Forwarded from Farsi VOA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چاقویی برای نابینایان
#دانش_سیاسی
#آشنایی_با_مفاهیم_سیاسی
#بخش_اول_مفهوم_توتالیتاریسم
تمامیّتخواهی، یا توتالیتاریسم (به فرانسوی: totalitarisme) اصطلاحی در علوم سیاسی و توصیفگر نوعی از حکومت است که معمولاً دارای این شش ویژگی است: یک ایدئولوژی کلّی، یک سیستم تکحزبی متعهّد به آن ایدئولوژی کلّی که معمولاً توسط یک نفر رهبری میشود، دارای پلیس مخفی گسترده، انحصار در سلاحهای مورد استفاده، انحصار وسایل ارتباط جمعی، انحصار اقتصادی که ممکن است لزوماً و بهطور مستقیم توسّط حزب صورت نگیرد.
💠این نوع حکومتی به نوبهٔ خود به گونههای مختلفی تقسیم میشود که از جمله میتوان به خودکامگی، استبداد، جبّاریّت، حکومت مطلقه، یکّهسالاری و … اشاره نمود. نمونههایی چون نازیسم، فاشیسم، مائوئیسم، لنینیسم و … در حقیقت زیرگونههای اینگونههای حکومتی است
💠در این نوع حکومتها دولت تقریباً بر تمام شئون زندگی عمومی و رفتارهای خصوصی شهروندان نظارت و کنترل دارد. به تعریف سیاستدانان برجسته، یک دولتِ تمامیّتخواه میکوشد تا همهٔ جمعیّتِ زیر دستِ خود را برای تحقّق بخشیدن به اهدافِ دولتی، بسیج کند و فعالیّتهایی که همسو با این اهداف نباشند (مانند تشکیل اتّحادیههای کارگری، نهادهای مذهبی تأییدنشده از سوی دولت یا احزاب سیاسی مخالف)، تحمّل نمیشوند.
💠افلاطون در کتاب جمهوری، حکومت تمامیّتخواه را از بهترین انواع حکومت دانستهاست. استالین واژهٔ تمامیّتخواه را برای توصیف حکومتش به کار برد. حکومتهای استالین (در شوروی)، هیتلر (در آلمان)، پولپوت (در کامبوج) و موسولینی (در ایتالیا)از مهمترین نمونههای تمامیّتخواهی هستند.
#آشنایی_با_مفاهیم_سیاسی
#بخش_اول_مفهوم_توتالیتاریسم
تمامیّتخواهی، یا توتالیتاریسم (به فرانسوی: totalitarisme) اصطلاحی در علوم سیاسی و توصیفگر نوعی از حکومت است که معمولاً دارای این شش ویژگی است: یک ایدئولوژی کلّی، یک سیستم تکحزبی متعهّد به آن ایدئولوژی کلّی که معمولاً توسط یک نفر رهبری میشود، دارای پلیس مخفی گسترده، انحصار در سلاحهای مورد استفاده، انحصار وسایل ارتباط جمعی، انحصار اقتصادی که ممکن است لزوماً و بهطور مستقیم توسّط حزب صورت نگیرد.
💠این نوع حکومتی به نوبهٔ خود به گونههای مختلفی تقسیم میشود که از جمله میتوان به خودکامگی، استبداد، جبّاریّت، حکومت مطلقه، یکّهسالاری و … اشاره نمود. نمونههایی چون نازیسم، فاشیسم، مائوئیسم، لنینیسم و … در حقیقت زیرگونههای اینگونههای حکومتی است
💠در این نوع حکومتها دولت تقریباً بر تمام شئون زندگی عمومی و رفتارهای خصوصی شهروندان نظارت و کنترل دارد. به تعریف سیاستدانان برجسته، یک دولتِ تمامیّتخواه میکوشد تا همهٔ جمعیّتِ زیر دستِ خود را برای تحقّق بخشیدن به اهدافِ دولتی، بسیج کند و فعالیّتهایی که همسو با این اهداف نباشند (مانند تشکیل اتّحادیههای کارگری، نهادهای مذهبی تأییدنشده از سوی دولت یا احزاب سیاسی مخالف)، تحمّل نمیشوند.
💠افلاطون در کتاب جمهوری، حکومت تمامیّتخواه را از بهترین انواع حکومت دانستهاست. استالین واژهٔ تمامیّتخواه را برای توصیف حکومتش به کار برد. حکومتهای استالین (در شوروی)، هیتلر (در آلمان)، پولپوت (در کامبوج) و موسولینی (در ایتالیا)از مهمترین نمونههای تمامیّتخواهی هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیلی سعی کردن که تصادف کنن که موفق هم شدن 😂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرون شدن دلار واسه خارجی ها هم اعصاب نزاشته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاگرد اینقدر دقیق حرف مربی رو گوش کنه، نداشتیم تاحالا !!!😂😍
اولین دروغ در #قرآن
وقتی قرآن را میگشاییم اولین سوره ای که مشاهده می کنیم، سوره حمد یا همان سوره فاتحه است که در آیه اول آن چنین آمده است :
#متن_عربی : سوره حمد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۱﴾
#ترجمه : به نام الله بخشنده و مهربان
در این آیه آمده است که الله بخشنده و مهربان است ولی زمانی که آیات قرآن را به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم، متوجه میشویم که طبق آیات قرآن 《الله نه بخشنده و نه مهربان است》؛ حال برای اثبات این کلام خود به یک آیه در قرآن استناد می کنیم :
#متن_عربی : إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ...﴿۵۶﴾
#ترجمه انصاریان : یقیناً کسانی که به آیات ما کافر شدند به زودی آنان را به آتشی [شکنجه آور و سوزان] درآوریم، هرگاه پوستشان بریان شود، پوست های دیگری جایگزین آن می کنیم تا عذاب را بچشند.
