#زوم #چهره
🔸هرمنوتیک هانس-گئورگ گادامر
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
علم تاویل متن (#هرمنوتیک) #هانس_گادامر (Hans-Georg Gadamer) بر تمامی طیفها از معماری گرفته تا نظریه اجتماعی و مطالعات تلویزیونی، تأثیر فراوانی بر جا گذاشته است. هسته نظریات او در مورد متون و تفسیر و برداشتی که از آنها میشود، در قالب چهار نظریه ارایه شده است. این چهار نظریه نحوه #دریافت و فهم #مخاطب را از مضمون یا محتوای یک متن، تشریح میکند.
▫️فرایندهای دریافت جایگاهی تاریخی دارند و در چارچوب سنتی رخ میدهند که #خواننده و #متن به آن تعلق دارند. این همجوشی افقها که از پیش وجود داشته است، به مخاطب اجازه میدهد تا به عنوان پیششرط تغییرهای بعدی، شناختی از متن داشته باشد.
▫️این شناخت بازتاب خودآگاهانه #معانی را از سوی خواننده امکانپذیر میسازد. نوعی تصور از معنای متن که از طریق عاملی گفتگوگونه با #محتوا، با نحوه روند توسعه روایت مقایسه میشود.
▫️به همین دلیل #قرائت متن به نوعی بازی لذتبخش تبدیل میشود که در آن مخاطب مدام به جنبههای گوناگون متن توجه میکند و در آن غرق میشود؛ به گونهای که حضور خود را فراموش میکند.
▫️#مخاطبان وارد یک دایره هرمنوتیک زایا میشوند که تعابیر و قرائتهای مختلف ارائه میکند و در آن، درک عمیق خواننده از متن با معنی خاصی که به هر بخش خاص از آن (و بالعکس) نسبت داده میشود، پیوند میخورد. هر خواننده نیز تعابیر مختلف را به سهم خود پالایش میکند.
#یورگن_هابرماس معتقد است هرمنوتیک گادامر اساساً سیاسی نیست.
* Tony Wilson
🔸هرمنوتیک هانس-گئورگ گادامر
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
علم تاویل متن (#هرمنوتیک) #هانس_گادامر (Hans-Georg Gadamer) بر تمامی طیفها از معماری گرفته تا نظریه اجتماعی و مطالعات تلویزیونی، تأثیر فراوانی بر جا گذاشته است. هسته نظریات او در مورد متون و تفسیر و برداشتی که از آنها میشود، در قالب چهار نظریه ارایه شده است. این چهار نظریه نحوه #دریافت و فهم #مخاطب را از مضمون یا محتوای یک متن، تشریح میکند.
▫️فرایندهای دریافت جایگاهی تاریخی دارند و در چارچوب سنتی رخ میدهند که #خواننده و #متن به آن تعلق دارند. این همجوشی افقها که از پیش وجود داشته است، به مخاطب اجازه میدهد تا به عنوان پیششرط تغییرهای بعدی، شناختی از متن داشته باشد.
▫️این شناخت بازتاب خودآگاهانه #معانی را از سوی خواننده امکانپذیر میسازد. نوعی تصور از معنای متن که از طریق عاملی گفتگوگونه با #محتوا، با نحوه روند توسعه روایت مقایسه میشود.
▫️به همین دلیل #قرائت متن به نوعی بازی لذتبخش تبدیل میشود که در آن مخاطب مدام به جنبههای گوناگون متن توجه میکند و در آن غرق میشود؛ به گونهای که حضور خود را فراموش میکند.
▫️#مخاطبان وارد یک دایره هرمنوتیک زایا میشوند که تعابیر و قرائتهای مختلف ارائه میکند و در آن، درک عمیق خواننده از متن با معنی خاصی که به هر بخش خاص از آن (و بالعکس) نسبت داده میشود، پیوند میخورد. هر خواننده نیز تعابیر مختلف را به سهم خود پالایش میکند.
#یورگن_هابرماس معتقد است هرمنوتیک گادامر اساساً سیاسی نیست.
* Tony Wilson
#زوم🔸هرمنوتیک
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson
▫️نویسنده: #تونی_ویلسون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #هرمنوتیک (تاویل متن) به معمایی اطلاق میشود که در درون یک متن وجود دارد؛ معمایی که بعداً در خود متن حل و یا در اثر تلاشهای خواننده راز آن برملا میشود. این نظریه را #رولان_بارت (١٩٧۴) مطرح کرد، که هرمنوتیک یک #فیلم، برای مثال از راهبردهای تصویری و کلامی برای طرح سوال از بیننده (مثلاً هویت یک قاتل) استفاده میکند؛ پرسشی که بعد برای آن پاسخی در فیلم ارائه میشود.
