) بازگردم.
۲- یا بروم با ایران(در طبرستان+ و روم قسطنطنیه) بجنگم.
۳- یا بیایم و در دمشق با یزید بیعت کنم!
آیا شما شجاعتی می بینید؟! عزتی میبینید؟! این سه درخواست معنی اش پشیمانی و ترس و التماس نیست؟!
(دکانداران فرقه تشیع با مخفی_کردن_این سه_درخواست_حسین،وی را بدروغ بزرگنمایی و بت میکنند تا به کاسبی شان رونق دهند عمرسعد پیک فرستاد که حسین درخواست صلح کرده،عبیدالله ابن زیاد هم راضی شد که درخواست حسین را بپذیرد،ولی شمر ابن ذالجوش گفت،حسین جز به خلافت راضی نباشد و دیر یا زود کوفه را خواهد شورانید.
ابن زیاد قانع شد و گفت قتال کنید.
سه درخواست حسین رد شد، چاره ای جز جنگ نداشت،وگرنه میخواست مثل برادرش حسن تسلیم شود(البته سجاد به بهانه بیماری تسلیم شد،با یزید بیعت کرد و زنده ماند!)
حسین ولی شب قبل از عاشورا درمانده به خیمه رفت و تا نوره(واجبی) بکشد!( تشنگی حسین دروغی بیش نیست).برای اینکه کمی از درماندگی قضیه بکاهد بدروغ و با فحاشی گفت: این زنازاده پسر زنازاده(ابن زیاد)مرا بین جنگ و صلح مخیر کرده!
جنگ آغاز شد،ابتدا برده هایش درصفوف جلو کشته شدند،سپس زهیر ابن قین و حبیب ابن مظاهر یمین و یسار سپاه،... و در نهایت خودش کشته شد.
نکته ها:همه ی قاتلان حسین و یارانش،از شمر نمازخوان گرفته تا حرمله و ابن سعد مسلمان و شیعه بودند!.
محمد حنفیه برادر حسین و عبدالله شوهر زینب به کربلا نرفتند و زینب پس از واقعه توسط یزید تکریم و متنعم شد و به مدینه بازگشت و همانجا درگذشت(درحالیکه یزید میتوانست زنان و دختران کشته شدگان کربلا را به حکم اسلام به غنیمت بگیرد! قبور منتسب به زینب در قاهره و دمشق،جعلی هستند)
حسین و حسن هیچ شغلی نداشتند و فقط از رانت آقازادگی و غنیمتی که از امثال ایرانیان اشغال شده ی مظلوم میگرفتند ارتزاق کرده و دهها زن و کنیز میگرفتند و عوض میکردند.(خراج دارابگرد فارس برای حسن و..).
سکینه دختر حسین با مصعب ابن زبیر که قاتل مختار و دشمن پدرش بود،ازدواج کرد!
حسین پنجاه و هشت ساله اصلاً دختری سه ساله بنام رقیه نداشت و این افسانه هفت قرن پس از عاشورا برای تراژیک کردن ماجرا اختراع شد.(رجوع به حماسه حسینی اثر شهید مطهری)
ضمناً عبدالله ابن زبیر هم با یزید بیعت نکرد و با شعار زنده کردن اسلام علیه او قیام کرد و بطرز فجیعی آنهم داخل کعبه بقتل رسید،آیا برای او هم باید عزاداری کرد؟!
این خلاصه ای بود از وقایع رخداده،بدون اغراق افسانه سازی مخفی_کاری و فریبکاری آخوندهای_دکاندار دین!
منابع:
نهج البلاغه ،خطبه 146
بلاذری، فتوح البلدان، ص330.
حماسه حسینی، شهید مطهری، ج ۲ ،بخش تحریف لفظی،ص ۱۷۰
شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، تصحیح و تحقیق میرزا عبد الرحیم ربانی، ج ۱۲، باب ۵۱ از ابواب ما یکتسب به، ص ۱۵۷
محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۴۱ و ج ۷۲، ص ۳۸۲٫
مطهری،مجموعه آثار، ج 17، ص 586.