⚡️طبق این آیه الله نه بخشنده و نه مهربان است زیرا پوست کسانی را که معتقد به آیات قرآن نباشند را بریان می کند و مورد عذاب شدید قرار میدهد که طبیعتا نمیتوان قبول کرد که او بخشنده و مهربان است زیرا این عمل شنیع از بخشنگی و مهربانی به دور است.
وقتی قرآن را میگشاییم اولین سوره ای که مشاهده می کنیم، سوره حمد یا همان سوره فاتحه است که در آیه اول آن چنین آمده است :
#متن_عربی : سوره حمد : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۱﴾
#ترجمه : به نام الله بخشنده و مهربان
در این آیه آمده است که الله بخشنده و مهربان است ولی زمانی که آیات قرآن را به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم، متوجه میشویم که طبق آیات قرآن 《الله نه بخشنده و نه مهربان است》؛ حال برای اثبات این کلام خود به یک آیه در قرآن استناد می کنیم :
#متن_عربی : إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ...﴿۵۶﴾
#ترجمه انصاریان : یقیناً کسانی که به آیات ما کافر شدند به زودی آنان را به آتشی [شکنجه آور و سوزان] درآوریم، هرگاه پوستشان بریان شود، پوست های دیگری جایگزین آن می کنیم تا عذاب را بچشند.
⚡️طبق این آیه الله نه بخشنده و نه مهربان است زیرا پوست کسانی را که معتقد به آیات قرآن نباشند را بریان می کند و مورد عذاب شدید قرار میدهد که طبیعتا نمیتوان قبول کرد که او بخشنده و مهربان است زیرا این عمل شنیع از بخشنگی و مهربانی به دور است.
بررسی تعدادى از نواقص قرآن به زبان ساده
#قسمت_دوم
۴) اضافه گویی و تکرار مکررات برخی آیات با موضوع یا مفهوم برابر، در سوره های مختلف قرآن.
همچون آیه ی ۲ از #سوره_رعد که به وجود ستون های نامرئی برای مانع شدن از سقوط آسمان ها اشاره شده است!!
#متن_آيه: اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ
#ترجمه:
الله كسى است كه آسمانها را بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد بالا برد، آنگاه بر عرش قرار گرفت و خورشيد و ماه را رام گردانيد هر كدام براى مدتى معين به حرکت خود ادامه میدهند در امور تدبير میکند و نشانهها را به روشنى بيان مینمايد، باشد كه شما به دیدار پروردگارتان يقين نمایید.
و دوباره عینا همین موضوع در #سوره_لقمان آیه ی ۱۰ آمده است:
خلق السماوات بغیر عمد ترونها ...
آسمان ها را بدون هیچ ستونى كه آن را ببینید خلق کرد.
براستی تکرار اینگونه مباحث و موضوعات آن هم در کتابی که گفته میشود از جانب خداست و از نقطه نظر ورود به مباحث مختلف، دارای محدودیت زیادی است چه #ضرورت_عقلی دارد؟!
۵) تکرار مدام برخی آیات، عینا و نعل به نعل در برخی سوره های قرآن.
مثال براى تکرار زیاد، بی دلیل و بی معنای عبارت "فبای آلاء ربکما تکذبان" در سوره ی #الرحمن که ۳۱ بار تکرار شده است كه آنرا بيشتر به يك شعر قافيه دار تبديل كرده است تا يك دستور يا پيام الهى!
ادامه دارد ...
#قسمت_دوم
۴) اضافه گویی و تکرار مکررات برخی آیات با موضوع یا مفهوم برابر، در سوره های مختلف قرآن.
همچون آیه ی ۲ از #سوره_رعد که به وجود ستون های نامرئی برای مانع شدن از سقوط آسمان ها اشاره شده است!!
#متن_آيه: اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ
#ترجمه:
الله كسى است كه آسمانها را بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد بالا برد، آنگاه بر عرش قرار گرفت و خورشيد و ماه را رام گردانيد هر كدام براى مدتى معين به حرکت خود ادامه میدهند در امور تدبير میکند و نشانهها را به روشنى بيان مینمايد، باشد كه شما به دیدار پروردگارتان يقين نمایید.
و دوباره عینا همین موضوع در #سوره_لقمان آیه ی ۱۰ آمده است:
خلق السماوات بغیر عمد ترونها ...
آسمان ها را بدون هیچ ستونى كه آن را ببینید خلق کرد.
براستی تکرار اینگونه مباحث و موضوعات آن هم در کتابی که گفته میشود از جانب خداست و از نقطه نظر ورود به مباحث مختلف، دارای محدودیت زیادی است چه #ضرورت_عقلی دارد؟!
