گاهی کسانی که هزاران فرسنگ
از شما فاصله دارند ،
می توانند احساسِ بهتری نسبت به
کسانی که دقیقا کنارتان هستند
در شما ایجاد کنند ..!
#احمد_محمود
@yavaashaki 🍃🌺
از شما فاصله دارند ،
می توانند احساسِ بهتری نسبت به
کسانی که دقیقا کنارتان هستند
در شما ایجاد کنند ..!
#احمد_محمود
@yavaashaki 🍃🌺
یواشکی دوست دارم
#خمار_مستی #به_قلم_فاطمه_بامداد #قسمت_217 چشمام سیاهی رفت و لحظه اخر صدای یازهرای ارسلان وعالم بی خبری پی درپی به صورتم ضربه می زد بیجون چشم بازکردم وبه ارسلان که صورتش پرازتشویش بودنگاه کردم که حس کردم روزمین وهوا معلقم ارسِلان سرم روبه سینه ش چسبوندوشروع …
#خمار_مستی
#به_قلم_فاطمه_بامداد
#قسمت_218
بااوردن یه تخت کوچولو چرخدارکه یه نوزادکوچولو تویه پتو صورتی پیچیده
شده بود بااشتیاق به طرفش رفتم بااحتیاط بغلش گرفتم چقدرکوچولوبود خدایا
شکرت اروم دستشوبوسیدم وگذاشتمش سرجاش که بردنش
بعدچندساعت دکتراجازه دادبرم داخل اتاق عشقم روببینم همینکه وارداتاق
شدم بادیدن چشمای باز رزا دلم لرز پید چشمای پرازاشکش رودوخته بود به در
همونجاکناردر ورودی خشک شدم اشک ازچشمش چکید رو روبالشتی وتودلم
به خودم لعنت فرستادم که من باعث این اشک روگونه شم اشک تمام صورتش روخیس کردخواستم به طرفش برم که باشنیدن حرفش حس کردم خدا جونموگرفت
رزا_توبهم شک داری ارسلان من نمیتونم با ادمی که بهم شک داره زندگی کنم
از زندگیت میرم وتوحق نداری جلومو بگیری نمیمونم چون تو منو به ناحق بابچه ای که ازخون تو توبطنم بودورشدکرده بود بهم تهمت خراب بودن زدی صدای هق هقش مثل خنجرقلبم روشکافت دوییدم طرفش می ترسیدم بخیه هاش اسیب ببینن اخه تازه عمل کرده بودنش میترسیدم خدایا چرامصیبتای من تموم ی نداره خواستم دستش روبگیرم که به شدت پسم زد
رزا_به من دست نزن
بغضم شکست وروزمین وارفتم
وباهق هق مردونه لب زدم
_نفهمیدم اون لحظه چی میگم رزا اون لحظه تمام جونم اومد توسرم یه لحظه
فکرکردم توهم منو تنهامیذاری ولی سریع فهمیدم اشتباه کردم فهمیدم تومثل
اون نیستی توروخدا ببخش منو دخترمون به دنیااومده رزا توروخدا به خاطرحماقت من خوشیمون وخراب نکن
صدای لرزون و همراه با دردش قلبم رواتیش زد
رزا_گریه .....نکنم میدونم که یه لحظه یه لحظه عصبی شدی توحال خودت نبودی
به چشمای معصوم ومهربونش نگاه کردم که دستاش روازهم بازکردواشاره
کردبغلش کنم مثل پرنده ای که ازقفس ازادش کرده باشن ازجام بلندشدم
وبغلش کردم وروموهاش روبوسیدم
_ارسلانت رومیبخشی رزا من نفهم ومیبخش ی ؟
رزا_بچه م خوبه
_اره بخدا خوبه انقدرنازه تپله
رزا_بخشیدمت چون عاشقتم
&رزا&
حرف ارسلان خیلی دردداشت اما من خوب ارسلان رومیشناختم میدونستم
حرفی که زده ازشکاکی وبددلیش نیست فقط از ترس و تجربه تلخ گذشته ش
نشاءت میگیره بنابراین بخشیدمش و کنار الهه کوچولوم و علی وعشق زندگیم
زندگی روتجربه کردم که هرگز فکرشم نمیکردم
#پایان
@yavaashaki 📚
#به_قلم_فاطمه_بامداد
#قسمت_218
