عرصه‌های‌ ارتباطی
3.63K subscribers
29.2K photos
3.03K videos
860 files
5.87K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
🔸ترامپ آنتی‌فا را تهدید کرد
#دونالد_ترامپ رئیس جمهور آمریکا در توییتر نوشت که #آنتی‌فا را در زمره "سازمان‌های تروریستی" قرار خواهد داد.
▫️جنبش آنتی‌فا از زمان مبارزه با فاشیست‌های اروپا در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ اعلام موجودیت کرد اما سابقه جنبش آنتی‌فای آمریکا به دهه ۱۹۸۰ و با تشکیل گروهی به نام "اقدام ضدنژادپرستی" باز‌می‌گردد. اعضای آن با فاشیست‌ها در گردهمایی‌های پانک‌ها در غرب میانه آمریکا و جاهای دیگر درگیر می‌شدند. در دهه اول قرن بیست و یکم این جنبش تقریبا خاموش بود تا ظهور دونالد ترامپ و راست افراطی
🔸سی‌ان‌ان اعلام کرد جمعه هنگام حضور تظاهرات کنندگان در اطراف کاخ سفید، ترامپ به طور موقت به پناهگاه زیرزمینی منتقل شده بود
Forwarded from عباس آخوندی
💢 رومینا، تلنگری به دوستداران ایران

🖌عباس آخوندی، خرداد۱۳۹۹

🔸فرزندکشی، آن هم دخترکشی را خُرد و سبک نگیریم. این نشان از جامعه‌ای دارد که عشق در آن مرده، اخلاق فروپاشیده و تعصب و جهل جای مروت و خرد نشسته است. جامعه‌ای که گفتگویی در آن صورت نمی‌گیرد و به‌جای آن ستیز ستوده می‌شود، دوست داشتن در آن جایی ندارد و به‌جای آن خشونت، ارزش تلقی می‌گردد و جوان‌های آن یا رؤیایی ندارند و یا اگر دارند رؤیای گریز و نه تغییر است. بسیار باید تاسف خورد که چنین اتفاق‌هایی در درون یک حوزه‌ی تمدنی چندهزار ساله صورت می‌گیرد.

🔸باید ازخود بپرسیم که آیا ما در حال تجربه‌ی زوال یک تمدن هستیم؟ به گفته‌ی جبران خلیل جبران برای انهدام یک تمدن سه چیز کافی است: ﺍﻭﻝ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﺩﻭﻡ ﻧﻈﺎﻡ ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﻭ ﺳﻮﻡ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎ. ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭّﻟﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﮑﺴﺖ. برﺍﯼ ﺩﻭﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﻣﻌﻠّﻢ. و ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﻣﯽ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ و اسطوره‌ها...و شوربختانه هر سه با هم در حوزه‌ی تمدنی ما چه اسلامی و چه ایرانی در حال وقوع هستند.

🔸در این مورد چه ارتباط رومینا را ناشی از احساسات گذرای نوجوانی و چه به دلیل الگوهای ارتباطی ناسالم بدانیم، قاعدتا خانه باید جایی باشد که این تعارض را مدیریت کند و مادر باید آن اندازه نقش مؤثر در خانه برای مدیریتِ تعارض اعم از تعارض ارزشی و یا رفتاری داشته باشد. دراین مورد خانواده نتوانسته کمکی به این قربانی بکند. افزون براین، این دختر معصوم در سنین دانش‌آموزی بوده‌است. پیداست که وی هیچ امیدی به مدرسه و اولیای آن برای در میان این گذاشتن این مساله با آنان نداشته‌است. آیا این نشان از آن نیست که آموزش و پرورش تنها به آموزش واژه‌ها و آیین‌های بدون معنویّت فروکاسته شده، ارتباط آن با خانواده ضعیف و جایی در زندگی اجتماعی حتی در یک جامعه کوچک روستایی که اغلب ارتباط‌ها چهره به چهره است نداشته و معلم منزلت خود را از دست داده‌است؟