۵) تکرار مدام برخی آیات، عینا و نعل به نعل در برخی سوره های قرآن.
مثال براى تکرار زیاد، بی دلیل و بی معنای عبارت "فبای آلاء ربکما تکذبان" در سوره ی #الرحمن که ۳۱ بار تکرار شده است كه آنرا بيشتر به يك شعر قافيه دار تبديل كرده است تا يك دستور يا پيام الهى!
ادامه دارد ...
💥 سردرگمی الله در قرآن برای تحریم شراب
داستان مراحل تحریم شراب در قرآن, داستانی خواندنی است که به خودی خود اثبات میکند که نویسنده یا نویسندگان قرآن در یک سردرگمی برای تحریم یا آزادی نوشیدن شراب, به سر میبردهاند. به ترتیب با بررسی آیات قرآن در این زمینه چگونگی این جریان را از نظر میگذرانیم.
۱- آیه ۶۷ سوره نحل: وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
#ترجمه:
و از میوه های درخت خرما و انگور نیز (نوشیدنیهای) مست کننده و رزق نیکو میگیرید. همانا در این امر نیز نشانهای روشن برای اهل تفکر است.(سوره نحل، آیه ۶۷)
در این آیه همانگونه که مشاهده میکنید همانند دستورات ادیان یهودیت و مسیحیت, شراب از نوشیدنیهای نیکوست و الله هم بر این امر در این آیه تاکید کرده است.
داستان مراحل تحریم شراب در قرآن, داستانی خواندنی است که به خودی خود اثبات میکند که نویسنده یا نویسندگان قرآن در یک سردرگمی برای تحریم یا آزادی نوشیدن شراب, به سر میبردهاند. به ترتیب با بررسی آیات قرآن در این زمینه چگونگی این جریان را از نظر میگذرانیم.
۱- آیه ۶۷ سوره نحل: وَمِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
#ترجمه:
و از میوه های درخت خرما و انگور نیز (نوشیدنیهای) مست کننده و رزق نیکو میگیرید. همانا در این امر نیز نشانهای روشن برای اهل تفکر است.(سوره نحل، آیه ۶۷)
در این آیه همانگونه که مشاهده میکنید همانند دستورات ادیان یهودیت و مسیحیت, شراب از نوشیدنیهای نیکوست و الله هم بر این امر در این آیه تاکید کرده است.
💥 بررسی تعدادى از نواقص قرآن به زبان ساده
#قسمت_سوم
۶) برخی تناقضات داخلی و ماهوی قرآن که شامل موارد و تعداد زیادی است و بعلت جلوگیری از اطاله ی زمان و طولانی شدن متن، فقط به ارائه ی یک مثال و مصداق میپردازم. این تناقضات را در منابع زیادی که در اینترنت موجود است میتوان یافت.
در همان آیات ۲ از #سوره_رعد و ۱۰ از #سوره_لقمان که ذکر شد،
علت عدم سقوط آسمانها را وجود ستونهای نامرئی میداند در حالی که در سوره فاطر آیه ۴۱، علت را به شخص خدا نسبت میدهد و اینکه خدا خود شخصا آسمان ها را نگه داشته است تا مانع سقوطشان شود!!!
#متن_آيه: إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
#ترجمه:
همانا الله آسمانها و زمين را گرفته است تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمیدارد، اوست بردبار و آمرزنده.
۷) وجود آیات #ناسخ و #منسوخ در قرآن و اینکه الله بعد از مدت زمانی از سخن یا دستورات قبلی خویش اعراض میکند و حرف خود را پس میگیرد و یا آن را با سخن دیگری تعویض میکند و سخن جدید را جایگزین، ابطال کننده و ناسخ سخن قبلی میداند!!
در واقع بسيارى از #خصوصيات_الله در قرآن همان خصايص انسانى هستند كه به او تعميم شده است.
خصوصياتى مانند #خوشحالى، #ناراحتى، #عصبانيت، #فريبكارى و به خصوص همين ناسخ و منسوخ كه در مورد انسانها تجربه و خطا از آن ياد ميشود.
۸) وجود برخی اشکالات و #نواقص_آشکار_علمی در قرآن.
بازهم براى مثال از همان آیات مذکور بالا استفاده ميكنم،
مفسرین و متکلمین مسلمان، مراد از "ستونهای نامرئی" را #نیروی_جاذبه ی گرانشی در کیهان میدانند.
اما غافل از اینکه:
#اولا، آسمان جسم نیست و جرم ندارد که بخواهد تحت تاثیر جاذبه قرار بگیرد.
#دوما، نیروی گرانشی نیرویی است که دارای شکل و توپولوژی نیست، همچون ستون که بخواهد قائم و عمود باشد.
#سوما، نيرو جاذبه باعث جذب اجسام به هم ميشود ولى ستون باعث ايجاد فاصله كه در اينجا نام بردن از نيرو جاذبه در واقع برخلاف مضمون آيه است.
پس حتی اگر منظور #قرآن جاذبه میبود، مثال ستون در این آیات، هیچ محلی از اِعراب ندارد و کاملا غلط است.
ادامه دارد ...