ولی هرمنوتیک هانس گئورگ گادامر (١٩٧٩) در تلاش است تا عکسالعمل مخاطب را توصیف کند؛ عکسالعمل در مقابل تجربهای که از معانی نامشخص یافتشده در متنی که میبیند، به وجود میآید. این پاسخها با اینکه ریشه در تجارب پیچیده گوناگون دارند، ولی همواره برای ساختن روایتهای معنیدار به وجود میآیند. این نوع هرمنوتیکها به عنوان یک منبع متدولوژیک برای مطالعه در مورد نوع #دریافت و #درک #مخاطبان از برنامههای تلویزیونی عمل میکنند و مفاهیمی چون افق و پیشبینی نوع درک مخاطب را ارائه میدهند. در نوشتههای #آلن (١٩٨۵)، به عنوان مثال «افق انتظارات» یک بیننده مجموعه نتیجهگیریهای او در مورد محتوای احتمالی متنی است که بر اساس آگاهیها و دانستههای موجود و مشترک درباره یک نوع برنامه تلویزیونی و یا یک ژانر به دست میآید.
#رادوی (١٩٨۴) معتقد است خوانندگان بار دیگر تحت نفوذ هرمنوتیکها، در مورد نحوه مصرف یک کتاب، پیشبینیهای روایی خود را دارند. آنها نحوه شکلگیری و توسعه داستان را پیشبینی میکنند و سپس با جلو رفتن در متن، دقت پیشبینیهای خود را میسنجند.
مهمتر اینکه، پژواک تفسیر #گادامر از فعالیتهای معناساز خوانندگان، «به عنوان نوعی بازی» در درک فراگیر پاسخهای مخاطب به تلویزیون به عنوان نوعی تفریح پیچیده است. حرکت بازیگوشانه به جلو و عقب و پیشبینی و مداقه در #متن به نوعی #معناسازی برای آن منجر میشود و در عین حال #خواننده را از دغدغههای روزمره زندگی دور میکند. از دیدگاه متدولوژیک، نظریه هرمنوتیک معتقد است برای مطالعه مخاطب، بررسی نحوه ساخت معنای یک برنامه از سوی مخاطب ضروری است. چنین پژوهشی را باید از پروژه اشتباه تجربهگرایانهای که سعی میکند، عکسالعمل بینندگان را در مورد محتوایی که معنای آن از پیش تعیین شده بررسی کند، متمایز کرد.
* Tony Wilson
#ارتباطات #نظریه
#زوم 🔸 نگاه انتقادی به هرمنوتیک
نظریه #هرمنوتیک به دلیل تأکید بیش از حد بر دغدغه #خواننده به برقراری انسجام و یکپارچگی در #متن، مورد انتقاد قرار گرفته است. تضادهایی که این نظریه در بر دارد، به هیچ وجه جنبه ایدئولوژیکی ندارند، بلکه تضادهای بین نتیجهگیریهای خوانندگان و محتوای متن را نشان میدهند. یک تفسیر هرمنوتیکی فضای کافی برای استنباطهای مختلف که بر اساس تفاوتهای جنسی، قومی یا طبقاتی به دست میآیند، قایل میشود، ولی فاصله کمی در نوع #قرائت آنها ایجاد میکند. امکان فاصلهگیری انتقادی خواننده از افقهای درک متن از جهان چندان سرگرمکننده نیست.
#تونی_ویلسون
#زوم 🔸 نگاه انتقادی به هرمنوتیک
نظریه #هرمنوتیک به دلیل تأکید بیش از حد بر دغدغه #خواننده به برقراری انسجام و یکپارچگی در #متن، مورد انتقاد قرار گرفته است. تضادهایی که این نظریه در بر دارد، به هیچ وجه جنبه ایدئولوژیکی ندارند، بلکه تضادهای بین نتیجهگیریهای خوانندگان و محتوای متن را نشان میدهند. یک تفسیر هرمنوتیکی فضای کافی برای استنباطهای مختلف که بر اساس تفاوتهای جنسی، قومی یا طبقاتی به دست میآیند، قایل میشود، ولی فاصله کمی در نوع #قرائت آنها ایجاد میکند. امکان فاصلهگیری انتقادی خواننده از افقهای درک متن از جهان چندان سرگرمکننده نیست.
#تونی_ویلسون