🔸به‌هرروی، هر جمعیتی در حد خود دارای سازمانی اجتماعی است و بزرگانی در آن دارای اقتدار معنوی هستند. آن‌چه مسلم است آن است که سازمانِ اجتماعی روستا در این مورد هیچ کمک مؤثری نتوانسته بکند. چون بر اساس اخباری که تا کنون انتشار یافته، والدین هر دو طرف، پیش از وقوع این جنایت در جریان موضوع بوده‌اند و حتی برخی مقام‌های رسمی از احتمال وقوع این حادثه مطلع بوده‌اند و دخترک معصوم خود این خطر را به آنان گوشزد نموده بوده‌است. با این وجود سازمان اجتماعی رسمی و غیررسمی روستا هیچ کمک مؤثری در جهت جلوگیری از این واقعه نتوانسته بکند. حال، یا این وضعیت به دلیل آن است که سازمان اجتماعی متکی به جامعه فروپاشیده و جای آن را سازمان رسمی و متکی به قدرت گرفته که در موردهای این چنینی فاقد کارایی و اقتدار معنوی است و یا آن‌که به‌طور جدی‌تر، جامعه با یک خلاء جدی از منظر شبکه‌ی ارتباطات سالم و کارآمد اجتماعی در ساحت‌های مختلف زندگی روبه‌رو شده‌است.

🔸این فاجعه احتمالا اولین و آخرین نخواهدبود. شوربختانه از منظر جزایی هزینه‌های ارتکاب چنین جنایت‌هایی بسیار پایین است و فاقد ویژگی بازدارندگی هستند. هم‌چنان‌که در اخبار دیدیم با فاصله کمی خبر یک خواهرکشی در رشت انتشار یافت. ازاین‌رو، فعالان اجتماعی درخواست ورود فوری سه قوه به منظور ممانعت قانونیِ اعمالِ خشونت بر علیه زنان هستند. ولی افزون بر ضرورت این اقدام، این جنایت و جنایت‌های مشابه نشان از بحران‌هایی در حوزه‌ی گفتمانی غالب و زیرین‌ترین لایه‌های فرهنگی و تمدنی ما دارد. آیا زمان آن نرسیده ‌است که اندیشه‌ورزان و دغدغه‌مندان چون در حوزه‌ی دینی و چه بیرون آن به تضادهای فزاینده‌ی درون و بیرون خانه و هم‌چنین تعارض بین گفتمان غالب و رسمی و آنچه در زندگی خانوارهای ایرانی جریان دارد بیندیشند؟ باور کنیم که این تضادها تمام نظم ارتباطی درون خانواده‌ها را متلاشی و پدربودن و یا مادربودن را با هزاران دغدغه همراه ساخته‌است. این وضعیّت کشنده است. باشد که اندیشمندان و سیاست‌ورزان حوزه‌ی تمدنی ایران تکانی بخورند، به‌خود بیایند و بدانند که فروپاشی تمدن‌ها بسیار خون‌ریز خواهد بود. هریک به سهم خود مسئولیّت بپذیریم و گامی برای تحول به سوی بهبود و فرمانروایی خرد به جای تعصب و جهل به‌ویژه جهل مقدس در سه نهاد خانواده، آموزش و تربیت و الگوهای ارتباطی برداریم. بازگردیم به ایده‌ی ایران. بازخوانی ایده‌ی ایران در روزگار معاصر راه‌کار بنیادین است. با هم به آن بیندیشیم.


▪️پایان

@AbbasAkhoundi
Abbasakhoundi.ir
#تراس🔸تصویر ذهنی
قانونی در روانشناسی می‌گوید: اگر شما تصویری از آنچه می‌خواهید باشید در ذهن‌تان بسازید و مدتی طولانی این تصویر را حفظ کنید، دقیقا همان خواهید شد.
#ويليام_جیمز
🔸آخرین وضعیت دانشجویان مبتلا به کرونا
مدیر کل دانشجویی وزارت بهداشت: ۱۷ دانشجوی کرمانی مبتلا به ویروس کرونا همچنان در قرنطینه هستند. تعداد ۷ دانشجوی دیگر از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نیز به این ویروس مبتلا شدند.
آماری از میزان ابتلای دانشجویان علوم پزشکی به کرونا نداریم اما تاکنون هیچ دانشجویی در اثر ابتلا به ویروس کرونا فوت نشده است. ایسنا
📌گشت و گذاری در تاریخ سینمای ایران

🗞 برگه مرخصی آپاراتچی سینمای شهر فرنگ در سال ۱۳۵۱

#آپاراتچی
#موزه_سینما
@museumcinema
Forwarded from الفِ کتاب
راهنمای کتاب/ چرا باید «محمد بلوری: خاطرات شش دهه روزنامه نگاری» را خواند؟