#قسمت_سوم
۶) برخی تناقضات داخلی و ماهوی قرآن که شامل موارد و تعداد زیادی است و بعلت جلوگیری از اطاله ی زمان و طولانی شدن متن، فقط به ارائه ی یک مثال و مصداق میپردازم. این تناقضات را در منابع زیادی که در اینترنت موجود است میتوان یافت.
در همان آیات ۲ از #سوره_رعد و ۱۰ از #سوره_لقمان که ذکر شد،
علت عدم سقوط آسمانها را وجود ستونهای نامرئی میداند در حالی که در سوره فاطر آیه ۴۱، علت را به شخص خدا نسبت میدهد و اینکه خدا خود شخصا آسمان ها را نگه داشته است تا مانع سقوطشان شود!!!
#متن_آيه: إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا
#ترجمه:
همانا الله آسمانها و زمين را گرفته است تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمیدارد، اوست بردبار و آمرزنده.
۷) وجود آیات #ناسخ و #منسوخ در قرآن و اینکه الله بعد از مدت زمانی از سخن یا دستورات قبلی خویش اعراض میکند و حرف خود را پس میگیرد و یا آن را با سخن دیگری تعویض میکند و سخن جدید را جایگزین، ابطال کننده و ناسخ سخن قبلی میداند!!
در واقع بسيارى از #خصوصيات_الله در قرآن همان خصايص انسانى هستند كه به او تعميم شده است.
خصوصياتى مانند #خوشحالى، #ناراحتى، #عصبانيت، #فريبكارى و به خصوص همين ناسخ و منسوخ كه در مورد انسانها تجربه و خطا از آن ياد ميشود.
۸) وجود برخی اشکالات و #نواقص_آشکار_علمی در قرآن.
بازهم براى مثال از همان آیات مذکور بالا استفاده ميكنم،
مفسرین و متکلمین مسلمان، مراد از "ستونهای نامرئی" را #نیروی_جاذبه ی گرانشی در کیهان میدانند.
اما غافل از اینکه:
#اولا، آسمان جسم نیست و جرم ندارد که بخواهد تحت تاثیر جاذبه قرار بگیرد.
#دوما، نیروی گرانشی نیرویی است که دارای شکل و توپولوژی نیست، همچون ستون که بخواهد قائم و عمود باشد.
#سوما، نيرو جاذبه باعث جذب اجسام به هم ميشود ولى ستون باعث ايجاد فاصله كه در اينجا نام بردن از نيرو جاذبه در واقع برخلاف مضمون آيه است.
پس حتی اگر منظور #قرآن جاذبه میبود، مثال ستون در این آیات، هیچ محلی از اِعراب ندارد و کاملا غلط است.
ادامه دارد ...
💥 بررسی تعدادى از نواقص قرآن به زبان ساده
#قسمت_چهارم
۹) صحبت از برخی مسائل شخصی و خصوصی پیامبر اسلام، #محمد_بن_عبدلله در لابلای برخی از آیات قرآن،
در حالی که مسلمانان این کتاب را نه کتابی متعلق به یک شخص خاص،
بلکه آنرا متعلق به تمام ابناء بشریت میدانند و نقل برخی موضوعات در زندگی خصوصی پیامبر اسلام از قبیل مشکلات زناشویی ایشان با همسرانش و اجازه ی تقدم و تاخر انداختن و عدم رعایت عدالت در همبستر شدن با زوجات،
ماجرای علاقه مند شدن پیامبر به همسر فرزند خوانده ی خود، #زینب_بنت_جحش و اراده ی الهی مبنی بر طلاق او از جانب زید و ازدواج پیامبر با وی که البته در آن هیچ اشاره ای به رضایت زینب از این کار نشده است و نظر و رضای او از این کار اساسا لحاظ نشده است.
همچنین ابلاغ دستور به مسلمانان مبنی بر عدم تجمع در خانه ی پیامبر و دستور صریح به متفرق شدن آنها از جانب الله و ....
كه اين كتاب را بيشتر به كتاب خاطرات يك شخص خاص و يا #احكام_شخصى_الله براى زندگى محمد، تبديل كرده است.
۱۰) وجود نواقص اخلاقی در قرآن که تعداد آنها بسیار است.
از به غنیمت گرفتن #زنان_شوهردار کافر یا مشرک به هنگام جنگ( دار الحرب) و تقسیم اولاد و بنات آنها بین مجاهدین مسلمان و تجاوز به آن زنان و یا دختران مظلوم و مستاصل،
قطع کردن دست چپ و پای راست شخصی که طبق شریعت اسلام محارب نامیده میشود و جالب است که اتفاقا در نقل ماجرای قتل جادوگران دربارِ فرعون به دستور او که به همین شیوه انجام پذیرفت، قرآن در سوره ی شعراء این اقدام فرعون را تلویحا مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد و آن را بعنوان ظلمی از جانب فرعون میداند
ادامه دارد ...