بااوردن یه تخت کوچولو چرخدارکه یه نوزادکوچولو تویه پتو صورتی پیچیده
شده بود بااشتیاق به طرفش رفتم بااحتیاط بغلش گرفتم چقدرکوچولوبود خدایا
شکرت اروم دستشوبوسیدم وگذاشتمش سرجاش که بردنش
بعدچندساعت دکتراجازه دادبرم داخل اتاق عشقم روببینم همینکه وارداتاق
شدم بادیدن چشمای باز رزا دلم لرز پید چشمای پرازاشکش رودوخته بود به در
همونجاکناردر ورودی خشک شدم اشک ازچشمش چکید رو روبالشتی وتودلم
به خودم لعنت فرستادم که من باعث این اشک روگونه شم اشک تمام صورتش روخیس کردخواستم به طرفش برم که باشنیدن حرفش حس کردم خدا جونموگرفت
رزا_توبهم شک داری ارسلان من نمیتونم با ادمی که بهم شک داره زندگی کنم
از زندگیت میرم وتوحق نداری جلومو بگیری نمیمونم چون تو منو به ناحق بابچه ای که ازخون تو توبطنم بودورشدکرده بود بهم تهمت خراب بودن زدی صدای هق هقش مثل خنجرقلبم روشکافت دوییدم طرفش می ترسیدم بخیه هاش اسیب ببینن اخه تازه عمل کرده بودنش میترسیدم خدایا چرامصیبتای من تموم ی نداره خواستم دستش روبگیرم که به شدت پسم زد
رزا_به من دست نزن
بغضم شکست وروزمین وارفتم
وباهق هق مردونه لب زدم
_نفهمیدم اون لحظه چی میگم رزا اون لحظه تمام جونم اومد توسرم یه لحظه
فکرکردم توهم منو تنهامیذاری ولی سریع فهمیدم اشتباه کردم فهمیدم تومثل
اون نیستی توروخدا ببخش منو دخترمون به دنیااومده رزا توروخدا به خاطرحماقت من خوشیمون وخراب نکن
صدای لرزون و همراه با دردش قلبم رواتیش زد
رزا_گریه .....نکنم میدونم که یه لحظه یه لحظه عصبی شدی توحال خودت نبودی
به چشمای معصوم ومهربونش نگاه کردم که دستاش روازهم بازکردواشاره
کردبغلش کنم مثل پرنده ای که ازقفس ازادش کرده باشن ازجام بلندشدم
وبغلش کردم وروموهاش روبوسیدم
_ارسلانت رومیبخشی رزا من نفهم ومیبخش ی ؟
رزا_بچه م خوبه
_اره بخدا خوبه انقدرنازه تپله
رزا_بخشیدمت چون عاشقتم
&رزا&
حرف ارسلان خیلی دردداشت اما من خوب ارسلان رومیشناختم میدونستم
حرفی که زده ازشکاکی وبددلیش نیست فقط از ترس و تجربه تلخ گذشته ش
نشاءت میگیره بنابراین بخشیدمش و کنار الهه کوچولوم و علی وعشق زندگیم
زندگی روتجربه کردم که هرگز فکرشم نمیکردم
#پایان
@yavaashaki 📚
دقت کردید وقتی از یه نفر انرژی خوبی نمیگیرید، دیگه همچیش تو مخه، حرف زدن، راه رفتن، حتی نفس کشیدنش؛ عجیبه
@yavaashaki ✍
@yavaashaki ✍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بارون متوقف ميشه
شب ميگذره
درد و رنج محو ميشه
اما اميد
هيچ وقت اونقدر گم نميشه
كه نشه دوباره پيداش كرد
دلهاتون پر امید ❤️✨❤️
#شب_خوش ✨🌙✨
@yavaashaki 🍃🌺
شب ميگذره
درد و رنج محو ميشه
اما اميد
هيچ وقت اونقدر گم نميشه
كه نشه دوباره پيداش كرد
دلهاتون پر امید ❤️✨❤️
#شب_خوش ✨🌙✨
@yavaashaki 🍃🌺
به قول فروغ فرخزاد : برای همه خوب باش ، آن کس که فهمید ، همیشه در کنارت خواهد بود و آن کس که نفهمید ، روزی دلش برای تمام خوبی هایت تنگ میشود.✨
#شبتون_بخیر ❤️
@yavaashaki ✍
#شبتون_بخیر ❤️
@yavaashaki ✍
آدمے ڪہ چاقہ میدونہ چاقه!