محمدرضا زائری

«محمد بلوری: خاطرات شش دهه روزنامه نگاری»
به اهتمام: سعید ارکان‌زاده یزدی
ناشر: نی، چاپ اول 1398
641 صفحه، 78000 تومان
#خاطرات #نشرنی

زمانی كه در روزنامه جام جم اداره امور صفحه فرهنگی و ادب و هنر را بر عهده داشتم فرصتی پیدا كردم تا از نزدیك با محمد بلوری آشنا شوم."پیرمرد" چنان كه رفقای نزدیك صدایش می‌زنند مسؤولیت صفحه حوادث را بر عهده داشت و ضمیمه تپش را برای این روزنامه راه انداخته بود.بهانه ای پیدا كردم و یكی دو بار مطالبی نوشتم تا ویرایش و تصحیح كند و چیزی از او بیاموزم.

پیشتر در زمان مدیریت خانه روزنامه نگاران جوان با او آشنا شده بودم، وقتی كه می‌خواستیم برای آشنایی نوجوانان و جوانان با نسل گذشته برنامه‌ای برای بزرگداشت برخی چهره‌های پیش كسوت مطبوعات برگزار كنیم.

محمد بلوری یكی از مهم ترین افراد برجسته روزنامه نگاری كلاسیك و معاصر ایران است كه چندی پیش خاطرات شصت سال تجربه رسانه‌ای او به همت سعید اركان زاده یزدی منتشر شد.

محمد بلوری گرچه به عنوان پدر حوادث نگاری در مطبوعات ایران شناخته می‌شود اما در كارنامه خود مدیریت و سردبیری رسانه‌های متعددی را دارد و در همان دوران اوج و شهرتش در روزنامه كیهان نیز مدتها مسؤولیت سردبیری روزنامه را بر عهده داشته و در آخرین دوره سندیكای مطبوعات نیز مدیریت این سندیكا با او بوده است.

كسانی كه در رشته روزنامه نگاری تحصیل می‌كنند یا به فعالیت رسانه ای اشتغال دارند باید حتما این كتاب را به دقت بخوانند - من اگر مسؤول دانشكده روزنامه نگاری بودم حتما آن را به عنوان متن الزامی برای همه دانشجویان تعیین می‌كردم- اما این كتاب مهم و خواندنی به دلایل مختلف ارزش خواندن دارد و مطالعه آن می‌تواند علاوه بر روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای برای همگان مفید باشد.

نثر داستانی و بیان شیرین و هنرمندانه او كه از خصوصیات شیوه روزنامه نگاری و گزارشگری حوادث است از یك طرف و اطلاعات دقیقی كه در باره جزییاتی از حوادث تاریخ معاصر به دست می‌دهد از طرف دیگر غنای خاصی به این كتاب داده و نقل دقیق و شرح كامل تجارب رسانه‌ای او نیز برای همه فعالان فرهنگی و رسانه‌ای قابل استفاده است.

در لابلای مطالب كتاب شیوه‌های اثربخش مدیریت فرهنگی به خوبی تبیین و نقش تعیین كننده نیروی انسانی به وضوح تشریح شده است.

علاوه بر آن خاطرات دست اول خودش از مسایل مهم تاریخ معاصر ارزش بیشتری به این كتاب می‌دهد، هر چند كه به طور طبیعی ممكن است كسانی در روایت او از آن رویدادها خدشه كنند.