#قسمت_چهارم
۹) صحبت از برخی مسائل شخصی و خصوصی پیامبر اسلام، #محمد_بن_عبدلله در لابلای برخی از آیات قرآن،
در حالی که مسلمانان این کتاب را نه کتابی متعلق به یک شخص خاص،
بلکه آنرا متعلق به تمام ابناء بشریت میدانند و نقل برخی موضوعات در زندگی خصوصی پیامبر اسلام از قبیل مشکلات زناشویی ایشان با همسرانش و اجازه ی تقدم و تاخر انداختن و عدم رعایت عدالت در همبستر شدن با زوجات،
ماجرای علاقه مند شدن پیامبر به همسر فرزند خوانده ی خود، #زینب_بنت_جحش و اراده ی الهی مبنی بر طلاق او از جانب زید و ازدواج پیامبر با وی که البته در آن هیچ اشاره ای به رضایت زینب از این کار نشده است و نظر و رضای او از این کار اساسا لحاظ نشده است.
همچنین ابلاغ دستور به مسلمانان مبنی بر عدم تجمع در خانه ی پیامبر و دستور صریح به متفرق شدن آنها از جانب الله و ....
كه اين كتاب را بيشتر به كتاب خاطرات يك شخص خاص و يا #احكام_شخصى_الله براى زندگى محمد، تبديل كرده است.
۱۰) وجود نواقص اخلاقی در قرآن که تعداد آنها بسیار است.
از به غنیمت گرفتن #زنان_شوهردار کافر یا مشرک به هنگام جنگ( دار الحرب) و تقسیم اولاد و بنات آنها بین مجاهدین مسلمان و تجاوز به آن زنان و یا دختران مظلوم و مستاصل،
قطع کردن دست چپ و پای راست شخصی که طبق شریعت اسلام محارب نامیده میشود و جالب است که اتفاقا در نقل ماجرای قتل جادوگران دربارِ فرعون به دستور او که به همین شیوه انجام پذیرفت، قرآن در سوره ی شعراء این اقدام فرعون را تلویحا مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد و آن را بعنوان ظلمی از جانب فرعون میداند
ادامه دارد ...
💥 بررسی تعدادى از نواقص قرآن به زبان ساده
#قسمت_پنجم(آخر)
#قرآن در سوره ی #شعراء این اقدام فرعون را تلویحا مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد و آن را بعنوان ظلمی از جانب فرعون میداند:
#متن_عربى:
فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ( شعراء، ۴۹)
#ترجمه:
فرعون گفت: پس به زودی خواهید دانست که مسلماً دست ها و پاهای شما را یکی از راست و یکی از چپ قطع خواهم کرد، و یقیناً همه شما را به دار خواهم آویخت.
اما بعد از مدتی خود قرآن، این شیوه ی دهشتناک را به مسلمانان در #سوره_مائده آیه ۳۳ امر میکند:
#متن_آيه:
انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الآخرة عذاب عظیم.
#ترجمه:
کیفر آنها که با خدا و پیامبر به جنگ بر میخیزند و در روی زمین دست به فساد میزنند، این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا دست راست و پای چپ آنها بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند، این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت مجازات بزرگی دارند.
باری، همانطور که اشاره شد از این قبیل احکام خشونت آمیز، قهری و بعضا ضد اخلاقی در قرآن بسیار است.
ضمنا صرف نظر از وجود نواقص بیشمار در قران، روش استدلال، تحدی و محاجه طلبیدن مسلمانان از اساس نادرست است.
چرا که حتی عدم وجود نقیصه یا نقیضه در یک کتاب، مطلقا و ابدا به معنای آسمانی و وحیانی بودن آن نیست و نمیتوان از آن حکم، چنین نتیجه ای را استحصال و استخراج نمود.
#قسمت_پنجم(آخر)
#قرآن در سوره ی #شعراء این اقدام فرعون را تلویحا مورد ملامت و سرزنش قرار میدهد و آن را بعنوان ظلمی از جانب فرعون میداند:
#متن_عربى:
فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ( شعراء، ۴۹)
#ترجمه:
فرعون گفت: پس به زودی خواهید دانست که مسلماً دست ها و پاهای شما را یکی از راست و یکی از چپ قطع خواهم کرد، و یقیناً همه شما را به دار خواهم آویخت.
اما بعد از مدتی خود قرآن، این شیوه ی دهشتناک را به مسلمانان در #سوره_مائده آیه ۳۳ امر میکند:
#متن_آيه:
انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الآخرة عذاب عظیم.
#ترجمه:
کیفر آنها که با خدا و پیامبر به جنگ بر میخیزند و در روی زمین دست به فساد میزنند، این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا دست راست و پای چپ آنها بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند، این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت مجازات بزرگی دارند.
باری، همانطور که اشاره شد از این قبیل احکام خشونت آمیز، قهری و بعضا ضد اخلاقی در قرآن بسیار است.
ضمنا صرف نظر از وجود نواقص بیشمار در قران، روش استدلال، تحدی و محاجه طلبیدن مسلمانان از اساس نادرست است.
چرا که حتی عدم وجود نقیصه یا نقیضه در یک کتاب، مطلقا و ابدا به معنای آسمانی و وحیانی بودن آن نیست و نمیتوان از آن حکم، چنین نتیجه ای را استحصال و استخراج نمود.
Forwarded from بهرام مشیری
اخلاق ، یکی از پایههای لاینفک فلسفه بوده و هست.