آدمے كہ استخونيہ ميدونہ استخونيه!
آدمے كہ كچلہ ميدونہ كچله!
آدمے كہ بینیش قوز دارہ ميدونہ بینیش قوز داره!
آدمے كہ صورتش كڪمڪ دارہ میدونہ صورتش ڪڪمڪ داره!
هرڪسے لاقل یڪبار در روز تو آیینہ بہ خودش نگاہ میڪنه.
نيازي بہ يادآورے من و شما نیست
باشعور باشیم
@yavaashaki ✍
آدمے كہ استخونيہ ميدونہ استخونيه!
آدمے كہ كچلہ ميدونہ كچله!
آدمے كہ بینیش قوز دارہ ميدونہ بینیش قوز داره!
آدمے كہ صورتش كڪمڪ دارہ میدونہ صورتش ڪڪمڪ داره!
هرڪسے لاقل یڪبار در روز تو آیینہ بہ خودش نگاہ میڪنه.
نيازي بہ يادآورے من و شما نیست
باشعور باشیم
@yavaashaki ✍
هر اتفاق دو بار می افته:
اول توی ذهنت
بعد توی واقعیت
حواست به اتفاقهایی
که تو ذهنت میافته باشه...
#عصرتون_عاشقانه❤️✨❤️
@yavaashaki 🍃🌺
اول توی ذهنت
بعد توی واقعیت
حواست به اتفاقهایی
که تو ذهنت میافته باشه...
#عصرتون_عاشقانه❤️✨❤️
@yavaashaki 🍃🌺
چرا تنها تو ...
از میان آدمیان هندسه ی ...
حیات مرا درهم میریزی پابرهنه ...
به جهان کوچکم وارد میشوی در را ...
میبندی و من اعتراضی نمیکنم؟چرا تنها ...
تو، تنها تو را دوست دارم؟
#نزار_قبانی
@yavaashaki ✍
از میان آدمیان هندسه ی ...
حیات مرا درهم میریزی پابرهنه ...
به جهان کوچکم وارد میشوی در را ...
میبندی و من اعتراضی نمیکنم؟چرا تنها ...
تو، تنها تو را دوست دارم؟
#نزار_قبانی
@yavaashaki ✍
ولی من به آسمان نگاه کردم و گفتم
من روی زانو هام بودم و التماس میکردم
لطفا تقدیر و پیشگویی رو تغییر بدید
پول نمیخوام فقط کسی رو میخوام که همراهی من رو بخواد.
@yavaashaki ✍
من روی زانو هام بودم و التماس میکردم
لطفا تقدیر و پیشگویی رو تغییر بدید
پول نمیخوام فقط کسی رو میخوام که همراهی من رو بخواد.
@yavaashaki ✍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸تقدیم به همه
💖دختران گل سرزمینم
🌸همه آن موجودات پاک و الهی
💖که وجودشان مایه حیات بشر است
🌸💖روز دخـتـر💖🌸
🌸🎊 مبارک باد🎊🌸
@yavaashaki 🍃🌺
💖دختران گل سرزمینم
🌸همه آن موجودات پاک و الهی
💖که وجودشان مایه حیات بشر است
🌸💖روز دخـتـر💖🌸
🌸🎊 مبارک باد🎊🌸
@yavaashaki 🍃🌺
دخترا یه قانون دارن به اسم “اگه به من اهمیت ندی نشونت میدم اهمیت ندادن یعنی چی” و باور کنین یا نه، ما بازیکنای بهتری هستیم داداشیا
@yavaashaki ✍
@yavaashaki ✍
«همهی عمر دنبال معنی زندگی بودم تو یه نشونهای، فرمولی، تهش دیدم همش همینه، همین لحظه های خیلی معمولی.»
#روزتون_بخیر ❤️
@yavaashaki ✍
#روزتون_بخیر ❤️
@yavaashaki ✍
خیلیامون واقعا سنی نداریم، ولی اینجوریایم که: وای زندگیم داره تموم میشه ولی من هنوز به اندازه کافی خوشحال و موفق نبودم.
@yavaashaki ✍
@yavaashaki ✍