اسرارناگفته جنگ ظفار، جنازه‌های دریاچه نمك، رازهای عشرتكده رجال در نیاوران، پشت پرده مرگ تختی، حكایت‌های آرسن لوپن ایران از جمله مطالب نغز و خواندنی كتاب است كه در كنار آنها بلوری تجربه هایش از شیوه نقل و اطلاع رسانی حوادث را شرح می‌دهد و برخی تیترهای ماندگار خود مانند "نزن سرباز!" را ذكر می‌كند و نیز مفصلا به برخی سوژه‌های خاص كه با عبارت‌های كلیدی او ماندگار شدند مانند "قتلهای زنجیره ای" یا "خفاش شب" می‌پردازد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3990224141.html
#تراس 🔸 منزل حقیقی
ما در هیچ سرزمینی زندگی نمی‌کنیم، ما حتى بر کُره‌ی زمین هم زندگی نمی‌کنیم!
منزل حقیقی ما، قلب کسانی است که دوستشان داریم
▫️#کریستین_بوبن
#کرونا 🔸 افزایش جهانی مبتلایان
تازه‌ترین آمارها حاکی از آن است که شمار قربانیان کروناویروس جدید، عامل بیماری #کووید_۱۹ به ۳۷۳ هزار و ۹۶۱ نفر رسیده و تاکنون ابتلای شش میلیون و ۲۶۷ هزار و ۴۸۸ نفر نیز به این بیماری تأیید شده است.
#آمریکا همچنان در صدر فهرست کشورهای درگیر با بیماری کووید ۱۹ قرار داشته است.
تعداد مبتلایان به بیماری کووید-۱۹ در #برزیل با سرعت رو به افزایش است.
🔸دستمزدِ روزنامه‌نگارانِ ایرانی؛ یک شوخی بزرگ
▫️#پژمان_موسوی
همین اول، حرف آخر را بزنم: دستمزدِ #روزنامه‌نگاران حرفه‌ای در ایران آنقدر پایین و باورنکردنی است، که حتی بازگو کردنش هم شرم‌آور است؛ این را من نمی‌گویم، نتیجه‌ی آخرین #پژوهش معتبر میدانی که قابل تعمیم به سپهر رسانه‌ای ایران در حوزه روزنامه‌نگاری مکتوب است می‌گوید. نتیجه‌ی این پژوهش نشان می‌دهد متوسط درآمد ماهیانه یک #خبرنگار/#روزنامه‌نگار در روزنامه‌های ایران، دو میلیون و ششصد و نود هزار تومان است؛ به دلارِ ۱۷۰۰۰ تومانی می‌شود ۱۵۸ دلار در ماه.
این عدد آنقدر پایین، باورنکردنی و شرم‌آور است که عملا امکانِ هرگونه مقایسه با سایر مشاغل در ایران و احیانا با حرفه روزنامه‌نگاری در خارج از ایران را سلب می‌کند؛وضعیت وقتی بغرنج‌تر می‌شود که می‌دانیم بسیاری از همکارانمان حتی از این عدد هم دریافتیِ پایین‌تری دارند و این عدد،متوسطِ دریافتی خبرنگار/روزنامه‌نگار در ایران است.
مرثیه‌سرایی نباید کرد، تقصیر را هم یکسره نباید بر گردنِ این و آن انداخت، مجموعه‌ای از عوامل در طولِ سال‌های منتهی به این، دست به دستِ هم داده و وضعیت را به چیزی تبدیل کرده که اکنون آن را مشاهده می‌کنیم. پرسش مهم ما در این وضعیت اما باید این باشد که برای رهایی از رنجی که می‌بریم چه باید کرد و چگونه باید شرایط را به نفع روزنامه‌نگاران به طورِ اخص و سپهر رسانه‌ای ایران به طور اعم تغییر داد؟ این پرسش یک پاسخ سرراست دارد: روزنامه‌نگاری در ایران باید حرفه‌ای شده، استانداردهای حرفه‌ای و مدون مورد قبول نهادهای ملی و بین‌المللی داشته باشد و بیش از همیشه قانونمند شود. راه‌های رسیدن به این پاسخِ سرراست اما بسیار مشکل و صعب است و بسیار هم به شرایط کلانِ داخلی و پارامترهای اقتصاد سیاسی مرتبط. شرایط کلان، پیچیدگی‌های بسیار دارد اما استاندارد کردن حرفه روزنامه‌نگاری در ایران و نگاه کردن به آن به عنوانِ یک شغلِ دارای استانداردهای حرفه‌ای و شغلی امری شدنی و قابل تحقق است. به ویژه که بدانیم دوری از این استانداردسازی می‌تواند چه لطمات جبران ناپذیری را به ما وارد کند. گسترش فضای غیرحرفه‌ایِ رسانه‌ای، ایفای نقش متضاد با حرفه روزنامه‌نگاری در کسوت #روابط‌_عمومی