و آن به معنی یافتن بهترین روش رفتاری برای انسانها در یک جامعه بشریست. اخلاق مردم یک جامعه به جغرافیای آن کشور و همچنین به نوع حکومتهایی که در آن سرزمین بر سر کار آمده اند بستگی دارد . این را نیز از قدیم گفته اند که خلقیات دولتیان یک کشور به مردم آن سرزمین سرایت میکند. مثلا خلقیات مردم امروز ایران تحت رژیم آخودها، با خلقیات مردم ایران در زمان پادشاهی تفاوتها دارد...
شجاعت یکی از صفات بشریست که اگر ریشه در آبشخور اخلاق نداشته باشد، فقط یک تهور بیخردانه محسوب میشود. آنهایی که به خود بمب میبندند، مردم بیگناه را کشته و ایجاد #ترور میکنند، بویی از شجاعت نبرده اند زیرا این عمل آنها ریشه در طمع دارد و از اخلاق نیک بدور است.شجاعت تنها آن نیست که در میدان جنگ اسلحه بدست بگیریم .
بیان کردن عقیدهٔ خود در یک محیط بسته، نهایت شجاعت محسوب میشود.
#بهرام _مشیری
#سرزمین_جاوید
دوازدهم اکتبر 2015
🍀 @bahrammoshri
و آن به معنی یافتن بهترین روش رفتاری برای انسانها در یک جامعه بشریست. اخلاق مردم یک جامعه به جغرافیای آن کشور و همچنین به نوع حکومتهایی که در آن سرزمین بر سر کار آمده اند بستگی دارد . این را نیز از قدیم گفته اند که خلقیات دولتیان یک کشور به مردم آن سرزمین سرایت میکند. مثلا خلقیات مردم امروز ایران تحت رژیم آخودها، با خلقیات مردم ایران در زمان پادشاهی تفاوتها دارد...
شجاعت یکی از صفات بشریست که اگر ریشه در آبشخور اخلاق نداشته باشد، فقط یک تهور بیخردانه محسوب میشود. آنهایی که به خود بمب میبندند، مردم بیگناه را کشته و ایجاد #ترور میکنند، بویی از شجاعت نبرده اند زیرا این عمل آنها ریشه در طمع دارد و از اخلاق نیک بدور است.شجاعت تنها آن نیست که در میدان جنگ اسلحه بدست بگیریم .
بیان کردن عقیدهٔ خود در یک محیط بسته، نهایت شجاعت محسوب میشود.
#بهرام _مشیری
#سرزمین_جاوید
دوازدهم اکتبر 2015
🍀 @bahrammoshri
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اخوند :
يهو توي مسجد ولوله شد
يكباره اَژدها اومد داخل و روي دمش ايستاد
علي به اَژدها اشاره كرد گفت بشين
واقعا اينها از چه مواد روانگرداني استفاده ميكنن
يهو توي مسجد ولوله شد
يكباره اَژدها اومد داخل و روي دمش ايستاد
علي به اَژدها اشاره كرد گفت بشين
واقعا اينها از چه مواد روانگرداني استفاده ميكنن
تاريخچه ملاگرى و ملاها در ايران
#قسمت_اول
قبل از ورود به بحث اصلى و به منظور روشن كردن اذهان خوانندگان ارجمند با سيستم #ملاگري در ايران، بى مناسبت نيست قبل از تجزيه و تحليل جزئيات بحث اصلى،
ابتدا از لحاظ تاريخى نظري به كيفيت تاريخچه نشو و نماى #روحانيت_شيعه_گرى در ايران بيندازيم
#سلطنت_صفويه در ايران، دو تغيير بزرگ در سيستم سياسى و اجتماعى ايران بوجود آورد, يكى بسط و گسترش قدرت سياسى در سراسر كشور و ديگرى وارد كردن #مذهب_شيعه و شيعه گرى در ايران.
تا قبل از ظهور #شاه_اسماعيل در ايران، اين كشور بيشتر به صورت ملوك الطوايفى اداره ميشد و هر قسمتى از كشور براى خود شاه، حاكم و حكومت جداگانه اى داشت، ولى سلاطين صفويه موفق شدند سراسر نقاط كشور را زير سلطه حكومت مركزى كه خود در رأس آن قرار داشتند درآورند.
تحول ديگرى كه سلاطين صفويه در ايران بوجود آوردند #سيستم_شيعه_گرى بود.
شاه اسماعيل فرد باهوش و مدبرى بود و ميدانست در صورتى موفق خواهد شد قدرت سياسى اش را در سراسر كشور بسط و گسترش دهد كه آنرا ناشى از يك نيروى مافوق طبيعى قلمداد كند، از اينرو تصميم گرفت قدرت سياسى اش را با نيروى مذهبى توام و سلطان را به صورت مقامى درآورد نه تنها حكومت امور دنيوى بلكه وظيفه ارشاد معنوى و روحانى مردم را نيز در اختيار داشته باشد.
براى اين منظور،
سلاطين صفويه به وارد كردن #ملاهاى_شيعه مذهب در مراكز شهرها پرداختند و تدريس اصول شيعه و شيعه گرى را در سراسر كشور معمول داشتند و از سوى ديگر با قتل عام و فشار بر پيروان ديگر مذاهب، مذهب شيعه ١٢ امامى را به زور در حلق ايرانيان فرو كردند.