یادداشت ها،ج ۲ ص ۸۰
تاریخ طبری، ج3، ص323. و ج5, ص 2116
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی،مقصد سوم،فصل اول ص ۳۹۵
زرینکوب،تاریخ ایران بعد از اسلام،ص ۳۵۰و۳۵۱
محمد دشتی، فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام ، ص 297.
داستان کربلا،امیرحسین خنجی
تاریخ طبرستان ،بهاءالدین محمد بن حسن ابن اسفندیار صفحه ۱۵۴ – ۱۵۵
زندگانی امام حسين ، زين العابدين رهنما ،جلد اول ،فصل بيست و نهم ، صفحه ۱۸۳
الفتوح:،ابن اعثم کوفی، 5/164و 165
ترجمهٔ فارسی تاریخ طبری، جلد پنجم، ص 1825
الجرح و التعدیل، ابوحاتم رازی، ج ۶، ص ۲۰۵.
الارشاد، شیخ مفید :2/89
تاريخ طبرى 6/189 (، )مقاتل الطالبیین (ابوالفرج اصفھانى ص 100.
تاريخ طبرى 6/193 (از ) مقتل الحسین ابومِخْنَف
كامل بھائى (، عماد الدين طبرى 275/2، چاپ مرتضوى.
مروج الذھب (مسعودى 3/59، )مقاتل الطالبیین (ص .106
)
شمس الدین ذهبی، العبر فی خبر من عبر، ج4، ص73 ؛ الغدیر،ج5، ص245.
Vaglieri, “al–Ḥusayn b. 'Alī b. Abī Ṭālib”, EoI.
↑ بهرامیان، «حسین (ع)، امام»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی،۶۷۶
Forwarded from DW Persian دویچهوله فارسی
⭕️ سه هزار نفر در تهران واکسن تقلبی تزریق کردهاند
فاطمه نوروزیان، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان از تزریق واکسن آسترازنکای تقلبی به سه هزار نفر خبر داد. او در اینستاگرام خود نوشت: «افرادی که در تهران و در آدرس دزاشیب، خیابان عمار تزریق واکسن کرونا انجام دادهاند، واکسن تقلبی زدهاند؛ ۳ هزار نفر در تهران واکسن آسترازنکای قلابی زدند.»
در همین حال، سرهنگ کاویانی، رئیس پلیس امنیت عمومی تهران گفت که اعضای یک باند چهار نفره فروش و تزریق واکسن تقلبی کرونا در تهران و کرج بازداشت شدهاند. او افزود، در تحقیقات مقدماتی مشخص شد که یک پزشک با دریافت مبالغی هنگفت، واکسن تقلبی به مراجعهکنندگان تزریق میکرد.
@dw_farsi
فاطمه نوروزیان، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان از تزریق واکسن آسترازنکای تقلبی به سه هزار نفر خبر داد. او در اینستاگرام خود نوشت: «افرادی که در تهران و در آدرس دزاشیب، خیابان عمار تزریق واکسن کرونا انجام دادهاند، واکسن تقلبی زدهاند؛ ۳ هزار نفر در تهران واکسن آسترازنکای قلابی زدند.»
در همین حال، سرهنگ کاویانی، رئیس پلیس امنیت عمومی تهران گفت که اعضای یک باند چهار نفره فروش و تزریق واکسن تقلبی کرونا در تهران و کرج بازداشت شدهاند. او افزود، در تحقیقات مقدماتی مشخص شد که یک پزشک با دریافت مبالغی هنگفت، واکسن تقلبی به مراجعهکنندگان تزریق میکرد.
@dw_farsi
VID-20210817-WA0030.mp4
3.4 MB
مواظب باشید کنار رود القمه نروید وگرنه با یک نگاه قالب تهی میکنید
VID-20210817-WA0033.mp4
4.7 MB
من هیچ فرقی بین محمد ابن عبدالله رسول الله عرب و امامزمان خامنهای جنایتکار خلیفه مسلمین و سران طالبان و القاعده و داعش نمیبینم.