این و آن شدن، گسترش فعالیت باج‌نیوزها به عنوان بدیل روزنامه‌نگاری متعهد، ترویج روابط ناسالم با نهادها، ارگان‌ها و سازمان‌ها، از دست رفتن اعتماد به نفس و عزت شغلی و... تنها بخشی از آسیبی است که دوریِ روزنامه‌نگاری ایران از فضای حرفه‌ای متحمل می‌شود. البته که بیشترِ روزنامه‌نگاران ایرانی آنقدر شرافت دارند که در همه حال #حرفه‌ای باشند و حرفه‌ای عمل کنند اما سخن از یک قاعده کلی است:این قاعده کلی هم این است که اگر خبرنگار/روزنامه‌نگار، یکی از مولفه‌های امنیت ملی است و در عصری که به #عصر_ارتباطات نام گرفته است، عملکردش تاثیر زیادی روی افکار عمومی از یک سو و حیاتِ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشورها از سوی دیگر دارد، خودِ او هم باید از یک استانداردِ قابل قبول برخوردار باشد: هم در حرفه‌اش هم در زندگی‌اش. چطور می‌توان فرسنگ‌ها دور از میانگینی جهانی و منطقه‌ای به خبرنگار/روزنامه‌نگار ایرانی دستمزد داد و انتظارِ عملکردی حرفه‌ای از او داشت؟ چطور می‌توان حتی از خالصِ دریافتی یک کارگرِ ساده هم به یک خبرنگار/روزنامه‌نگار دستمزد کمتری داد و از او توقعِ عمل به قواعد اخلاقِ حرفه‌ای داشت؟ روزنامه‌نگاران که همواره تمام اقشار، گروه‌ها و صنوف از آنها انتظارِ حمایت از مطالباتشان و طرح آنها در سپهر رسانه‌ای کشور را دارند،خودشان آیا هیچ‌گاه می‌توانند توقعِ حمایت از سوی آنها را برای خود داشته باشند؟از آن مهم‌تر،روزنامه‌نگارانِ ایرانی وضعیت خودشان را با کشورهای پیشرفته از یک‌سو و کشورهای منطقه و دارای مرز مشترک با ایران از سوی دیگر مقایسه می‌کنند؛ فکر می‌کنید این مقایسه آیا حاصلی جز سرافکندگی هم دارد؟ وضعیت دستمزدها حتی از افغانستان هم بدتر و اسف‌ناک‌تر است. سایر کشورهای منطقه را هم نمی‌گویم چون فاصله آنها با ما بسیار زیاد و گاه قابل توجه است.
به نظر می‌رسد خیلی زود و به قید فوریت می‌بایست نسبت به اصلاحِ سازوکارهای نظام پرداخت در روزنامه‌های ایران اقدامِ عاجل صورت گیرد؛ تاخیر در این اقدام، روزنامه‌نگاری متعهد را هر روز کمرنگ‌تر و دور از دسترس‌تر و روزنامه‌نگاری غیر حرفه‌ای و کاسبکارانه را هر روز پر رنگ‌تر و در دسترس‌تر خواهد کرد. کسی برای ما کاری نخواهد کرد، این را باور کنیم و خودمان برای خودمان آستین‌ها را بالا بزنیم...
▫️روزنامه اعتماد ۱۱ خرداد ۹۹
🔸قویفکر: رسانه‌ها در پرداختن به قتل رومینا هیچ نبایدی را لحاظ نکنند
#روزنامه‌نگار پیشکسوت حوزه حوادث و نایب رئیس و سخنگوی انجمن پیشکسوتان روزنامه‌نگاری، درباره عملکرد رسانه می‌گوید: مسأله‌ای چون قتل #رومینا هیچ نبایدی را برنمی‌تابد و رسانه‌ها باید با تمام وضوح و آشکارا با این موضوع برخورد کنند و مسأله را از این جهت بررسی کنند که کسی به خاطر اینکه پدر فردی است، نمی‌تواند جان انسانی را بگیرد. به نظرم رسانه‌ها باید در این فرصت با ریشه‌یابی مسأله و جمع آوری کامل اخبار خود، به حل مسأله از منظر قانونی کمک کنند.
#رضا_قویفکر درباره ارزیابی عملکرد رسانه‌ها در پوشش‌دهی قتل رومینا به شفقنا رسانه می‌گوید: به نظرم رسانه‌ها چون فکر می‌کردند اگر اخبار خود را به قتل رومینا اختصاص دهند، در تقابل با قانون مجازات اسلامی خواهد بود، آنطور که باید به این موضوع واکنش نشان ندادند و خوب عمل نکردند. شخصا از عملکرد آن‌ها راضی نیستم.
https://fa.shafaqna.com/news/951791
#کیوسک 🔸 ۱۳ خرداد ۹۹
#کیوسک 🔸 ١٣ خرداد ۹۹
#کیوسک 🔸 ١٣ خرداد ۹۹