#ملاهاى_شيعه مذهبى كه در پيرو اجراى برنامه مذكور وارد ايران شدند، تنها در اصول مذهب شيعه داراى اطلاعاتى بودندو از فلسفه و سياست چيزى نميدانستند.
سلاطين صفويه با تقويت و حمايت از اين افراد و ايجاد امكانات وسيع براى اصول شيعه و شيعه گرى در ايران كه هدفش تحكيم قدرت سياسى خودشان بود ، جهد فراوان به كار بردند.(همانكارى كه حكومت فعلى در ٤٠ سال اخير بدنبال اجراى آن بوده است)
پس از سقوط سلسله سلطنتى صفويه خونخوار ، شيعه گرى به قدرت اوليه اى كه سلاطين صفويه براى تحكيم قدرت سياسى خود آنرا بنيانگذارى كردند، باقى ماند،
ولى مذهب از سياست جدا و براى خود داراى سازمان مستقل و جداگانه گرديد.
به همين دليل از آن به بعد سياست و مذهب به عنوان دو قدرت جداگانه و بعضى اوقات متضاد در برابر يكديگر قرار گرفت و به منظور كسب قدرت با يكديگر به مبارزه پرداخت.
ادامه دارد ...
#قسمت_اول
قبل از ورود به بحث اصلى و به منظور روشن كردن اذهان خوانندگان ارجمند با سيستم #ملاگري در ايران، بى مناسبت نيست قبل از تجزيه و تحليل جزئيات بحث اصلى،
ابتدا از لحاظ تاريخى نظري به كيفيت تاريخچه نشو و نماى #روحانيت_شيعه_گرى در ايران بيندازيم
#سلطنت_صفويه در ايران، دو تغيير بزرگ در سيستم سياسى و اجتماعى ايران بوجود آورد, يكى بسط و گسترش قدرت سياسى در سراسر كشور و ديگرى وارد كردن #مذهب_شيعه و شيعه گرى در ايران.
تا قبل از ظهور #شاه_اسماعيل در ايران، اين كشور بيشتر به صورت ملوك الطوايفى اداره ميشد و هر قسمتى از كشور براى خود شاه، حاكم و حكومت جداگانه اى داشت، ولى سلاطين صفويه موفق شدند سراسر نقاط كشور را زير سلطه حكومت مركزى كه خود در رأس آن قرار داشتند درآورند.
تحول ديگرى كه سلاطين صفويه در ايران بوجود آوردند #سيستم_شيعه_گرى بود.
شاه اسماعيل فرد باهوش و مدبرى بود و ميدانست در صورتى موفق خواهد شد قدرت سياسى اش را در سراسر كشور بسط و گسترش دهد كه آنرا ناشى از يك نيروى مافوق طبيعى قلمداد كند، از اينرو تصميم گرفت قدرت سياسى اش را با نيروى مذهبى توام و سلطان را به صورت مقامى درآورد نه تنها حكومت امور دنيوى بلكه وظيفه ارشاد معنوى و روحانى مردم را نيز در اختيار داشته باشد.
براى اين منظور،
سلاطين صفويه به وارد كردن #ملاهاى_شيعه مذهب در مراكز شهرها پرداختند و تدريس اصول شيعه و شيعه گرى را در سراسر كشور معمول داشتند و از سوى ديگر با قتل عام و فشار بر پيروان ديگر مذاهب، مذهب شيعه ١٢ امامى را به زور در حلق ايرانيان فرو كردند.
#ملاهاى_شيعه مذهبى كه در پيرو اجراى برنامه مذكور وارد ايران شدند، تنها در اصول مذهب شيعه داراى اطلاعاتى بودندو از فلسفه و سياست چيزى نميدانستند.
سلاطين صفويه با تقويت و حمايت از اين افراد و ايجاد امكانات وسيع براى اصول شيعه و شيعه گرى در ايران كه هدفش تحكيم قدرت سياسى خودشان بود ، جهد فراوان به كار بردند.(همانكارى كه حكومت فعلى در ٤٠ سال اخير بدنبال اجراى آن بوده است)
پس از سقوط سلسله سلطنتى صفويه خونخوار ، شيعه گرى به قدرت اوليه اى كه سلاطين صفويه براى تحكيم قدرت سياسى خود آنرا بنيانگذارى كردند، باقى ماند،
ولى مذهب از سياست جدا و براى خود داراى سازمان مستقل و جداگانه گرديد.
به همين دليل از آن به بعد سياست و مذهب به عنوان دو قدرت جداگانه و بعضى اوقات متضاد در برابر يكديگر قرار گرفت و به منظور كسب قدرت با يكديگر به مبارزه پرداخت.
ادامه دارد ...
💥 تاريخچه ملاگرى و ملاها در ايران
#قسمت_دوم
هنگامى كه در سال ١١٤٨ مردم در دشت مغان نادر را به سلطنت انتخاب كردند، او سه شرط براى قبول سلطنت پيشنهاد كرد.
يكى از اين شرايط سه گانه مذكور اين بود كه مردم ايران از #مذهب_شيعه كه به عقيده او فرآورده گمراه كننده شاه اسماعيل صفوى بوده و قرنها بين مسلمانان باعث نفاق و خونريزى شده است دست بردارند و به مذهب سنت بگرايند.
ولى موافقت كرد كه مذهب شيعه اثنى عشرى به عنوان يكى از مذاهب اسلامى باقى بماند.
#منبع: وثيقه اتحاد اسلامى نادر ، مجله يادگار ، شماره ١٣٢٦، صفحات ٤٦-٤٣
#نادرشاه_افشار (١١٦٠-١١٤٨) به منظور اجراى هدفهاى سياسى و نظامى خود دستور داد كليه درآمدهاى اوقاف و غيره كه در اختيار #روحانيون بود، به دولت منتقل شود.
#منابع:
{ J. Malcolm, History of Persia (London: 1892), II pp. 50-51; A.K.S. Lambton, Landlord and Peasant in Persia (London, 1953), pp. 131-2 }
در جريان اجراى سياست مذكور، نادرشاه مجتهد معروف اصفهان به نام «#صدرالصدور» را احضار و از او سؤال كرد به چه علت علما و طلاب بايد درآمدهاى هنگفت اوقاف را به خود اختصاص داده و بدون داشتن هيچ پيشه و كار مثبتى با استفاده از درآمد اوقاف زندگی پراز رفاه برای خود ترتیب دهند؟ «صدر» پاسخ داد :
دلیل این امر آن است که #روحانیون همیشه دعاگوی قبله عالم بوده و با استفاده از درآمدهای مذکور هر روز وهر ساعت در مساجد برای بقاء ونصرت پادشاه و آبادی مملکت دعا میکنند. #نادرشاه جواب داد،
پس معلوم میشود دعای روحانیون هیچگاه مورد اجابت واقع نشده است، وگرنه گروهی افغانهای پابرهنه سُنّی، این فاجعه را برای ایران بوجود نمی آوردند.
نادرشاه دستور داد #صدرالصدور اعدام شود(بزرگترين خدمت به ايران) و سپس نیز مقرر کرد کلیه درآمدهای روحانیون از اوقاف وغيره و مواجب ومقرر بهائی که بدینوسیله کسب میکردند قطع شود.
#منبع:
{اصفهان نصف جهان، تالیف اصفهانی، تنظیم از ستوده (تهران: ۱۳۶۰)، صفحات ٥٧-٢٥٦ }
ادامه دارد ...
#قسمت_دوم
هنگامى كه در سال ١١٤٨ مردم در دشت مغان نادر را به سلطنت انتخاب كردند، او سه شرط براى قبول سلطنت پيشنهاد كرد.
يكى از اين شرايط سه گانه مذكور اين بود كه مردم ايران از #مذهب_شيعه كه به عقيده او فرآورده گمراه كننده شاه اسماعيل صفوى بوده و قرنها بين مسلمانان باعث نفاق و خونريزى شده است دست بردارند و به مذهب سنت بگرايند.
ولى موافقت كرد كه مذهب شيعه اثنى عشرى به عنوان يكى از مذاهب اسلامى باقى بماند.
#منبع: وثيقه اتحاد اسلامى نادر ، مجله يادگار ، شماره ١٣٢٦، صفحات ٤٦-٤٣
#نادرشاه_افشار (١١٦٠-١١٤٨) به منظور اجراى هدفهاى سياسى و نظامى خود دستور داد كليه درآمدهاى اوقاف و غيره كه در اختيار #روحانيون بود، به دولت منتقل شود.
#منابع:
{ J. Malcolm, History of Persia (London: 1892), II pp. 50-51; A.K.S. Lambton, Landlord and Peasant in Persia (London, 1953), pp. 131-2 }
در جريان اجراى سياست مذكور، نادرشاه مجتهد معروف اصفهان به نام «#صدرالصدور» را احضار و از او سؤال كرد به چه علت علما و طلاب بايد درآمدهاى هنگفت اوقاف را به خود اختصاص داده و بدون داشتن هيچ پيشه و كار مثبتى با استفاده از درآمد اوقاف زندگی پراز رفاه برای خود ترتیب دهند؟ «صدر» پاسخ داد :
دلیل این امر آن است که #روحانیون همیشه دعاگوی قبله عالم بوده و با استفاده از درآمدهای مذکور هر روز وهر ساعت در مساجد برای بقاء ونصرت پادشاه و آبادی مملکت دعا میکنند. #نادرشاه جواب داد،
پس معلوم میشود دعای روحانیون هیچگاه مورد اجابت واقع نشده است، وگرنه گروهی افغانهای پابرهنه سُنّی، این فاجعه را برای ایران بوجود نمی آوردند.
نادرشاه دستور داد #صدرالصدور اعدام شود(بزرگترين خدمت به ايران) و سپس نیز مقرر کرد کلیه درآمدهای روحانیون از اوقاف وغيره و مواجب ومقرر بهائی که بدینوسیله کسب میکردند قطع شود.
#منبع:
{اصفهان نصف جهان، تالیف اصفهانی، تنظیم از ستوده (تهران: ۱۳۶۰)، صفحات ٥٧-٢٥٦ }
ادامه دارد ...